داستانی از پیشینه تاریخی اردبیل

تاريخ بنا و پيدايش اردبيل به درستي معلوم نيست و به طور قطع نمي توان گفت اين شهر در چه تاريخي و به دست چه كسي به وجود آمده است . در خود شهر داستاني است كه از نسلهاي گذشته نقل گرديده است : سرزمين اردبيل ، به سبب آنكه دور آنرا كوه گرفته است در زمان قديم بر اثر ريزش برف وباران به شكل درياچه وسيعي بوده است روزي فرمانرواي آن حدود كه از كنار آن مي گذشت از مناظر دلرباي اطراف آن انبساط خاطري يافت وآرزوي خود را در امكان خالي كردن آب آن ، و بناي عمارتي درآن محل ، با اطرفيان خويش در ميان گذاشت. دو مرد پهلوان به نام "ارده " و"بيل" كمر همت بربستند و كندن مجرائي را براي خالي كردن آب آن به مسابقه قبول نمودند ، تا هريك بدين كار توفيق يابد پاداشي از فرمانروا دريافت دارد آن دو در دو نقطه دور از هم ، به كندن قسمتي از گدار كوه پرداختند . چون ارده كار خود را نزديك با تمام ديد با خود انديشيد كه مبادا تا وي مجرا را به پايان برساند بيل كار را انجام دهد و در مسابقه پيروز گردد ، اين بود حيلتي كرد و كسي نزد او فرستاد كه به دروغ اتمام كار ارده را به اطلاع او برساند و بيل را از ادامه آن باز دارد بيل چون اين خبر بشنيد غصه مرگ شد و هنگامي كه ارده از سرگذشت او آگاهي يافت از رفتار ناجوانمردانه خود پشيمان گرديد و با آنكه مجري را كنده و خروج آب را ديده بود خود را از كوه به زير انداخت و باكشتن خويش ، خويشتن را از عذاب وجدان راحت ساخت به هر حال مجري كنده شد و آب از آن طريق ، كه امروز به نام "دوجاق" بر سر راه شوسه اردبيل به مشکين قرار دارد ، خالي گرديد و شهري كه در جاي آن به وجود آمد به حكم فرمانروا ، به ياد آن دو پهلوان ناكام "ارده بيل" خوانده شد.

مرجع : پرتال سازمان میراث فرهنگی

سخنی چند در مورد وجه تسمیه "اردبیل"  

   با پست قبلي در مورد معناي لغوي اردبيل دوستي در قسمت نظرات آدرس مطلب زير را  در سايت اردبيل ارائه  نموده  كه  عيناً تقديم حضورتان مي نمايم . اميد كه مورد توجه قرار گيرد .

در سايت اردبيل اطلاعات بيشتري وجود دارد كه علاقمندان در خصوص اين موضوع مي تونن به اون مراجعه كنند .

پیشینه تاریخی اردبیل


سخنی چند درمورد وجه تسمیه اردبیل
نوشته : "مهدی شاهوردی اوغلو"

    اردبیل یا ارده بئل شهری است که درمورد قدمت ومعنی لغوی آن سخنان زیادی گفته شده است . گروهی این شهررادارای سابقه 1500ساله دانسته اند که یک اشتباه محض تاریخی است ومعنی لغوی آنرابه کلمه جعلی آرتاویل منسوب داشته اند. درزبان اوستایی آرتامعنی مقدس و ویل معنی شهر نمی دهد، قبل ازورود زرتشت به شهراردبیل ، اردبیل شهری آباد وبزرگ بوده است ودلیل اینکه زرتشتیان این شهررامقدس می دانند به این علت است که زرتشت اولین بار درشهر اردبیل به تبلیغ دین زرتشتی پرداخته است .
     درمورد معنی لغوی اردبیل وتاریخ ساخته شدن این شهر می توان به قدیمیترین سنگ نوشته هاومتون قدیمی به زبان ترکی سومری مراجعه کردکه درآنها شهر آرآتا اشاره شده است که بزرگترین ایالت آن دوران بوده است که درزبان ترکی به معنی پدر قهرمان می باشد.
   ترکان سومری دارای تمدنی والا وباقدمتی درحدود 7 الی 8 هزارسال می باشند. سومر یک کلمه مرکب ترکی است که ازدوواژه" سوم"به معنی کامل، خالص، توپر، تنومند ودرشت و"آر" به معنی مرد قهرمان وجنگنده تشکیل شده است . سومر به زبان ترکی باستان معنی مرد کامل می دهد این واژه هنوزهم دراردبیل کاربرد دارد. مثلا طایفه ای دریکی ازروستاهای حوالی اردبیل زندگی می کنند که سومرین ( که به غلط ثمرین نوشته می شود.) نام دارد که به شجاعت ودلیری شهره اند، کلمه سومرین ازدو واژه سوم+ارین (آره ن) تشکیل شده که که درزبان ترکی اره ن به معنی مردان می باشد وسومرین معنی مردان کامل می دهد. همچنین درکلمه سومو یا سومی که یک نان محلی دراردبیل می باشد به این واژه برمی خوریم که درزبان ترکی به معنی نا ن کامل ، توپر است . ازاشتراک لغوی زبان ترکی امروزی شهر اردبیل باترکی سومری کلمه چیبین به معنی مگس می باشد که درترکی سومری نیز به صورت زیبین به همان معنا آمده است.
کلمه اردبیل یا ارده بئل ازسه واژه "ار" که در زبان ترکی به معنای مرد قهرمان وجنگجو و "ده" در اصل به صورت "دا" و "آدا" بوده است که در اثر قانون هماهنگی اصوات در زبان ترکی، صوت کوتاه و ظریف فتحه را به خود گرفته و به شکل کنونی درآمده. درزبان ترکی سومری به معنی پدرمی باشدکه درترکی امروزی نیز به صورت آتا ، تاتا وده ده درآمده است. کلمه "بئل" درسرزمینهای ترک نشین بسیاربه کاررفته است :
شوربیل ( یاشورقان بئل به معنی کمره شوره زار) ، بئلاساغون ( پناهگاهی درکمره کوه)، اربیل ( اربئل به معنی دامنه کوه مرد قهرمان) ، بئلداشی ( سنگ دامنه کوه) ، بیله دره ( بیله درق به معنی دماغه کوه وگندمی که در دامنه کوه سالها بماند و مزه اش ازبین برود) و بئلو (نام شهرکی است درسرزمین آرغوی ترکستان که بردامنه کوه آمده است. در نتیجه معنی کلی ارده بئل درزبان ترکی یعنی دامنه کوه پدر قهرمان یا" سرزمین پدرقهرمان" می باشد. به نقل ازنشریه آوای اردبیل شماره 54 – 11 اردیبهشت 1378
منابع:
1 – دیوان اللغات الترک – محمود کاشغری – 466 ه. ش
2 – فرهنگ زبان آذربایجانی به فارسی – بهزاد بهزادی 1369 ه . ش
3 – تاریخ قدیم ترکان ایران ( ایران تورک لرینین اسکی تاریخی) دکترمحمد تقی زهتابی- 1377 شمسی
4 – نوشته های دکترمحمد علی سجادیه درمجله دانستنیها . 


تاريخ پيدايش اردبيل

در مورد تاريخ پيدايش اردبيل گفته‌هايي چند ، نقل شده كه درپي مي‌ايد :

اردبيل و پادشاهي كيخسرو كياني

مولف  روضه الصفا  نوشته است : گويند كه در مبداء الحال كه كاووس  از سلسله پادشاهان كياني  زمام حل و عقد مصالح عباد را در قبضه درايت و كفايت  كيخسرو بن سياووش  نهاد , طوس نوذر  به هوا خواهي فريبرز  , كه پسر صلبي  كاووس  بود , در اين باب منازعت آغاز كرد و نزديك بود كه ميان او و  گودرزيان  مهّم به جدال و قتال انجامد و كارها به زيان رسد . عاقبت الامر مقرر بر آن شد كه از اين دو شاهزاده هر كدام بهمن دژ اردبيل را , كه سالهاي دراز , كمند تسخير هيچ ذوشوكتي بر شرفات آن نيفتاده بود , فتح نمايد بر سرير سروري متمكن گردد . نخست  فريبرز و طوس  متوجه محاصره آن شدند و هر چه كوشيدند و مقدمات ترتيب دادند نتيجه اي مترتب نشد . ناچار محروم و مايوس بازگشتند . وچون پرتو مهابت شاهزاده كامكار بر آن قلعه و حصار افتاد اركان آن , كه بسان بنيان هرمان راسخ و راسي بود , از هم فرو ريخت و كيخسرو , دولتكام به نزد كاووس باز آمد و اورنگ شاهي را به وجود همايون خويش مزيّن گردانيد   حمدالله مستوفي  , صاحب  نزهت القلوب  , هم اردبيل را از  كيخسرو  پسر  سياووش  و نوه  كاووس مي‌داند . فردوسي هم در شاهنامه به اين داستان اشاره كرده است و در باب پادشاهي  كيكاووس  و آمدن  كيخسرو  از توران  به ايران , و سخن گفتن  گودرز  و  طوس  درباره كيخسرو  و  فريبرز پيش كاووس شاه  چنين آغاز سخن مي نمايد :

        دو فرزند ما را كنون با دو خيل                     ببايد شدن تا در اردبيل

               بمرزيكه آنجا دژ بهمن است                      همه ساله پرخاش اهريمن است 

نظريه‌هاي ديگري درباره پيدايش اردبيل

ياقوت حموي  در  معجم البلدان, بناي اين شهر را به فيروز ساساني, كه به سال 139-  163 ( 459-483 م)  قبل از هجرت سلطنت مي كرده نسبت داده و آنرا   فيروز گرد   ناميده است . وي در كتاب خود اردبيل را از مشهورترين شهرهاي آذربايجان خوانده و گفته است كه  پيش از اسلام كرسي ناحيه بود  . و در جاي ديگر اظافه كرده است كه : (گويند : اردبيل از بناهاي فيروز موسوم به  باذان فيروز  بوده است) . فردوسي و ياقوت اشارات ديگري نيز در اين مورد داشته‌اند و اين شهر را به‌نام‌هاي  ( باذان فيروز ) يا ( اباذان فيروز ) يا ( فيروزگرد ) ناميده‌اند .

از: سلطان ساوالان

اردبيل شهر مقدس

   اردبيل يا همان شهر مقدس ، شهري سرد سير ، كه اينك مركز استان اردبيل مي‌باشد ، با پيشينه‌اي كهن بر پهنه وسيعي خفته است كه قله هميشه پر برف سبلان چشم و چراغ آن است . شهر اردبيل از شما به ( گرمي ) و دشت مغان ، از مشرق به جنگل‌هاي طوالش و آستارا و قسمتي از خلخال ، از جنوب به خلخال و قسمتي از شهرستان ميانه و از مغرب به مشگين‌شهر و سراب محدود است . اردبيل شهري است باستاني ، همراه با رازها و نهفته‌هايي زياد ، كه مانند پيري شكيبا ، اين رازها را در دل نهفته ، و انساني جوياي حقيقت را مي‌طلبد كه آن‌را به او باز گويد .

نقش اردبيل در آذربايجان باستان

موسي خورن  يكي از نويسندگان باستان ارمني بود , كه د ر قرن چهارم ميلادي مي زيسته و نوشته هاي او نزد تاريخ نويسان از اسناد مورد اعتبار مي باشد . او فهرستي از استانهاي ايران در عهد ساسانيان باقي گذاشته كه به قول مولف كتاب ايران باستان , و نقل از كتاب ماركوارت  دانشمند آلماني , كه آنرا ترجمه و به نام  ايرانشهر  چاپ ومنتشر كرده است . طبق اين فهرست , ايران در آن دوران به چهار ايالت بزرگ يا  پاذكس  تقسيم مي شد . ونظر به اهميت واعتباري كه داشت به استانداران آنها تخت نقره از طرف پادشاه اعطاء مي گرديد . قسمت سوّم اين استانها , در فهرست مذكور , باختر  ذكر شده و شامل  آذربايجان  و  اَراّن و  ارمنستان  و ولايات جنوبي وغربي درياي خزر بوده است . آذربايجان به قول  خورن  , دو پايتخت يا  كرسي  داشت , يكي  اردبيل  و ديگري گنزك يا  شيز  قرون اسلامي , كه امروزه به نام  تخت سليمان  خوانده مي‌شود . در نوشته اين مورخ ارمني , مركز ايالات چهارگانه ذكر نشده است ولي در تشكيلات اداري ساسانيان  مورخان نوشته اند كه , استانداري كه قلمرو حكومت وي سرحدخزر ها قرار داشت , به جاي تخت نقره , تخت طلا به وي داده مي شد . خود  ماركوارت  آلماني در سخنراني خود راجع به اين قسمت از ايران باستان , گفته است كه در تشكيلات دوران  انوشيروان, آذربايجان مركز شمال بود و شمال را در آن عهد كوستي آپاختا  يعني  به سوي شمال  مي ناميدند و حاكم نشين آن  آرتاويد  يا  اردبيل  بوده است . بدين‌گونه مي‌توان به اهميت اين شهر مقدس در دوران باستان پي برد .

معناي لغوي كلمه اردبيل

     برخي از محققين اردبيل را يك شهر كهن و تاريخي مي دانند و وجود آنرا پيش از زرتشت به‌حساب مي‌آورند. . به عقيده اين عده لفظ اردبيل در اصل  آرتاويل  بود , كه از دو جزء  آرتا  يعني مقدس و ويل يعني شهر تركيب يافته است . وبدين عبارت اردبيل شهر مقدّسي  بود كه احياناً رشد و تكوين  اوليه كيش زرتشت در آن صورت گرفت . كاظم رجوي  از شعراي عصر ما چكامه بلندي در اين باره سروده است :

           آرت ويل باستاني كَنزَق ديرين بود                        اردبيل و گَنزه حالاي آذربايجان

          معني آرتا مقدس معني ويل است شهر                  در زبان كهنه شيواي آذربايجان

          چون مقدس بود اين شهر از زمان زردهشت             آن گرامي بخرد داناي آذربايجان

          آرت ويل وگنزق پيشين زماني بوده اند                     پايتخت قسمت بالاي آذربايجان

مرحوم  سيد جمال الدين صفوي  , طي مقاله اي و از صاحب حدودالعالم  گفته است : (  اردويل  از دو كلمه اَرد  و  ويل  تشكيل شده است كه ارد  نام بيست و پنجم از هر ماه و نيز نام يكي از فرشتگان زرتشتي است  و به معني قانوني ومقدس و متشرع  مي‌باشد . چنانكه در كلمات  اَرديبهشت  , اَردشير  و  اَرداويراف آمده و  ويل  كه ريشه بسيار كهن آريايي دارد وهنوز هم در زبانهاي اروپايي استعمال مي‌شود به معني  شهر  است ,  لذا اردبيل با تحريف از  ارد ويل  به معني شهر مقدس خواهد بود .

از : سلطان ساوالان

بناهاي تاريخي و طبيعي اردبيل به روايت تصوير

تصاوير زير را در سايت مخابرات اردبيل ديدم ، اگر علاقمند به ديدن تصاوير از اردبيل هستيد روي عكس ها كليك كنيد


[اندازه 800 در 1153 ] 239034 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 105774 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 53601 بايت


[اندازه 800 در 1122 ] 134761 بايت


[اندازه 800 در 602 ] 65529 بايت


[اندازه 800 در 602 ] 101023 بايت


[اندازه 800 در 602 ] 81437 بايت


[اندازه 800 در 1065 ] 165481 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 130927 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 125679 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 101416 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 81468 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 77597 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 78738 بايت


[اندازه 800 در 559 ] 92183 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 175103 بايت


[اندازه 800 در 1122 ] 134761 بايت


[اندازه 800 در 511 ] 59136 بايت


[اندازه 800 در 514 ] 79974 بايت


[اندازه 800 در 507 ] 61494 بايت


[اندازه 533 در 695 ] 54397 بايت