بنام آنکه جان رافکرت آموخت 
هرآغازی پایانی دارد غیرازخدای عزّوجلّ ،که آغازوپایانی ندارد .یک روز برای اقتتاح وآغاز سالتحصیلی به مدرسه دعوت شده بودم وبا دسته گل وشیرینی وقرآن مجید غنچه های گل های رنگارنگ این روستا رابه کلاس علم ومعرفت بدرقه کردیم واینک پس ازسپری شدن ایّام خوش تحصیل علم که ازهمه زمانها شیرین تر وارزشمندتر است ازکلاس درس وازمعلّم خداحافظی می کنیم این برای بچه ها هم شیرین وهم غم انگیز است چون به کلاس بالاتر ارتقاءیافته اند جای خوشحالی ایست اماّ،ازطرفی بامعلم دلسوزومهربان وبچه ها خداحافظی کردن سخت است !به هرحال خداراسپاسگزاریم که توفیق داد علم بیاموزیم وبرای درک بهتر فلسفه حیات بیندیشم ومن بارقه امید را درچشم های معصوم فرزندان این روستا مشاهده می کنم وبرایشان آرزوی موفقیت دارم وامیدوارهستم که شایق کانون علم وهنرومعرفت است وچون چشمه ایی جوشان شخصیت های علمی ومعنوی وهنری فراوان تحویل جامعه اسلامی مان داده وخواهد درخشید .