سايت شایق کندیمیز

تقدیم به روح پدرم حاج محمود ستوده شایق
تقدیم به روح مادرم حاجیه قزتمام سیف الله زاده

       وبلاگ روستاي شایق تحت عنوان شایق کندیمیز خوش آمدید
 توسط اینجانب پرویز ستوده شایق و دوست عزیزم آقای اسد سیفیان شایق که بنده ساکن تهران و ایشان ساکن روستای شایق می باشد  با هدف اطلاع‌رساني بين اهالي روستا و جمعيت مهاجر پراكنده در شهراهاي مختلف به خصوص تهران، و نيز به منظور ايجاد جو دوستي و صميميت بين افراد، تقويت همكاري‌ و همفكري، تبليغ، حفظ و اشاعه فرهنگ رايج مردم روستاي شایق و آشنا كردن مردم علاقمند به طبيعت با جاذبه‌هاي طبيعي بسيار زيباي اين روستا راه اندازی گرديده است .

بديهي است كه رسيدن به اهداف ذكر شده كاري است بسيار دشوار و جز با همياري و مساعدت شما مردم خوب اين روستا ميسر نيست. در هر كجاي ایران یا خارج از کشور كه هستيد، منتظر ارسال تصاوير، مطالب، حكايت‌ها و اخبار شما هستيم تا بتوانيم پايگاهي پربار و مفيد داشته باشيم. 
اميدواريم با بهره‌گيري موثر از فناوري اطلاعات و ارتباطات، بتوانيم فاصله‌هايي كه به ناچار انسان‌ها را از هم دور مي‌سازند، كوتاه‌تر كنيم.

منتظر شما هستيم.


آشنایی با روستای کزج - اردبیل

روستای زیبای کزاج از توابع فیروزآباد خلخال از مراکز جذب توریست استان اردبیل است.

این روستای زیبا و منحصر بفرد با هدف گردشگری در 15 کیلومتری شمال‌غربی هشجین واقع است. بافت سنتی، معماری خاص اماکن مسکونی، قرار گرفتن در کوهپایه، بهره مندی از طبیعت بکر و زیبا، جاری شدن رودخانه قزل اون درست از بین باغات روستا، قدمت و پیشینه تاریخی و صنایع دستی موجب گردیده که مسئولین محترم برای توسعه گردشگری و معرفی آن اقدامات مفیدی را انجام دهند تا با محقق شدن این امر روستای کزج به یکی از جاذبه های توریستی استان تبدیل گردد.

 

روستای سرسبز کزج 320 خانوار و 1500 نفر جمعیت دارد مردم کزج به سخت کوشی و تلاش و کار شهرت دارند باغداری و دامداری و کشاورزی شغل عمده اهالی این دیار است.

انگور، گردو، سیب و گلابی، گیلاس، آلبالو و توت (مخصوصا توت خشک) از محصولات درختی کزج هست. جاجیم بافی، پلاس بافی، جوراب، کلاه و دستکش، طناب و سبدبافی از صنایع دستی این روستا بوده و از قدیم الایام رواج دارد.

روستای گردشگری کزج شهرستان خلخال، باشکوه، پنهان در دل کوه در دامنه کوه‌های سر به فلک کشیده منطقه خلخال در دامنه تند کوهی به نام "بلدداشی" و در ساحل شرقی رودخانه قزل اوزن روستایی به نام " کزج " واقع شده است. نام روستای زیبا و گردشگری " کزج " برگرفته از کلمه " کزه" یعنی چوبدستی (دگنگ یا ال‌آغاجی) است.

این روستا به عنوان سکونتگاه روستایی منفرد در دهستان خورش رستم شمالی و در ارتفاع هزار و 250 ‪ متری از سطح دریا با موقعیت کوهستانی دامنه‌ای و به فاصله 17/5 کیلومتر از مرکز دهستان خورش رستم (هشتچین) واقع شده و تا شهرستان خلخال 57/5 کیلومتر فاصله دارد.

روستای کزج با بافت متمرکز ساخت و ساز پیرامون هسته اولیه آن بنا شده و به همین علت زمین‌های زراعی و باغات بیشتر در حاشیه و پیرامون بافت مسکونی گسترش یافته است.

رودخانه قزل اوزن از یک کیلومتری غربی این روستا می‌گذرد و ارتفاعات عرب بیله دشت، ورگان چوله و داغ یولی در سمت شرق روستا واقع شده و آن را احاطه کرده و بافتی شبیه روستای گردشگری ماسوله را در این روستا پدید آورده‌است.

آنچه این روستا را حایز اهمیت ساخته علاوه بر معماری منحصر به فرد علاقه اهالی به حفظ این نوع معماری و تاکید بر حفاظت و حراست از سنن ، آداب ، رسوم و فرهنگ گذشته این خطه است.

به علت نزدیکی این روستا به ماسوله و براساس نظریه کارشناسی متخصصان آثار معماری تاریخی و بر اساس شواهد مستدل و مشابهت ساخت و ساز و نیز معماری خانه‌ها، طریقه آرایش و سلیقه به کار رفته در ساخت و ساز ابینه، اهالی روستای گردشگری ماسوله از سکنه این روستا هستند که در گذشته‌های دور به علت کوچرو بودن مردم این روستا و استفاده از منطقه ماسوله به عنوان ییلاق، بخشی از جمعیت روستای کزج در آن منطقه ساکن شده و روستای ماسوله را به وجود آورده‌اند.

روستای کزج به علت بافت معماری از جمله نوع مصالح به کار رفته در ساخت و ساز، رنگ آمیزی دیوارها، حیاط خانه‌ها، درها و پنجره‌ها و نیز سلیقه منحصر به فرد در ساخت بنا، هدایت فاضلاب منازل و بکر بودن فرهنگ زندگی اجتماعی و حتی همزیستی مسالمت‌آمیز شیعیان و اهل تسنن ساکن در روستا از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور جزو 12 روستای هدف گردشگری استان اردبیل تعیین شده است.

نمای ظاهری این روستا از دید گردشگران جلوه‌ای جذاب و دیدنی به آن بخشیده به طوری که در نگاه اول صدها واحد مسکونی به صورت مکعب‌هایی در کنار هم و همشکل دیده می‌شود که با رنگ آمیزی تزیینی ایوانها، تیرهای چوبی ایوانها، پله‌ها، درها و پنجره‌ها منظره بدیعی را به وجود آورده است.

پشت بام اکثر خانه‌های این روستا کاهگلی بوده و به علت شیب تند محل ساخت و استقرار روستا پشت بام هر خانه‌ای حیاط خانه بالاتر است.

سقف و پشت بام خانه‌ها بیشتر با افزودن لایه‌های کاهگلی متعدد حدود نیم سانتی متری در هر سال به روش ماله کشی‌های سالانه ضخیم شده به طوری که بارش‌های باران و برف موجب چکه کردن سقف‌ها نمی‌شود.

این لایه‌های کاهگلی از ترکیب گل خاک رس منطقه و کاه گندم تهیه می‌شود و در سالیان اخیر نمک نیز برای جلوگیری از نفوذ آب به لایه‌های زیرین و پیشگیری از چکه کردن سقف بام‌ها به ترکیبات کاهگل افزوده می‌شود.

این شیوه معماری حتی با همه گیر شدن استفاده از مصالح ساختمانی جدید از قبیل قیر، ایزوگام، ایرانیت و سیمان هنوز هم در روستای کزج مرسوم بوده و زیبایی و طراوت خاصی به این روستا بخشیده است.

تقدیم به تمام پدرها و دختران سرزمین ام


نازلی قیزیم جیران بالام

آچ قاپینی گلدی بابا

آچ قاپینی گلدی بابا، گلدی بابا

قوللارووی سال بوینوما

یورقون جانیم سنه فدا

آچ قاپینی گلدی بابا، گلدی بابا

 ...

اویمین ایشیقی چیراغی سن‌سن

قلبیمین یاپراغی بوداغی سن‌سن

سن اولماسان دونیانی من نینیرم

گونلومون اومیدی دایاغی سن‌سن

سن‌سن سن‌سن دنیام

سن‌سن عمروم رویام

 ...

آتا آنا اوشاقلارا پناهدی

الاه اوزی هامیا تکیه‌گاهدی

اوشاق بیر غنچه‌دیر آنا باغبان

آتا بیر زحمت‌کش مهربان انسان

 ترجمه فارسی:

دختر نازنین و فرزند همچو آهویم

در را باز کن پدر آمد

در را باز کن پدر آمد، پدر آمد

دستانت را به گردنم بینداز

جان خسته‌ام فدای تو

در را باز کن پدر آمد، پدر آمد

 

روشنایی و چراغ خانه‌ام تویی

برگ و شاخه قلب من تویی

تو نباشی دنیا را من می‌خواهم چکار؟

امید و تکیه‌گاه دلم تویی

دنیای من تویی تویی

عمر و رویای من تویی

 ...

پدر و مادر پناه فرزندان هستند

خداوند خودش تکیه‌گاه همه است

فرزند یک غنچه است، مادر باغبان

پدر یک انسان مهربان زحمتکش


لینک دانلود آهنگ نازلی قیزیم

معرفی روستای گنزق در شهرستان سرعین

شهرستان سرعين - استان اردبیل

آدرس وبلاگ روستای گنزق http://ganzagh.blogfa.com

 

اطلاعات روستای گنزق

 موقعيت و تاريخچه
روستاي«گنزق»  از توابع بخش سرعين شهرستان اردبيل، با مختصات جغرافيايي 48 درجه و 8 دقيقه طول شرقي و 38 درجه و 9 دقيقه عرض شمالي، در سه کيلومتري شهر سرعيت واقع شده است. اين روستا از شمال به اراضي اردي‌موسي، از جنوب به روستاي تاريخي کلخوران، از شرق به روستاي آق‌قلعه و از غرب به شهر توريستي سرعين محدود شده است. ارتفاع اين روستا از سطح دريا 1550 متر است.
روستاي  «گنزق»قدمتي ديرينه دارد، که نشانه‌هايي از آن در بقاياي روستاي قديمي کنزق و غارهاي طبيعي روستا قابل ملاحظه است. اين روستا در زلزله سال 1375 به کلي تخريب گرديد و سپس با همکاري مردم و دولت بازسازي شد.
مردم روستاي  «گنزق»به زبان آذري سخن مي‌گويند، مسلمان و پيرو مذهب شيعه جعفري هستند.
الگوي معيشت و سکونت
براساس سرشماري سال 1375، روستاي «گنزق» 833 نفر جمعيت داشته است. جمعيت اين روستا در سال 1385، حدود 1025 نفر گزارش شده است.
بيشتر مردم روستا به فعاليت‌هاي زراعي، دامپروري و صنايع دستي اشتغال دارند. گندم، جو، عدس و سيب‌زميني از عمده‌ترين محصولات زراعي اين روستا است. چمن‌زارها و مراتع غني پيرامون روستا، امکان فعاليت‌هاي دامپروري را فراهم آورده است و پرورش دام، جايگاه ارزشمندي در اقتصاد اين روستا دارد. پرورش زنبور عسل نيز در روستاي  «گنزق»رواج دارد.
توليد صنايع دستي مانند گليم، جاجيم، فرش، جوراب و شال گردن پشمي در ميان زنان و دختران روستايي مرسوم است.
روستاي کوهستاني «گنزق» با بافتي متراکم، در جوار يکي از دره‌هاي زيباي سبلان استقرار يافته است. بافت کلي روستا طرحي منظم و الگويي شطرنجي دارد. خانه‌هاي صخره‌اي و زيرزميني که ابعادي متنوع و استقراري ناهمگون دارند، از ويژگي‌هاي اصلي اين روستا به شمار مي‌روند. برخي از اين خانه‌ها داراي روزنه و نورگير استوانه‌اي و برخي ديگر، دايره‌اي شکل و يا غيرهندسي هستند.
در اين خانه‌هاي صخره‌اي طاقچه‌هايي با طاق‌هاي قوسي يا کنده‌کاري تعبيه شده است.
نمونه نزديک به اين نوع خانه‌ها را مي‌توان در بافت سنتي روستاي ميمند در استان کرمان نيز ملاحظه کرد.
در خانه‌هاي جديد روستا مصالح تيرآهن، آجر، سيمان، گچ و سنگ به کار رفته است. چشم‌انداز کلي روستا تلفيقي از کوه، درخت‌زار و خانه‌هاي صخره‌اي است. بنابراين دو نوع الگوي سکونت قديمي و جديد در روستا وجود دارد.
جاذبه‌هاي گردشگري
روستاي  «گنزق»در دامنه کوه سبلان و در کنار دره‌اي زيبا واقع شده است. بيدزارهاي حاشيه دره، يونجه‌زارهاي سرسبز و نيز هواي بسيار تميز و پاک از مهم‌ترين جاذبه‌هاي طبيعي روستا به حساب مي‌آيند. ديگر جاذبه‌هاي گردشگري اين روستا عبارتند از:
خانه‌هاي صخره‌اي که در سراسيبي تپه‌اي به صورت خانه‌هاي زيرزميني و با اشکال مختلف حفاري شده‌اند. جنس اين خانه‌ها از سنگ‌هاي رسوبي و ماسه فشرده است. برخي از منابع آگاهي قدمت اين خانه‌ها را هزارة اول قبل از ميلاد نسبت مي‌دهند.
آرامگاه امام‌زاده سيد صادق، «گنزق»که از نظر مردم روستا، از نوادگان امام جعفر صادق (ع) مي‌باشد، زيارتگاه روستاييان است. اين آرامگاه که روبه‌روي روستاي قديمي «گنزق» قرار دارد، در اثر زلزله سال 1375 کاملاً تخريب گرديد و سپس نوسازي شد. در گذشته بناي اين آرامگاه با آجرهاي قرمز پخته شده و طرح هشت ضلعي ساخته شده بود.
در ميان مردم روستا برگزاري مراسم محلي، مذهبي و آيين‌هاي ملي با استقبال ويژه‌اي همراه است.
مثلاً مراسم «شال سالاما» که در شب چهارشنبه سوري توسط پسران جوان انجام مي‌گيرد، از اين جمله است.
در اين مراسم جوانان روستا، شال يا روسري بزرگي را از روزنه پشت‌بام خانه‌هاي فاميلي آويزان کرده و از صاحب خانه هديه‌اي طلب مي‌کنند. صاحب خانه نيز هديه‌اي بافتني يا خوراکي به شال يا روسري مي‌بندد. در پايان مراسم، هديه‌هاي جمع‌آوري شده مابين جوانان شرکت کننده تقسيم مي‌شود. در عيد نوروز، پس از مراسم تحويل سال، بزرگ‌ترها به افراد کوچ خانواده عيدي مي‌دهند و دسته‌جمعي به ديدار از خانواده‌هاي يکديگر مي‌پردازند و يا به زيارت امام‌زاده مي‌روند.
در ايام نوروز مردم روستا با اجراي بازي‌هايي از قبيل تخم‌مرغ بازي جلوة خاصي به اين جشن مي‌بخشند. روستاييان کنزق در برپايي مراسم سوگواري ايام محرم، با مشارکت در عزاداري به سينه‌زني و نوحه‌خواني مي‌پردازند و در شب‌هاي احياء ماه مبارک رمضان با تجمع در مسجد روستا ضمن عبادت و اجراي مراسم اين شب‌ها، تا سحر شب‌زنده‌داري مي‌کنند.
لباس مردان روستا مشتمل بر کت و شلوار است. برخي از مردان از کلاه شاپو استفاده مي‌کنند. در گذشته مردان اين روستا شلوار گشادي را که از پشم بافته يم‌شد مي‌پوشيدند و کلاه پوستي بر سر مي‌نهادند. جوراب پشمي بلند، پاتاوه (ساق‌بند) و چاروق نيز به عنوان پاپوش مورد استفاده قرار مي‌گرفت. لباس زنان روستا بيشتر از نوع لباس‌هاي محلي است. آنان پيراهن گلدار بلند و دامني چين‌دار (شليته يا تنبان) بر تن مي‌کنند و با «يايليق» (روسري) سر خود را مي‌پوشانند. تنوع رنگ در لباس‌هاي زنان و دختران اين روستا چشم‌گير است.
از انواع غذاهاي محلي روستاي کنزق مي‌توان به «آش دوغ» (دوغا آشي يا آيران آشي)، «خشيل»، «سوغان سو»، «بزباش»، «شوربا»، «سوتلي پلو»، «قيقناغ»، انواع کباب و نان لواش محلي اشاره کرد.
مهم‌ترين سوغات روستاي «گنزق» عبارت است از: انواع صنايع دستي ماند گليم‌هاي زيبا و منقش، جاجيم، فرش و همچنين انواع توليدات دامي، لبني و عسل.
دسترسي: اين روستا تاریخی «گنزق» از طريق شهر سرعين قابل دسترسي است.
روستاهای ایران

آنا دیل

بيز واريق وارسا وطن وارايسه دوغما ديليمز


اؤيره نيب بيلمه ليدير اؤز ديليني تورك ائليميز

آنا تك جاندان عزيز دير آنا تورپاق آنا ديل

حورمتين ساخلا ياشار كن آنالار قدريني بيل

بولبول اؤز دوغما ديليله گوله سويلر سؤزونو

هر گول اؤز رايحه سيله تانيدار اؤزآوزونو

آناديلدير داشييان لايلالارين جان داديني

آناديلدير ياشادان ائولادينين اؤز آديني

آناديلده آنانين سئوگيسي عطري دادي وار

آناديلده وطنين شانلي شرفلي آدي وار

آذربایجان

آغلار گـــؤزلریمین قانلی یاشــلارینان یازیرام آذربایجان

اؤرکیمین تؤتولمیش غصه لرینن یازیرام آذربایجان

غیرتدی هر نامحرمین قاباغینا یازیرام آذربایجان

بیر عشق مین سودانان یازیرام آذربایجان

مینلر آرزینان عشقینن یازیرام آذربایجان

اؤرکیمیزین محبتینن یازیرام آذربایجان

گؤلرین اؤستونده یازیرام آذربایجان

آنا حرمتینن یازیرام آذربایجان 

آتا محبتینن یازیرام آذربایجان

مدرسده آدیمی یازیرام آذربایجان

بیرملتین سسین یازیرام آذربایجان 

آی اؤلــدوز نشانین یازیرام آذریایجان

مین غصه دن دؤیوب یازیرام آذربایجان

گؤزل داغلارین داشلارینا یازیرام آذربایجان

آنادان اولاندا گوز آشمامیش یازیرام آذربایجان

یارا اؤرک آرزیمی یازاندا باشـــدا یازیرام آذربایجان

وطنین شاخداسیندا ایستی اؤمودونان یازیرام آذربایجان


        

از : ساوالانیم

الهی العفو



يا رب ز كرم حال دعا بخش مرا

از حال دعا جرم و خطا بخش مرا

تا امشب اگر مرا نيامرزيدى

امشب به على مرتضى بخش مرا



مناجات




این هم تصویری از حاج قاسم شهباز زاده

محفل محبت

بنام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست.
الهی در دل ما جز محبت مکار.وبر این جانها جز مرحمت والطاف مدار.وبر این کشتها جز باران رحمت مبار
حسینیه حضرت سید الشهدا واقع در تهرانپارس محل ثابت مجالس مذهبی شایقیها است
شایددراین ماه مبارک تنها کاری که از دست مابر میاید قرائت فاتحه ای ثنار ارواح کسانیکه دست اندر کار ساخت این مکان مقدس بودند واکنون در میان ما نیستند باشد
التماس دعا:شمس الدین خدادادی شایق






معرفی وبلاگ جناب آقای فیض اله خدائی

وبلاگ جناب آقای فیض اله خدایی را در آدرس زیر مشاهده بفرماید .

http://khodaei2083.blogfa.com


من بار سنگینم مرا بگذار و بگذر
نیکم، بدم، اینم مرا بگذار و بگذر
بر مرگ خود سوزی عبث میگریی ای شمع
منشین ببالینم مرا بگذار و بگذر
دردم نمیداند کسی از دوست و دشمن
کوشد به تسکینم، مرا بگذار و بگذر
آئینه دل تیره از زنگار غمهاست
بیرنگ و رنگینم ، مرا بگذار و بگذر
بگذار زنجیرم کشد ، دژخیم ایام
در خورد نفرینم مرا بگذار و بگذر
بگذار جز کابوس ناکامی نبیند
چشم جهان بینم ، مرا بگذار و بگذر
بگذار تا در ماتم ویرانی خویش
چون جغد بنشینم ، مرا بگذار و بگذر

یکشنبه 9 تیر1392 ساعت: 2:24 توسط:فیض اله خدائی
با سلام محضر مبارک پسر عمو های عزیزم جناب آقایان ستوده و سیف اله زاده
لطفا عکس شهدا را در آپلود سنتر قرارداده تا هنگام بازدید از سایت فقط از کامپیوتری که از آن عکس بارگزاری شده دیده نشود بلکه همه دسترسی داشته باشند ضمنا در صورت امکان عکس برادر بزرگوارم یعثوب الدین را نیز در این سایت قرار دهید در پایان از زحمات شما برادران عزیزم کمال تشکر را دارم .
و لطفا از سایت من نیز دیدن فرمائید www.kkhodaei2083.ir

تصاویر ارسالی توسط شمس شایق تقدیم شما


سلامی دیگر خدمت دوستان وهمشهریان گرامی
حتما همه همشهریان عزیز صاحبان این عکسها را می شناسند
مرحوم حاج مولاقلی خدادادی شایق فرزند ملا آقابالا
مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ نور علی خدادادی شایق فرزند ملا آقابالا
حجت الاسلام حاج فخرالدین خدادادی شایق فرزندارشد ذکور حاج شیخ نورعلی خدادادی






یکشنبه 9 تیر1392 ساعت: 2:36 توسط:فیض اله خدائی
با سلام
خداوند انشا الله عموی عزیزم را قرین رحمت کند و به فرزند ذکور ایشان جناب حجت الاسلام جاج آقا فخرالدین خدادادی صحت و سلامتی عنایت فرماید انشا الله .
پیشرفت ایشان باعث مباحات بنده و روستای شایق بوده و خواهد بود

عکس های قدیمی ارسالی از شمس شایق

دوستان لطف می کنند و عکس های قدیمی را برایمان ارسال می کنند ضمن تشکر عکسی را که شمس شایق برایم ارسال کرده در اینجا تقدیم حضورتان می نمایم ، امیدوارم عزیزان دیگر نیز عکس هایی افراد روستای شایق را برای درج در وبلاگ روستای شایق ارسال نمایند .

سلامی چوبوی خوش آشنایی

این عکس مرحوم مشهدی رحیم پوررحیمی ازبزرگان طایفه دمیرچی(آهنگر )که پدربزرگ مادری اینجانب است

تاثیر شگفت‌انگیز سجده بر سلامت انسان

  کارشناسان معتقدند خواندن نماز تنها غذای روح انسان نیست بلکه جسم انسان‌ها را نیز تقویت می‌کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می‌دهد.


  فلسفه نماز :

روشن است که نماز فلسفه خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دست، ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می‌تواند برای برخی از افراد مفید باشد.

به عنوان مثال در تحقیقات علمی و نظریات برخی کارشناسان علم طب و روانشناسی گفته شده؛ ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می‌شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی‌خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می‌کند. 

ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می‌کند و این عمل باعث می‌شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.

نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره‌ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می‌دارد.
تقویت احشاء و ماهیچه‌های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.

مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن، ساق پا و ران‌ها می‌شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمت‌های مختلف بدن سرعت می‌بخشد.

سجده نیز ستون مهره‌های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می‌کند. سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طراوت پوست می‌شود. سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می‌دهد.

استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران‌ها، کمک به نفخ معده و روده، بهبود فتق، از خواص نشستن بعد نماز است". 

اما در ابعاد روحی و معنوی نیز درباره این فریضه مهم و زیبای عبادی به ویژه سجده زیاد سخن گفته شده و بر طولانی نمودن و محافظت از آن تاکید شده است.

روایات :

   امام صادق(ع) درباره این‌که چرا دعا کردن در سجده توصیه شده است؟
   در پاسخ به سعید بن یسار که پرسید: در حال رکوع دعا کنم یا سجود، فرمودند: " آری، در حال سجود دعا کن؛ زیرا نزدیک‌ترین حالت بنده به خداوند حالت سجده است. (در آن حال) برای دنیا و آخرتت به درگاه خداوند عز و جل دعا کن۱".

پیامبر خدا(ص)نیز درباره اثرات سجده طولانی، فرمودند: " اگر می‏‌خواهی خداوند تو را با من محشور فرماید در پیشگاه خدای واحد قهّار سجده طولانی کن".

همچنین امام صادق(ع) در این زمینه فرمودند: "گروهی خدمت رسول خدا(ص) آمدند و عرض کردند: ای رسول خدا، در برابر پروردگارت بهشت را برای ما ضمانت کن. رسول خدا(ص)فرمود: به شرط آن که شما نیز با سجده‏‌های طولانی مرا یاری دهید".

در روایتی از امام صادق(ع) نیز اثرات سجده کردن بر تربت امام حسین(ع) سوال شد که فرمودند: "سجده کردن بر تربت حسین علیه‏‌السلام حجاب‌های هفتگانه را می‏‌شکافد". 

امام علی(ع) در حدیثی می‌فرمایند: " اگر نمازگزار می‏‌دانست که چه هاله‏‌ای از جلالتِ خدا او را فرا می‏‌گیرد، دوست نداشت که سر از سجده‏‌اش بر دارد".

از : دیساپ

اسرافیل رنجبر

عکس های زیر متعلق به آقای اسرافیل رنجبر می باشد که توسط دختر شان زهرا رنجبر که به ایمیل بنده ارسال شده است ، ضمن تشکر از ایشان عکس های ارسالی ایشان تقدیم حضورتان می گردد . امیدوارم بازهم عکس از همشهریان محترم را داشته باشید ... ایمیل من       psotoudeh@gmail.com  می باشد .

با سلام
ضمن تشکر بابت وبلاگتون ،خیلی عالی بود.دو عکس پدرم آقای اسرافیل رنجبر
را براتون می فرستم تا تو وبلاگ قرار بدید
با تشکر.

آقای اسرافیل رنجبر در جوانی



جناب آقای اسرافیل رنجبر در میانسالی


منتظر عکس های شما هم هستیم تا در شایق کندیمیز قرار دهیم

عکس ها را برایم من ایمیل کنید ، psotoudeh@gmail.com

عکس های قدیمی ارسال از شمس شایق

سلام جناب آقای ستوده چندتاعکس قدیمی تقدیم به شایق کندیمیز ازطرف شمس شایق

ضمن تشکر از همشهری عزیزمان ( شمس شایق ) امیدوارم یاد و خاطرات گذشته در روستای شایق مورد توجه و عنایت شما قرار گیرد .

ای کاش برای هر یک از عکس ها توضیحی می نوشتند و افراد حاضر در تصاویر را معرفی می کردند .

شماره 1



شماره 2


شماره 3


شماره 4


شماره 5


شماره 6
شما دوست عزیز و همشهری گرامی اگر عکسی از روستای شایق دارید خوشحال می شیم برای یادآوری و زنده نگه داشتن یاد و خاطرات آنرا در وبسایت شایق کندیمیز درج نماییم .

راستی شما کدامیک از افراد حاضر در عکس را می شناسید ..... تو قسمت نظر بدهید بنویسید

عکس ها از : شمس شایق
دوشنبه 30 اردیبهشت1392 ساعت: 16:2 توسط:همشهری
باسلام به محضرجناب آقای مهندس ستوده بایدعرض کنم همه ی عکسهائی راکه شمس دراختیارتان قرارداده اندتوسط بنده گرفته شده.به محض واردشدن درسایت ودیدن عکسها تعجب کردم،عکس شماره1خودم هستم که درمرداد1365درکناردریاچه قله سبلان گرفته شده،عکس دوم را هم حدوداسال63ازپشت بام اطاق خودمان گرفته ام،عکس شماره3و4که یک عکس است مراسم سیب اندازی عروسی فضائل شهبازی درخردادماه1364میباشد.عکس شماره6راهم درهمان روزموقع برگشتن ازروستای کلانترکه عروس می آوردیم گرفتم وهمه ی افرادموجوددرعکس رامی شناسم.ضمناصدهاعکس ناب ومنحصربه فرددراختیاردارم انشاالله سرفرصت درسایت قرارمیدهم

آرامش


نشاط کوهستان پرویز ستوده شایق

داغلار داغچیلار

داغلار داغچیلار

اول کی یاراتدی یئر اوزون خالق سبحان

هم غم یارانوب ، همده محبت ، همی جانان

هم عاشیقی خلق ایلیوب هم معشوقی رحمان

بیر عده فقط خوش یاشیوب ، چوخلار اوتوب قان

بیرعومر چکیب منت گول ، بلبل شیدا

پروانه ده شمعین اودونا یاندی سراپا

آواره دوشوب چوللره کام آلمادی مجنون

معشوقینه جانین وئریب اول عاشیق دلخون

بیرعده ده عاشیق ، جمع اولوبدور بو جهاندا

چاتماز اولارا آیری بیر عاشیق بو زاماندا

بو عده نین عشقی ، هدفی وار یوخی داغدی

روحی ، شرفی ، لذتینین آز چوخی داغدی

بیر یئردی بوداغلار کی اونون چوخدی صفاسینشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

دیل لرده گزر داغچی لارین مهر و وفاسی

داغدان وئریلیب احمده دستور رسالت

موسی دا ائلردی بو مکان اوسته عبادت

کهف اصحابینی ساخلادی داغ اوز قوجاغیندا

داغدان چوخ ایگیت لر دایانوب زور قاباقیندا

چوخ آدلیم ایگیت لر کی بو یئردن آدی چیخدی

بابک داغی سنگر ائله دی دشمنی یخدی

بیر یئردی بو یئر هرکس اونا داخل اولانماز

هر کیمسه گلوب اوزآدینی داغچی قویانماز

چوخ شرط لر ایستیر ،کی اولا داغچی بیر انسان

دارلیقدا ایگیت داغچی اوزون ائتمز هراسان

دنیانی دولان داغچیلارین مثلی تاپیلماز

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایقغیرتلی اولار داغچی اونا لکه یاخیلماز

کیم اوز جانینی درده سالار یولداشا خاطیر

کیم شاختادا چولرده قالار قارداشا خاطیر

الجک لرینی تحفه وئریر یولداشا چولده

بارماقلارینی شاختا ویریر هر ایکی الده

بهمن آپاریر یولداشی بو ائوده دایانمیر

حاضیر دی اوله یولداشینی چولده قویانمیر

هر بیر زادینی جمعین ایچینده بوله جاقدیر

گر لازم اولا یولداش ایچون جان وئره جاقدیر

پس بونلارا خاطیر هر آدام داغچی اولانماز

بو شرط لر اوستونده هر انسان دایا نانماز

باخما اوزونی داغچیلارا بنده قاتیبدی

چون درس وفادارلیقی اونلاردان آلیبدی


پ ن :

عکس ها از : پرویز ستوده شایق منطقه هیمالیا کشور نپال

مرجع :گروه کوهنوردی قافلانتی

معرفی یک وبلاگ هم زبان

آرام اسم مادر حسن است ، مادر حسن اصالت تبریزی دارد ، یک همزبان مهربان ، یک مادر با احساس و یک مادری که برای سربلندی فرزندش در این دنیا دانه های مهر و محبت را در کشتزار وبلاگی اش می کارد . او نقطه امید بسیاری از مادران و فرزندان این سرزمین است ، او دنیایی از صفا و صمیمت را در دل بزرگ خود جا داده است ، شاید شناختن انسان ها نیازمند زمان زیادی نباشد ، می توان در نوشته ایی یا گفته ایی و یا رفتار همت والای بزرگ منشان را به رویت کرد . آرام یکی از بانوان محترم ، با شخصیت و با همتی است که حرف هایش را می نویسد ، نوشته هایش دوست داشتنی و درس گرفتنی است .....

وبلاگی به نام پاتیرام خداوند آرامش  یا دل نوشته های یک مادر برای فرزندش عزیز من حسن   این وبلاگ قصه یک زندگی است ، زندگی حسن ، فرزند دلبندی که مادر از او می نویسد ، شاید بهتر باشد بگویم برای او می نویسد ، آرام مادر حسن و مرتضی پدر حسن می باشد ، حسن فرزندی است که به پدر و مادر خود افتخار می کند قصه های حسن شنیدنی است ، چون این قصه او نیست ، قصه همه ماهایی است که از خود بیرون شده ایم .

سلام پرنده قشنگ من ، دلیل نام گذاری حسن است ، حسنی که می توانست پاتیرام باشد و البته برای مادر او پاتیرام است ، خداوند آرامش .....


پنجشنبه 1 فروردین1392 ساعت: 9:38 توسط:مامان جسن
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممم
خدای من!!!!!!!!!!!!
شما هم ترک هستین آقای ستوده؟
خیلی خوشحالم خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییی
من ناسیونالیست نیستم اما همزبونامو خیلی دوسشون دارم..اکثر دوستای وبلاگیمم که خیلی صمیمی هستم باهاشون همزبون خودمم
مرسیییییییییییییییییییییییییییی که این وبلاگو برام معرفی کردین..ووووووووو
حلول سال 1392رو به شما دوست عزیزم و تمام اونایی که ساکن روستای شایق هستن تبریک میگم

یاشاسین شایق و شایقده یاشییان انسانلار

بایرامیز موبارک اولسون

بایرامینیز موبارک ! نئچه بئله بایراملار

قوی بو یئنی ایل سیزه و آیله نیزه سئوینج

اوغور گتیرسین . بوتون کدرلی گونلرینیز بو ایلده قالسین

یئنی ایلده گوزل و شن گونلره چیخاسیز!

.


عیدتون مبارک
بذارید این سال جدید برای شما و خانوادتون پر از شادی باشه
و همه غمهاتون تو این سال بمونه و سال جدید پر از زیبایی باشه

حیدر بابایایه بیر سلام


حیدر بابایا بیر سلام

hederbaba

 (١ )

حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا

سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا

قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا

سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !

منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه

(٢)

حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا

کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا

باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا

بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله

آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله

(٣)

بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا

نوْروز گوْلى ، قارچیچکى ، چیخاندا

آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا

بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون

دردلریمیز قوْى دیّکلسین ، داغ اوْلسون

(۴)

حیدربابا ، گوْن دالووى داغلاسین !

اوْزوْن گوْلسوْن ، بولاخلارون آغلاسین !

اوشاخلارون بیر دسته گوْل باغلاسین !

یئل گلنده ، وئر گتیرسین بویانا

بلکه منیم یاتمیش بختیم اوْیانا

(۵)

حیدربابا ،‌ سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون !

دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون !

بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون !

دوْنیا قضوْ-قدر ، اؤلوْم-ایتیمدى

دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى ، یئتیمدى

(۶)

حیدربابا ، یوْلوم سنَّن کج اوْلدى

عؤمروْم کئچدى ، گلممه دیم ، گئج اوْلدى

هئچ بیلمه دیم گؤزللروْن نئج اوْلدى

بیلمزیدیم دؤنگه لر وار ،‌ دؤنوْم وار

ایتگین لیک وار ، آیریلیق وار ، اوْلوْم وار

(۷)

حیدربابا ، ایگیت اَمَک ایتیرمز

عؤموْر کئچر ، افسوس بَرَه بیتیرمز

نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز

بیزده ، واللاه ، اونوتماریق سیزلرى

گؤرنمسک حلال ائدوْن بیزلرى

(۸)

حیدربابا ، میراژدر سَسلننده

کَند ایچینه سسدن – کوْیدن دوْشنده

عاشیق رستم سازین دیللندیرنده

یادوندادى نه هؤلَسَک قاچاردیم

قوشلار تکین قاناد آچیب اوچاردیم

(۹)

شنگیل آوا یوردى ، عاشیق آلماسى

گاهدان گئدوب ، اوْردا قوْناق قالماسى

داش آتماسى ، آلما ،‌ هیوا سالماسى

قالیب شیرین یوخى کیمین یادیمدا

اثر قویوب روحومدا ، هر زادیمدا

(۱۰)

حیدربابا ، قورى گؤلوْن قازلارى

گدیکلرین سازاخ چالان سازلارى

کَت کؤشنین پاییزلارى ، یازلارى

بیر سینما پرده سى دیر گؤزوْمده

تک اوْتوروب ، سئیر ائده رم اؤزوْمده

(۱۱)

حیدربابا ،‌ قره چمن جاداسى

چْووشلارین گَلَر سسى ، صداسى

کربلیا گئدنلرین قاداسى

دوْشسون بو آج یوْلسوزلارین گؤزوْنه

تمدّونون اویدوخ یالان سؤزوْنه

(۱۲)

حیدربابا ، شیطان بیزى آزدیریب

محبتى اوْرکلردن قازدیریب

قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب

سالیب خلقى بیر-بیرینن جانینا

باریشیغى بلشدیریب قانینا

(۱۳)

گؤز یاشینا باخان اوْلسا ، قان آخماز

انسان اوْلان بئلینه تاخماز

آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز

بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر !

ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر

(۱۴)

خزان یئلى یارپاخلارى تؤکنده

بولوت داغدان یئنیب ، کنده چؤکنده

شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده

نیسگیللى سؤز اوْرکلره دَیَردى

آغاشلار دا آللاها باش اَیَردى

(۱۵)

داشلى بولاخ داش-قومونان دوْلماسین !

باخچالارى سارالماسین ، سوْلماسین !

اوْردان کئچن آتلى سوسوز اولماسین !

دینه : بولاخ ، خیرون اوْلسون آخارسان

افقلره خُمار-خُمار باخارسان

(۱۶)

حیدر بابا ، داغین ، داشین ، سره سى

کهلیک اوْخور ، دالیسیندا فره سى

قوزولارین آغى ، بوْزى ، قره سى

بیر گئدیدیم داغ-دره لر اوزونى

اوْخویئدیم‌ : « چوْبان ، قیتر قوزونى »

(۱۷)

حیدر بابا ، سولى یئرین دوْزوْنده

بولاخ قئنیر چاى چمنین گؤزونده

بولاغ اوْتى اوْزَر سویون اوْزوْنده

گؤزل قوشلار اوْردان گلیب ، گئچللر

خلوتلیوْب ، بولاخدان سو ایچللر

(۱۸)

بیچین اوْستى ، سونبول بیچن اوْراخلار

ایله بیل کى ، زوْلفى دارار داراخلار

شکارچیلار بیلدیرچینى سوْراخلار

بیچین چیلر آیرانلارین ایچللر

بیرهوشلانیب ، سوْننان دوروب ، بیچللر

(۱۹)

حیدربابا ، کندین گوْنى باتاندا

اوشاقلارون شامین ئییوب ، یاتاندا

آى بولوتدان چیخوب ، قاش-گؤز آتاندا

بیزدن ده بیر سن اوْنلارا قصّه ده

قصّه میزده چوخلى غم و غصّه ده

(۲۰)

قارى ننه گئجه ناغیل دییَنده

کوْلک قالخیب ، قاپ-باجانى دؤیَنده

قورد گئچینین شنگوْلوْسون یینده

من قاییدیب ، بیرده اوشاق اوْلئیدیم

بیر گوْل آچیب ، اوْندان سوْرا سوْلئیدیم

(۲۱)

عمّه جانین بال بلله سین ییه ردیم

سوْننان دوروب ، اوْس دوْنومى گییه ردیم

باخچالاردا تیرینگَنى دییه ردیم

آى اؤزومى اوْ ازدیرن گوْنلریم !

آغاج مینیپ ، آت گزدیرن گوْنلریم !

(۲۲)

هَچى خالا چایدا پالتار یوواردى

مَمَد صادق داملارینى سوواردى

هئچ بیلمزدیک داغدى ، داشدى ، دوواردى

هریان گلدى شیلاغ آتیب ، آشاردیق

آللاه ، نه خوْش غمسیز-غمسیز یاشاردیق

(۲۳)

شیخ الاسلام مُناجاتى دییه ردى

مَشَدرحیم لبّاده نى گییه ردى

مشْدآجلى بوْز باشلارى ییه ردى

بیز خوْشودوق خیرات اوْلسون ، توْى اوْلسون

فرق ائلَمَز ، هر نوْلاجاق ، قوْى اولسون

(۲۴)

ملک نیاز ورندیلین سالاردى

آتین چاپوپ قئیقاجیدان چالاردى

قیرقى تکین گدیک باشین آلاردى

دوْلائیا قیزلار آچیپ پنجره

پنجره لرده نه گؤزل منظره !

(۲۵)

حیدربابا ، کندین توْیون توتاندا

قیز-گلینلر ، حنا-پیلته ساتاندا

بیگ گلینه دامنان آلما آتاندا

منیم ده اوْ قیزلاروندا گؤزوم وار

عاشیقلارین سازلاریندا سؤزوم وار

(۲۶)

حیدربابا ، بولاخلارین یارپیزى

بوْستانلارین گوْل بَسَرى ، قارپیزى

چرچیلرین آغ ناباتى ، ساققیزى

ایندى ده وار داماغیمدا ، داد وئرر

ایتگین گئدن گوْنلریمدن یاد وئرر

(۲۷)

بایرامیدى ، گئجه قوشى اوخوردى

آداخلى قیز ، بیگ جوْرابى توْخوردى

هرکس شالین بیر باجادان سوْخوردى

آى نه گؤزل قایدادى شال ساللاماق !

بیگ شالینا بایراملیغین باغلاماق !

(۲۸)

شال ایسته دیم منده ائوده آغلادیم

بیر شال آلیب ، تئز بئلیمه باغلادیم

غلام گیله قاشدیم ، شالى ساللادیم

فاطمه خالا منه جوراب باغلادى

خان ننه مى یادا سالیب ، آغلادى

(۲۹)

حیدربابا ، میرزَممدین باخچاسى

باخچالارین تورشا-شیرین آلچاسى

گلینلرین دوْزمه لرى ، طاخچاسى

هى دوْزوْلر گؤزلریمین رفینده

خیمه وورار خاطره لر صفینده

(۳۰)

بایرام اوْلوب ، قیزیل پالچیق اَزَللر

ناققیش ووروب ، اوتاقلارى بَزَلل

رطاخچالارا دوْزمه لرى دوْزللر

قیز-گلینین فندقچاسى ، حناسى

هَوَسله نر آناسى ، قایناناسى

(۳۱)

باکى چى نین سؤزى ، سوْوى ، کاغیذى

اینکلرین بولاماسى ، آغوزى

چرشنبه نین گیردکانى ، مویزى

قیزلار دییه ر : « آتیل ماتیل چرشنبه

آینا تکین بختیم آچیل چرشنبه »

(۳۲)

یومورتانى گؤیچک ، گوللى بوْیاردیق

چاققیشدیریب ، سینانلارین سوْیاردیق

اوْیناماقدان بیرجه مگر دوْیاردیق ؟

على منه یاشیل آشیق وئرردى

ارضا منه نوروزگوْلى درردى

(۳۳)

نوْروز على خرمنده وَل سوْرردى

گاهدان یئنوب ، کوْلشلرى کوْرردى

داغدان دا بیر چوْبان ایتى هوْرردى

اوندا ، گؤردن ، اولاخ ایاخ ساخلادى

داغا باخیب ، قولاخلارین شاخلادى

(۳۴)

آخشام باشى ناخیرینان گلنده

قوْدوخلارى چکیب ، وورادیق بنده

ناخیر گئچیب ، گئدیب ، یئتنده کنده

حیوانلارى چیلپاق مینیب ، قوْواردیق

سؤز چیخسایدى ، سینه گریب ، سوْواردیق

(۳۵)

یاز گئجه سى چایدا سولار شاریلدار

داش-قَیه لر سئلده آشیب خاریلدار

قارانلیقدا قوردون گؤزى پاریلدار

ایتلر ، گؤردوْن ، قوردى سئچیب ، اولاشدى

قورددا ، گؤردوْن ، قالخیب ، گدیکدن آشدى

(۳۶)

قیش گئجه سى طؤله لرین اوْتاغى

کتلیلرین اوْتوراغى ، یاتاغى

بوخاریدا یانار اوْتون یاناغى

شبچره سى ، گیردکانى ، ایده سى

کنده باسار گوْلوْب – دانیشماق سسى

(۳۷)

شجاع خال اوْغلونون باکى سوْقتى

دامدا قوران سماوارى ، صحبتى

یادیمدادى شسلى قدى ، قامتى

جؤنممه گین توْیى دؤندى ، یاس اوْلدى

ننه قیزین بخت آیناسى کاس اوْلدى

(۳۸)

حیدربابا ، ننه قیزین گؤزلرى

رخشنده نین شیرین-شیرین سؤزلرى

ترکى دئدیم اوْخوسونلار اؤزلرى

بیلسینلر کى ، آدام گئدر ، آد قالار

یاخشى-پیسدن آغیزدا بیر داد قالار

(۳۹)

یاز قاباغى گوْن گوْنئیى دؤیَنده

کند اوشاغى قار گوْلله سین سؤیَنده

کوْرکچى لر داغدا کوْرک زوْیَنده

منیم روحوم ، ایله بیلوْن اوْردادور

کهلیک کیمین باتیب ، قالیب ، قاردادور

(۴۰)

قارى ننه اوزاداندا ایشینى

گوْن بولوتدا اَییرردى تشینى

قورد قوْجالیب ، چکدیرنده دیشینى

سوْرى قالخیب ، دوْلائیدان آشاردى

بایدالارین سوْتى آشیب ، داشاردى

(۴۱)

خجّه سلطان عمّه دیشین قیساردى

ملا باقر عم اوغلى تئز میساردى

تندیر یانیب ، توْسسى ائوى باساردى

چایدانیمیز ارسین اوْسته قایناردى

قوْورقامیز ساج ایچینده اوْیناردى

(۴۲)

بوْستان پوْزوب ، گتیرردیک آشاغى

دوْلدوریردیق ائوده تاختا-طاباغى

تندیرلرده پیشیرردیک قاباغى

اؤزوْن ئییوْب ، توخوملارین چیتداردیق

چوْخ یئمکدن ، لاپ آز قالا چاتداردیق

(۴۳)

ورزغان نان آرموت ساتان گلنده

اوشاقلارین سسى دوْشردى کنده

بیزده بویاننان ائشیدیب ، بیلنده

شیللاق آتیب ، بیر قیشقریق سالاردیق

بوغدا وئریب ، آرموتلاردان آلاردیق

(۴۴)

میرزاتاغى نان گئجه گئتدیک چایا

من باخیرام سئلده بوْغولموش آیا

بیردن ایشیق دوْشدى اوْتاى باخچایا

اى واى دئدیک قورددى ، قئیتدیک قاشدیق

هئچ بیلمه دیک نه وقت کوْللوکدن آشدیق

(۴۵)

حیدربابا ، آغاجلارون اوجالدى

آمما حئییف ، جوانلارون قوْجالدى

توْخلیلارون آریخلییب ، آجالدى

کؤلگه دؤندى ، گوْن باتدى ، قاش قَرَلدى

قوردون گؤزى قارانلیقدا بَرَلدى

(۴۶)

ائشیتمیشم یانیر آللاه چیراغى

دایر اوْلوب مسجدیزوْن بولاغى

راحت اوْلوب کندین ائوى ، اوشاغى

منصورخانین الی-قوْلى وار اوْلسون

هاردا قالسا ، آللاه اوْنا یار اوْلسون

(۴۷)

حیدربابا ، ملا ابراهیم وار ، یا یوْخ ؟

مکتب آچار ، اوْخور اوشاقلار ، یا یوْخ ؟

خرمن اوْستى مکتبى باغلار ،‌ یا یوْخ ؟

مندن آخوندا یتیررسن سلام

ادبلى بیر سلامِ مالاکلام

(۴۸)

خجّه سلطان عمّه گئدیب تبریزه

آمما ، نه تبریز ، کى گلممیر بیزه

بالام ، دورون قوْیاخ گئداخ ائممیزه

آقا اؤلدى ، تو فاقیمیز داغیلدى

قوْیون اوْلان ، یاد گئدوْبَن ساغیلدى

(۴۹)

حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى

سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى

اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى

هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى

افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى

(۵۰)

حیدربابا ، یار و یولداش دؤندوْلر

بیر-بیر منى چؤلده قوْیوب ، چؤندوْلر

چشمه لریم ، چیراخلاریم ، سؤندوْلر

یامان یئرده گؤن دؤندى ، آخشام اوْلدى

دوْنیا منه خرابه شام اوْلدى

(۵۱)

عم اوْغلینان گئدن گئجه قیپچاغا

آى کى چیخدى ، آتلار گلدى اوْیناغا

دیرماشیردیق ، داغلان آشیردیق داغا

مش ممى خان گؤى آتینى اوْیناتدى

تفنگینى آشیردى ، شاققیلداتدى

(۵۲)

حیدربابا ، قره کوْلون دره سى

خشگنابین یوْلى ، بندى ، بره سى

اوْردا دوْشَر چیل کهلیگین فره سى

اوْردان گئچر یوردوموزون اؤزوْنه

بیزده گئچک یوردوموزون سؤزوْنه

(۵۳)

خشگنابى یامان گوْنه کیم سالیب ؟

سیدلردن کیم قیریلیب ، کیم قالیب ؟

آمیرغفار دام-داشینى کیم آلیب ؟

بولاخ گنه گلیب ، گؤلى دوْلدورور ؟

یاقورویوب ، باخچالارى سوْلدورور ؟

(۵۴)

آمیر غفار سیدلرین تاجییدى

شاهلار شکار ائتمه سى قیقاجییدى

مَرده شیرین ، نامرده چوْخ آجییدى

مظلوملارین حقّى اوْسته اَسَردى

ظالم لرى قیلیش تکین کَسَردى

(۵۵)

میر مصطفا دایى ، اوجابوْى بابا

هیکللى ،ساققاللى ، توْلستوْى بابا

ائیلردى یاس مجلسینى توْى بابا

خشگنابین آبروسى ، اَردَمى

مسجدلرین ، مجلسلرین گؤرکَمى

(۵۶)

مجدالسّادات گوْلردى باغلارکیمى

گوْروْلدردى بولوتلى داغلارکیمى

سؤز آغزیندا اریردى یاغلارکیمى

آلنى آچیق ، یاخشى درین قاناردى

یاشیل گؤزلر چیراغ تکین یاناردى

(۵۷)

منیم آتام سفره لى بیر کیشییدى

ائل الیندن توتماق اوْنون ایشییدى

گؤزللرین آخره قالمیشییدى

اوْننان سوْرا دؤنرگه لر دؤنوْبلر

محبّتین چیراخلارى سؤنوْبلر

(۵۸)

میرصالحین دلى سوْلوق ائتمه سى

میر عزیزین شیرین شاخسِى گئتمه سى

میرممّدین قورولماسى ، بیتمه سى

ایندى دئسک ، احوالاتدى ، ناغیلدى

گئچدى ، گئتدى ، ایتدى ، باتدى ، داغیلدى

(۵۹)

میر عبدوْلوْن آیناداقاش یاخماسى

جؤجیلریندن قاشینین آخماسى

بوْیلانماسى ، دام-دوواردان باخماسى

شاه عبّاسین دوْربوْنى ، یادش بخیر !

خشگنابین خوْش گوْنى ، یادش بخیر !

(۶۰)

ستاره عمّه نزیک لرى یاپاردى

میرقادر ده ، هر دم بیرین قاپاردى

قاپیپ ، یئیوْب ، دایچاتکین چاپاردى

گوْلمه لیدى اوْنون نزیک قاپپاسى

عمّه مینده ارسینینین شاپپاسى

(۶۱)

حیدربابا ، آمیر حیدر نئینیوْر ؟

یقین گنه سماوارى قئینیوْر

داى قوْجالیب ، آلت انگینن چئینیوْر

قولاخ باتیب ، گؤزى گیریب قاشینا

یازیق عمّه ، هاوا گلیب باشینا

(۶۲)

خانم عمّه میرعبدوْلوْن سؤزوْنى

ائشیدنده ، ایه ر آغز-گؤزوْنى

مَلْکامِدا وئرر اوْنون اؤزوْنى

دعوالارین شوخلوغیلان قاتاللار

اتى یئیوْب ، باشى آتیب ، یاتاللار

(۶۳)

فضّه خانم خشگنابین گوْلییدى

آمیریحیا عمقزینون قولییدى

رُخساره آرتیستیدى ، سؤگوْلییدى

سیّد حسین ، میر صالحى یانسیلار

آمیرجعفر غیرتلى دیر ، قان سالار

(۶۴)

سحر تئزدن ناخیرچیلار گَلَردى

قوْیون-قوزى دام باجادا مَلَردى

عمّه جانیم کؤرپه لرین بَلَردى

تندیرلرین قوْزاناردى توْسیسى

چؤرکلرین گؤزل اییى ، ایسیسى

(۶۵)

گؤیرچینلر دسته قالخیب ، اوچاللار

گوْن ساچاندا ، قیزیل پرده آچاللار

قیزیل پرده آچیب ، ییغیب ، قاچاللار

گوْن اوجالیب ، آرتارداغین جلالى

طبیعتین جوانلانار جمالى

(۶۶)

حیدربابا ، قارلى داغلار آشاندا

گئجه کروان یوْلون آزیب ، چاشاندا

من هارداسام ، تهراندا یا کاشاندا

اوزاقلاردان گؤزوم سئچر اوْنلارى

خیال گلیب ، آشیب ، گئچر اوْنلارى

(۶۷)

بیر چیخئیدیم دام قیه نین داشینا

بیر باخئیدیم گئچمیشینه ، یاشینا

بیر گورئیدیم نه لر گلمیش باشینا

منده اْونون قارلاریلان آغلاردیم

قیش دوْندوران اوْرکلرى داغلاردیم

(۶۸)

حیدربابا ، گوْل غنچه سى خنداندى

آمما حئیف ، اوْرک غذاسى قاندى

زندگانلیق بیر قارانلیق زینداندى

بو زیندانین دربچه سین آچان یوْخ

بو دارلیقدان بیرقورتولوب ، قاچان یوْخ

(۶۹)

حیدربابا گؤیلر بوْتوْن دوماندى

گونلریمیز بیر-بیریندن یاماندى

بیر-بیروْزدن آیریلمایون ، آماندى

یاخشیلیغى الیمیزدن آلیبلار

یاخشى بیزى یامان گوْنه سالیبلار

(۷۰)

بیر سوْروشون بو قارقینمیش فلکدن

نه ایستیوْر بو قوردوغى کلکدن ؟

دینه گئچیرت اولدوزلارى الکدن

قوْى تؤکوْلسوْن ، بو یئر اوْزى داغیلسین

بو شیطانلیق قورقوسى بیر ییغیلسین

(۷۱)

بیر اوچئیدیم بو چیرپینان یئلینن

باغلاشئیدیم داغدان آشان سئلینن

آغلاشئیدیم اوزاق دوْشَن ائلینن

بیر گؤرئیدیم آیریلیغى کیم سالدى

اؤلکه میزده کیم قیریلدى ، کیم قالدى

(۷۲)

من سنون تک داغا سالدیم نَفَسى

سنده قئیتر ، گوْیلره سال بوسَسى

بایقوشوندا دار اوْلماسین قفسى

بوردا بیر شئر داردا قالیب ، باغیریر

مروّت سیز انسانلارى چاغیریر

(۷۳)

حیدربابا ، غیرت قانون قاینارکن

قره قوشلار سنَّن قوْپوپ ، قالخارکن

اوْ سیلدیریم داشلارینان اوْینارکن

قوْزان ، منیم همّتیمى اوْردا گؤر

اوردان اَییل ، قامتیمى داردا گؤر

(۷۴)

حیدربابا . گئجه دورنا گئچنده

کوْراوْغلونون گؤزى قارا سئچنده

قیر آتینى مینیب ، کسیب ، بیچنده

 منده بوردان تئز مطلبه چاتمارام

ایوز گلیب ، چاتمیونجان یاتمارام(۷۵)

حیدربابا ، مرد اوْغوللار دوْغگینان

نامردلرین بورونلارین اوْغگینان

گدیکلرده قوردلارى توت ، بوْغگینان

قوْى قوزولار آیین-شایین اوْتلاسین

قوْیونلارون قویروقلارین قاتلاسین

(۷۶)

حیدربابا ، سنوْن گؤیلوْن شاد اوْلسون

دوْنیا وارکن ، آغزون دوْلى داد اوْلسون

سنَّن گئچن تانیش اوْلسون ، یاد اوْلسون

دینه منیم شاعر اوْغلوم شهریار

بیر عمر دوْر غم اوْستوْنه غم قالار

برگرفته از سایت قره داغ

نایب الزیاره ایم در مکه و مدینه

سلام،بنده<پرویز ستوده شایق>الان در مدینه ام برادرانم بهروز،شعبان،قنبر و خواهرم در مکه نایب الزیاره دوستان و همشهریان محترم هستیم . به یاد همه دوستان عزیز هستیم .

عکس های قدیمی افراد روستای شایق

عکسی از گذشته تقدیم شما  :

این عکس در تهران در منزل مرحوم حاج محمود ستوده شایق قبل از انقلاب گرفته شده است، از افراد تاثیر گذار و نام آشنا در روستای شایق ، که هر یک منشاء خیر و کمک به اهالی محترم روستای شایق در برهه های مختلف بوده اند . یادشان گرامی باد .


از راست : حاجی گلیشان ، پسر حاج گلیشان ، حاج آقا نورعلی خدادادی ، حاجی الهقلی سیف اله زاده ، حاجی آقابابا جمشیدی ، حاجی سالار نیکبخت ، حاج محمود ستوده شایق ، فرزندانش حاج شعبان ( سمت راست ) و حاج محمد ( سمت چپ ) روی زانوی وی نشسته اند

عکسی از مرحوم حاج الهقلی سیف الله زاده ( دایی بنده ) ، که در جوانی ندای حق تعالی را لبیک گفت . روحش شاد


راست : حاج اسد جعفرزاده
چپ : حاج حیدر ستوده شایق
زمانی که این دو بزرگوار در  شهرک اکباتان به کارهای تاسیساتی مشغول بوده اند ...


سمت راست : مرحوم حاج محمود ستوده شایق
سمت جپ : حاج حیدر ستوده شایق


پ ن :
شما هم اگر امکان دارد عکس های قدیمی خود را با توضیحات مربوط برای بنده یا آقای سیفیان ایمیل کنید تا با نام خودتان در وبلاگ شایق کندیمیز قرار داده شود ، هیچ محدودیتی برای دوستان نیست ، فقط عکس ها واضح و با توضیحات باشد . مشخصات ایمیل بنده و آقای سیفیان در صفحه اصلی شایق کندیمیز موجود است .

Gonshi Kandiz Takladan (Vargasaran)

ایمیل زیر توسط یکی از هم شهریان از اهالی ورگسران که اینک از اعضاء هیات علمی دانشگاه تهران می باشد ، خطاب به شایق کندیمیز نوشته است ، امیدوارم خوانندگان محترم بدانند که وجود ارتباطات و اطلاع رسانی و همینطور معرفی فرهنگ و پاسداشت و معرفی روستای زیبای مان شایق چقدر می تواند مورد توجه افراد قرار گیرد که از روستا یا میهن عزیز دور مانده اند و همینطور باعث اتحاد و همبستگی همشهریان در اقساط نقاط دنیا خواهد بود ، امید که در فعالیت های آتی بتوانیم از تجربیات این عزیزان در راستای توسعه و پیشرفت منطقه زیبای شایق بهره مند شویم ... انشاء الله

ایمیل دوست عزیزمان آقای هاشم آقازاده شاهسونلی که هم اکنون استاد دانشگاه تهران می باشد به شرح زیر تقدیم حضورتان می گردد :
 
Hormatli Sotoudeh Janablari
Salam
Man Hashem Aghazadeh shahsavanli (ashayer) takleh taifasinanam.
Indi Tehran danishgahinda ustadam.
 
Sizin jilvali weblagizdan hamisha faidalanib, ushaghligh dunyama gaidiram. Habela istadim oz darin sevinjimi siza elan edib va sonsuz minatdarlighimi sizin zahmatlariniza gora billandiram.
Manja weblagi sita chondarsas daha yakhchi ola bilar va gozal mahalimizi artigh tanitira bilariq va vantandashlarimiznan genish irtibat gata bilariq. Bu barada manim alimnan galan yardima hesab acha bilarsiz, demaliyamki bela bir yardim manim eftikhrimdi.
"sizin ataniz va aminiz bughda hekayati chokh darin va oyranji bir revayatdi. Allah olarin ruhin anazin ruhila birlikda shad elasin"
Emailinizi guduram
Yashasin Azarbaijanin igid ogullari


hashem aghazadeh

عاشقان عیدتان مبارک باد.

باز عکس خال و ابرو می کشم.

یکصد و ده مرتبه هو میکشم.

بس که از عشق علی سر گشته ام.

عاقلان گویند کافر گشته ام.

مادرم می گفت ذکر هو بگیر.

یا علی گو دست بر زانو بگیر.

یا علی از جا بلندت می کند.

در دو دنیا سر بلندت می کند.

004(01.jpg

عاشقان عیدتان مبارک باد.

از:عشق یعنی همینجا

دو برادر ،از راست :  حاج امیرخان ستوده شایق ( عموی بنده ) و حاج محمود ستوده شایق (پدرم )
روحشان شاد

 

و اما داستان کوتاه از دوبرادر .......

دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند كه یكی از آنهاازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .

شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصفمی كردند . یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت :‌
(( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند . ))
بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .
در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت :‌(( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . ))
بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .
سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند .


معرفی روستای گرده

دهستان گرده از توابع شهرستان نمین واقع در استان اردبیل می باشد. باغهای روستا در منطقه معروف می باشند و همچنین کوههای اطراف آن محل مناسبی برای کوهنوردی و تفریح می باشد. 

روستای گرده از طرف شمال با بخش عنبران و سرحدات جمهوری آذربایجان، از طرف شمال غرب و  غرب با روستاهای اورنج و کلاندرق، از طرف جنوب و جنوب شرق با روستاهای نوشنق و آغداق و کارخانه سیمان اردبیل و از طرف شمال شرق و شرق با روستاهای جید و قشلاق چای همسایه می باشد. 

جمعیت روستا اکثرا باسواد و مردمانی خوش برخورد و شوخ طبع می باشند .

طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1385 (بدون احتساب خانوارهاي موسسه اي و غيرساكن) تعداد خانوار روستا 103 و جمعیت آن 379 نفر بوده است.

وجود 3 قبرستان قدیمی قدمت روستا به قبل از اسلام می برد، قدیمیترین قبرستان معروف به گور قبری (با توجه به اینکه این قبر رو به قبله نیست و همچنین وسائلی همراه با مرده در قبر) در طرف شمال روستا و در دامنه کوه طی داغی واقع می باشد.

مرکزيت روستاي گرده مشتمل بر 33 روستا، مزرعه و مکان به اسامي زير:

1 ـ فتح مقصود 
2 ـ نظر علي کندي
3 ـ هشنه
4ـ خوش آباد 
5 ـ مسجد محله سي
6 ـ آقا يارلو
7 ـ يوزباش محله سي
8 ـ پير جوار
9 ـ پيرزاده
10 ـ قلعه
11 ـ قاضي کندي
12 ـ صالح قشلاقي
13 ـ علي کمر
14 ـ اوچبلاغ
15 ـ قلنج قشلاق
16 ـ بوياغ چلو
17 ـ کولاندرق بالا
18 ـ کولاندرق پائين
19 ـ اورنج
20 ـ گرده
21 ـ نوشنق
22 ـ سيف آباد (آغداق)
23 ـ سلوط
24 ـ قشلاق چایی
25 ـ خان کندي
26 ـ خليل کندي
27 ـ چاغونکنش
28 ـ گفتار هويل
29 ـ پلاسلو
30 ـ دليک لي داش
31 ـ خواجه بلاغي
32 ـ سرخانلو
33 ـ بهادرلو

پیله رود به زبان محلی پیله چایی منطقه‌ای کوهستانی بوده و کلیه روستاهای آن در ارتفاع بالای ۱۷۰۰ متر از سطح دریا واقع شده‌اند همچنین در این منطقه ویرانه‌های مربوط به آبادیهای اعصار گذشته نیز مشهود است.

پیله رود شامل 14 روستا به نامهای:
۱ - خوش آباد
۲ - هشنه
۳ - فتح مقصود
۴ - نظرعلی
۵-صدوسر
۶- آقایار
۷-مسجدمحله
۸-پیرزاده
۹- قلعه
۱۰-قاضی کندی
۱۱-گودلر

۱۲-صالح قشلاقی
۱۳- پیرجوار
14- يوز باشی قلعه سی
می‌باشد.

مرجع : روستای گیرده کندی

سرعین- اردبیل


چشمه های معدنی سرعین اردبیل به فاصله تقریبی 30 کیلومتری غرب اردبیل و در جنوب قله سبلان از زمین خارج می شوند. غالب این دسته    آب های گرم با آبدهی فراوان بوده و از آنها به منظور استحمام استفاده می شود.

بر طبق نقشه زمین شناسی 2500000/1 شرکت ملی نفت ایران محل خروج چشمه های معدنی سرعین بر روی زمین های آبرفتی اواخر دوران سوم و اوائل دوران چهارم که در برخی نواحی آن همراه با چین خوردگی می باشد قرار گرفته است. این تشکیلات در غرب مجاور با سنگ های آذرین خروجی حاصل فعالیت های آتشفشانی سبلان می باشد. در اطراف آتشفشان های جدید غالباً به سبب فعال بودن عملیات زیرزمینی و مجاورت با سطح زمین ایجاد عوارض خارجی می کند که یکی از آنها پدیدار ساختن چشمه های آبگرم است. دراین منطقه نیز به سبب وضع خاص مجاورت رسوبات آبرفتی جدید با تشکیلات آذرین اطراف سبلان سفره های آبگرم و رگه های احتمالی آب های عمیق ایجاد شده است.

آب چشمه سرعین از دسته آب های بیکربناته سدیک و کلروره کلسیک می باشد. خواص درمانی این نوع آب ها چنین است که استحمام در آنها دارای اثرات آرام بخش بود و دردهای عصبی، رماتیسمی و عصبی مفصلی را تسکین می دهد.

چشمه بیله دره- اردبیل

چشمه آب معدنی سرد بیله دره در 3 کیلومتری شمال سرعین در دره ای در نقاط مختلف از زمین خارج می شود. دهکده سرعین ود در فاصله 22 کیلومتری از جاده اردبیل به تبریز به فاصله 10 کیلومتری شمال جاده واقع شده است. اطراف چشمه را رسوبات آبرفتی حاصل تخریب و تجزیه سنگ های آذرین و سخت منطقه فرا گرفته است و در برخی نقاط طبقات سخت و تشکیلات آذرین دارای رخ نمونهایی نیز می باشند.

منشأ این آب را با در نظر گرفتن ترکیب شیمیائی آن، زمین شناسی منطقه و مجاورت با قله آتشفشان سبلان می توان عمقی دانست و بررسی تغییرات آب در چهار فصل می تواند مسأله فوق را روشن می سازد.

آب چشمه بیله دره از دسته آب های بیکربناته کلسیک سرد با PH اسید و باقیمانده خشک خیلی کم می باشد. آب این چشمه شبیه به آب چشمه کاشا- اویان فرانسه می باشد که خواص درمانی آن به قرار زیر می باشد:

اثر بر روی کلیه ها- مصرف داخلی این نوع آبها باعث ازدیاد ادرار و دفع مواد گوناگون از راه دستکاری ادراری می گردد. پایین بودن میزان املاح موجود در آب باعث قدرت دفع بیشتر مواد زائد می باشد.

اثر بر روی دستگاه تغذیه ای و کبد- جذب این آب ها در دستگاه گوارش زیاد بوده و حرکات دودی روده ها را کم می کند. به مقدار کم مصرف این نوع آب ها صفرا آور بوده و طی دوره درمان با آن باعث کاهش بیلی روبین و سایر املاح صفراوی در خون می شود.

اثر بر روی بافت ها- این گونه آب ها باعث تورم آرام بافت ها می شود و اثر داخلی آن تعویض آب درون سلولی و در نتیجه دفع مواد سمی       می باشد.

اثر بر روی مجاری ادرار- آب های مدر باعث ازدیاد انقباض های مجاری ادرار و در نتیجه ازدیاد مقدار آن می شود. این اثر در مورد این گونه  آب ها ممکن است به 10 میلی لیتر در دقیقه برسد و به همین میزان هم انقباض های مجاری ادرار به 10 تا 15 انقباض در دقیقه افزایش می یابد که میزان طبیعی آنها 1 تا 3 بار می باشد.

اثرات بیولوژیک- اثر مدر این نوع آب ها زودگذر بوده و با کاهش هورمون آنتی دورتیک در رابطه است.

در روش های درمان می توان به جز آشامیدن از طریق دیگر نیز استفاده نمود. موارد تجویز آن در بیماری های سنگ های مجاری ادرار، ازدیاد مواد از ته، نفرس، درد مفاصل، حالات تشنجی، چاقی و تورم کبد می باشد. موارد عدم استفاده آن در بیماری های پروستات، اوره بیش از 1 گرم در لیتر و به طور کلی در مواردی که میزان جذب و دفع آب متناسب نباشد، ازدیاد فشار خون و اختلالات جریان خون اگر وجود داشته باشد، مواردی که سنگ های بزرگ مجرای صفرا به حرکت درآمده و نیز دردهای ناراحت کننده در اثر مصرف آب و انقباض مجاری ادرار ممکن است ایجاد گردد می باشد.

درگذشت همسر گرامی حاج حسینقلی خالصی

با نهایت تاسف و تاثر در گذشت مادری مهربان و فداکار مرحومه مغفوره شادروان عارفه مهاجری الوارسی  همسر گرامی حاج حسینقلی خالصی و مادر گرامی حاج عبداله خالصی ( داماد حاج محمود ستوده شایق ) را به اطلاع کلیه دوستان و بستگان محترم می رساند .

شایق کندیمیز پرویز ستوده شایق

بدینوسیله ، درگذشت این همسر و مادر مهربان رابه همه بستگان به خصوص همسر و بازماندگان تسلیت عرض می نماییم .

زبان مادری

آنام منه گول آلدی

دیل اؤرگتدی دیل آلدی.

آنا دیلی شیرین دی

شیرینلیگی بیلیندی.

مادر عزیز است و زبان مادري پاره اي از بودن مادر است. يكي از متفكران غربي چه زيبا گفته است: «پشت كردن به زبان مادري كمتر از پشت كردن به مادر نيست». زبان مادري همزاد بشر است. در اين زبان زلالي صداي مادر، مهر مادري، آرزوها و روياها، عشق ها و تلخ كامي هاي روزگار در هم گره خورده است. زبان مادري يادگار لالايي و گهواره جنباني و قصه گويي هاي بلند نيمه شب مادر است. يادآور كودكي، يادآور روزهاي رفته، روزهاي فراموش ناشدني لبخند پر مهر مادر. غربت زبان مادري در ايران رنجي روح آزار است. زبان مادري بخشي از هويت ماست، انكار زبان مادري پنهان نمودن بخشي از هستي انسان است و اين كتمان خويش و هويت خود باعث بروز نوعي بحران هويت، تضاد و تعارض دروني در وجود فرد خواهد شد. گريز از زبان مادري همچون نشستن بر قايق سرگردان در دريايي توفاني است كه بي هيچ هدفي از ساحل فاصله گرفته است.

زبان مادري يا زبان اول امروزه سخت و مورد توجه قرار گرفته است. يونسكو روز دوم اسفند (٢١ فوريه) را روز جهاني زبان مادري نام گذاري كرده است. مديركل يونسكو در پيامي به مناسبت اين روز پيشنهاد كرده، زبان هاي مادري بايد از همان ابتدايي ترين سن در نظام هاي آموزشي مورد عنايت قرار گيرد.

كشور عزيز ما ايران كه خاستگاه اقوام و فرهنگ هاي متعددي است از ديرباز خانه اي پرطراوت براي همه اقوام بوده است و در كشور ما زبان بيش از نيمي از مردم ايران زباني غير از فارسي است و اين سبب انباشت مطالبات معقول قوميت ها گرديده است. قوميت هاي ايران سخت به دنبال تحقق اصل ١٥ قانون اساسي هستند و برآورده شدن اين اصل زيربناي حفظ زبان مادري است.

توجه نكردن به اين اصل سبب بي اعتمادي مردم نوار مرزي كه داراي تعلقات خاص زباني، فرهنگي و نژادي در آن سوي مرزها هستند شده است و از طرفي سبب روي آوري به فرهنگ هاي بيگانه و از خودگريز شده است. بايد بپذيريم كه تنوع زباني و فرهنگي در نهايت با روري و غناي فرهنگ ملي ماست چيزي كه بيشتر كشورهاي جهان آن را پذيرفته اند و آموزش به زبان مادري را در كنار زبان ملي، تكيه گاهي براي عمق بخشيدن به آموخته هاي فراگيران مي دانند. در كشور دانمارك شهرداري ها بايد كلاس هاي تدريس زبان مادري را علاوه بر دانش آموزان اهل كشورهاي اتحاديه اروپا براي شاگردان اهل كشورهاي ديگر نيز ترتيب دهند. در كشور سوئد نيز تدريس زبان مادري برطبق يك برنامه آموزشي معين كه از سوي اداره آموزش سوئد تعيين شده صورت مي گيرد. در هندوستان حدود ٨٠ زبان در پايه هاي مختلف تحصيلي به كار مي روند.

كشور چين يكي از موفق ترين كشورها در اين زمينه است و سنگاپور نمونه موفق ديگري است كه با داشتن ٤ زبان رسمي در ميان گروه هاي فرهنگي، با هيچ مشكلي روبه رو نيست. بلژيك يك كشور ٣ زبانه است و سوئيس با ٤ زبان رسمي موفقيت هاي بيشتري داشته است. در اروپا فقط ايسلند و پرتغال كشورهاي تك زبانه هستند. روي آوري به حفظ و آموزش به زبان مادري نه تنها باعث حفظ هويت فرد مي شود بلكه كودكان چند زبانه در مقايسه با همسالان خود از موقعيت علمي بهتري نيز برخوردار بوده اند. آزمايشي كه چندي قبل در انگلستان برروي مغز افراد ٢ زبانه صورت گرفت نشان داد كه افراد ٢ زبانه از قواي مغزي بيشتري نسبت به افراد تك زبانه برخوردارند. اين مسئله به خصوص در افرادي كه زبان دوم را در كودكي آموخته بودند چشمگير بوده است.

از نظر روان شناسي آموزش به زبان مادري سبب درك بهتر مطلب مي شود و پيشرفت شناختي دانش آموز را تحت تاثير قرار مي دهد. دانشمندان در پي مطالعات تازه نتيجه گيري كرده اند كه آموختن ساير زبان ها ماده خاكستري مغز را كه مسئول پردازش اطلاعات است تقويت مي كند. درست همان گونه كه ورزش عضلات را تقويت مي كند. مطالعات انجام شده در مكزيك نشان مي دهد كه ٢زبانگي سبب افزايش پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي گردد. در اين مطالعه ١٩٥٢ دانش آموز مكزيكي و ١١٣١ دانش آموز آسيايي پايه سوم راهنمايي مورد بررسي قرار گرفتند.

نتايج نشان داد كه زبان محاوره اي خانواده بيشترين ارتباط را با عملكرد تحصيلي دانش آموزان مكزيكي داشت. امروزه بسياري از والدين با وجود داشتن زباني غيرفارسي در محيط خانواده، فرزندان را تك زبانه مي آورند و توجيه شان تقويت زبان فارسي آن ها و پيشرفت تحصيلي فرزندان شان است در حالي كه او را به درخت تك ريشه اي بدل كرده اند كه با هر تندبادي بر بي هويتي خويش خواهد لرزيد.

آموزش به زبان مادري نيز كه تاكنون در آموزش و پرورش مورد غفلت مسئولان قرار گرفته است ضرورتي غيرقابل انكار است كه بايد دولتمردان در چارچوب قانون اساسي حقوق قوميت ها را محترم بشمارند تا فرزندان آنان نيز ايران را خانه خود بدانند و با حفظ زبان مادري و آموزش به اين زبان در كنار زبان ملي، عشق و دلدادگي به مادر و عطوفت هاي شيرين او را هجي كنند و احساس بيگانگي ميان فرزند و والدين كمتر شود كه در اين ميان نهادهاي فرهنگي خصوصا نشريات و صدا و سيما مي توانند در حفظ و گسترش و تعميق زبان مادري و ايجاد بستر مناسب براي آموزش به زبان مادري موثر باشند.

شیرین دیل

kazbek sood shod

 ba salam va tabrik ideh fetr

in khabar az keshvare gorgestan roy website shayeghkandimiz gharar migire pozesh mikham font farsi nist

ghole kazbek dar keshvar gorgestan , maroof be everest kochak tavaste gorouhe koohnavadi sazeman fazaee iran be sarparasty 

PARVIZ SOTOUDEH SHAYEGH sood shod

gozaresh takmili

خدا از دیدگاه ملاصدرا

  14.00 800x600

 خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود

یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
 
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

و بپرهیزید
از ناجوانمردیهــا
ناراستی ها
نامردمی ها!

چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفره ی شما
با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند

مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید
که انسانیت را پاس نمی دارید ؟

از سخنان ملاصدرای شیرازی

رایحه رمضان می آید

ازسرچشمه ی گوارای رجب درظرف فطرتهای پاک نوشیدیم  ،

با حیات طیبه درشعبان خوگرفتیم

وبا ندای  دُعـــیــتُم اِلی ضیـا فـَة الله   لبیک گویان به منازل پر فیض رمضان رسیدیم،

 تا سربرزانوی یار بسائیم وباتمام وجود ندای یا عَـلــیُّ یا عَــظــیم را زمزمه نمائیم

واز خوان گسترده اش بهره برده تابه سرمنزل لیلةَالقدررسیده

ونظاره گرنزول ملائـــــکه برقَله های رستگاری با شیم

ودرزیر پرچــــم هُـدَیً لِلنـاسِ وَبَیِـناتٍ مِنَ الهُـــــدی وَالــــــفُـــــرقان آرام بگیریم

وتا نغمه هــــای سحرگاهــــی چنان بیتوته کنیم

که اشک فراق چشمانمان راشستشودهد وضیافت بی یاررا نپذیریم

ومشتاقانه به لقاء یار برسیم که فرمود :

فاِنّــی قَــریــبٌ اُجـیبُ دَعــوَةَ الـــدّاع

باران رحمتش ارزانی باغ دلهای پر مهرتان

التماس دعا

از: رایحه

طبیعت بكر شهرستان "نیر" در معرض خطر است

تردد خودرو‌های سواری؛
طبیعت بكر "نیر" در معرض خطر!

نماینده سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل گفت: طبیعت بكر شهرستان "نیر" در معرض خطر قرار دارد.

باشگاه خبرنگاران: "قادر تقی زاده" در نشست با فرماندار نیر با اشاره به قابلیت های شهرستان نیر در زمینه طبیعت پاك خواستار حفاظت از این منابع و طبیعت بكر شد. وی گفت: وضعیت موجود تهدید جدی در حفظ طبیعت منطقه است و مسوولان ذی ربط این شهرستان باید برای حفظ این طبیعت زیبا و جلوگیری از تردد خودروهای سواری در آن تلاش كنند.

سید حمید عباداللهی فرماندار نیر هم با اشاره به موقعیت جغرافیایی و گردشگری منطقه از اعضای دایمی این ستاد خواست با انجام تمهیدات لازم بستر استقرار و اسكان مطلوب مسافران و گردشگران را فراهم كنند.

آنالار گونی مبارک اولسون


آغلاییب بوشالوب دولماق ایستیرم

سایه نده عومور کن قالماق ایستیرم

بوتون وارلیغیمی شیرین عومرومو

سنیله بیرلییب  بولماق ایستیرم

یورولاندا  روحوم آرتاندا  غمیم

بیر شیرین دوداقدان گولماق ایستیرم

حیاتیم زایلاشیب آی قوجا ننه

جوانلاش تازادان اولماق ایستیرم

گوللری سارالدیب  خزانین  دادی

کوکوندن غصه نی یولماق ایستیرم

آیاقین آلتیندا آچان بیر گولم

قولومی بوینونا سالماق ایستیرم

شعرترکی ، هوشمند 89

روستای زهرا در استان اردبیل

روستای «زهرا» روستایی با طبیعت زیبا و مخملی در 30 كیلومتری شرق  شهرستان «گرمی» (مغان ) از استان اردبیل است. این روستا در فاصله دو كیلومتری مرز جمهوری آذربایجان قرار دارد و روستاهای مرزی جمهوری آذربایجان از این روستا كاملا پیداست. روستای «زهرا» با اینكه بیشتر از 40 خانوار ندارد، اما مركز بخش «موران» (1) است. بیشتر از دو برابر جمعیت فعلی این روستا، از این روستا به شهرها، بخصوص به تهران مهاجرت كرده اند. این روستا دارای دبیرستان پسرانه و دخترانه و درمانگاه و بخشداری است. روستای «زهرا» نخستین روستای منطقه موران است كه از  سال 1325 هجری شمسی صاحب مدرسه شده است و سپس در سال 1327  مدرسه 6 كلاسه با نام «دبستان بیرونی زهرا» از سوی دولت در آن شروع به فعالیت كرده است.

روستای زهرا و منطقه موران به خاطر نزدیكی به دریای خزر، آب و هوای نیمه خزری دارد و بارش متوسط سالانه در آن بیشتر از بقیه مناطق آذربایجان به جز منطقه جنگلی قره داغ آذربایجان شرقی و گردنه «حیران» اردبیل است. افراد زیادی از خود روستا و روستاهای دیگر در مدرسه این روستا تحصیل كرده و به مقامات شایسته رسیده اند...

http://img4up.com/up2/40390772943169756991.jpg

fg3g074srfgw4a8k5g2r.jpg
روستای سیدلرزهرا(بخش موران)
مرجع : وطنم ایران ، آنایوردوم آذربایجان

ثبت جهانی «سبلان» و آوازه طبیعت‌گردی ...

مدیرکل میراث فرهنگی استان اردبیل:
ثبت جهانی «سبلان»، آوازه طبیعت‌گردی «اردبیل» را عالم‌گیر می‌کند!

عکس از: تصاویر گوگل

خبرگزاری فارس: مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل گفت: ثبت جهانی سبلان آوازه صنعت توریسم و طبیعت‌گردی اردبیل را جهانی می‌کند.
 
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، "بهروز ندایی" در جلسه مشترک با فرماندار مشگین‌شهر اظهار داشت: بعد از ثبت ملی کوه مقدس سبلان پرونده این اثر طبیعی برای ارسال به یونسکو در حال تدوین نهایی است که انتظار می‌رود تا پایان نیمه‌اول سال این کار با جدیت و همیت خاص پیگیری شده و سرانجام به مانند بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی این پروژه در ردیف آثار جهانی قرار گیرد.

وی در ادامه سخنان خود با یادآوری این‌که در تدوین و ارسال این پرونده هیچ‌گونه محدودیت و مشکل خاصی وجود ندارد، تصریح کرد: کوه سبلان از جمله مناطق بکر و مطلوب در استان اردبیل است که در صورت ثبت جهانی می‌تواند گردشگران و توریسم بسیاری را به سوی این منطقه زیبا جلب و جذب کند.

ندایی اضافه کرد: با روند فعلی امیدواریم کوه سبلان به عنوان شاخص‌ترین اثر طبیعی استان جایگاه ملی و جهانی خود را باز یابد و علاقمندان به طبیعت بتوانند از زیبایی‌های آن بهره ببرند.

به گزارش فارس، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل خاطر نشان کرد: موضوع ثبت جهانی این اثر طبیعی در دور سوم سفرهای رئیس جمهور به استان مطرح شد و در آن جلسه تاکید شد که پس از ثبت جهانی این اثر جهانیان شناخت بیشتری از شگفتی‌ها و زیبایی‌های کوه چهار هزار و 811 متری سبلان اردبیل به عنوان دومین قله بلند ایران خواهند داشت.

رئیس کارگروه پزشکی فدراسیون:
نباید ورزش کوه‌نوردی در "سبلان" مهجور بماند!

در این جلسه رئیس کارگروه پزشکی فدراسیون کوه‌نوردی و صعودهای ورزشی ایران نیز اضافه کرد: با توجه به ظرفیت‌های قابل توجه گردشگری در استان اردبیل سبلان از توانمندی قابل ملاحظه‌ای در تبدیل شدن به یکی از قطب‌های گردشگری استان دارد که این مهم نیازمند مطالعه جدی متولیان است.

"جلال‌الدین شاهبازی" گفت: شایسته نیست زیبایی‌های کوه سبلان و دریاچه بکر آن مورد بی‌مهری قرار گیرد و یا به دلیل برخی از کوتاه فکری‌ها ورزش کوه‌نوردی در این منطقه مهجور بماند.

وی ارتفاع چهار هزار متری اردبیل را بستر طبیعی کوه‌نوردی برشمرد و افزود: در کنار کوه‌نوردی یخ‌نوردی و امداد هوایی در این منطقه قابل اجرا است و بستر مناسبی برای توسعه رشته‌های مختلف کوه‌نوردی وجود دارد.

فرماندار شهرستان مشگین‌شهر نیز در این جلسه از واگذاری مدیریت پناهگاه سبلان به مشگین‌شهر و انجام برخی از فعالیت‌ها در این زمینه خبر داد.

فتح‌آقا محمداوغلی خاطرنشان کرد: با این اقدام سعی داریم پایگاه ضلع غربی را مجهز به امکانات و تجهیزات دائمی امداد کوهستان و برخی زیرساخت‌هایی نظیر سرویس‌های بهداشتی، نمازخانه و رستوران کنیم.

مرجع خبر : کوه نوشت

معرفی روستای شایق در سایت اخبار روستا

دوستان و همشهریان محترم ، همانطور که در جستجوهای اینترنتی  شاهد هستید ، روستای شایق در سایت معتبر بسیاری معرفی شده است که این مهم با اطلاعات کامل و بی نقص دوست عزیزم آقای اسد سیفیان محقق شده است ، ضمن تشکر از ایشان یک نمونه از این سایت ها که اخبار روستا می باشد اقدام به معرفی روستای شایق نموده است که لینک مربوطه جهت رویت تقدیم حضورتان می گردد .

لینک معرفی روستای شایق در سایت اخبار روستا

منطقه ارشق و معرفی آن

منطقه ارشق و معرفي آن:

موقعيت جغرافيايي : منطقه ارشق به مركزيت شهر رضي  از توابع شهرستان مشكين شهر از استان اردبيل با وسعت فعلي يك هزارو دويست هكتار داراي دو دهستان موسوم به ارشق مركزي و ارشق شمالي با تعداد 85 روستا با جمعيت 12895 نفر ساكن از شمال به كشور آذربايجان شوروي از جنوب به شهرستان مشكين شهر از شرق به شهرستانهاي اردبيل و نمين و از غرب به شهرستان گرمي منتهي ميگردد آب و هواي اين منطقه كوهستاني بوده و بواسطه آن فصول بها و تابستان اين منطقه بسيار دلچسب بوده و پذيراي دستداران طبيعت و گردشگران بويژه در قسمتهاي شمالي خود مي باشد منطقه ارشق در حالت فعلي نيز يكي از پهناورترين مناطق شهرستان بوده و از شرايط ويژه اي در منطقه برخوردار مي باشد منطقه ارشق در حالت اوليه 2005 كيلومتر وسعت و بيش از 21000 نفر جمعيت داشته كه بدليل انتزاع يك منطقه به مركزيت بخش مرادلو بر اساس سياستهاي دولت از وسعت و جمعيت آن كاسته شد

موقعيت سياسي :  منطقه ارشق و شهر رضي يكي از مناطق حساس و مرزي استان اردبيل مي باشد  كه داراي حدود 62 كيلومت از مرز مشترك با جمهوري آذربايجان را در بر ميگيرد اين منطقه پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي بسان ساير مناطق ايران اسلامي به همت مسئولين گامهايي در جهت توسعه اين مناطق نيز برداشته شد البته ساكنان اين منطقه مردماني دلسوز و پيروان ولايت فقيه هستند كه در دوران جنگ تحميلي نيز حماسه هاي بسياري آفريدند و سرداران بسياري از جمله سردار شهيد عمران همرنگ و تعداد 71 نفر شهيد و مفقود الاثر و تعداد 9 نفر جانباز به انقلاب اسلامي تقديم نمودند

شرايط و وضعيت اقتصادي : موقعيت كوهستاني و نبود زمينهاي زراعي مرغوب در منطقه باعث شده كه اغلب ساكنين اين منطقه از طريق دامداري و كشاورزي امرار معاش نمايند بطوريكه اين روش بصورت سنتي بوده و عليرغم گذشت چندين سال همچنان به همان روش اداره مي شود كه اين امر باعث شده بدليل كمبود درآمد حاصله جوانانم اين مرز و بوم جهت يافتن لقمه اي نان روانه شهرهاي بزرگ شده و به شغل هاي كاذب روي آورده اند اين وضعيت به حالتي مشهود و ملموس است كه اغلب روستاها در حواشي و مناطق مرزي خالي از سكنه شده است قابل ذكر است كه كشاورزي اين منطقه نيز چندان تعريفي ندارد و همه ساله در اثر عوامل طبيعي قسمت عمده اي از آن از بين مي رود

مناطق گردشگري و ديدني : منطقه ارشق به جهت موقعيت حساس و استراتژيكي از دير باز مورد توجه اقوام و قبايل بوده و اين امر باعث شده آثار بسياري از دورانهاي قديم در اين منطقه به چشم بخورد كه امامزاده سيد عمالدين در 2 كيلومتري قسمت شمالي شهر رضي واقع در روستاي رحيم بيگلو جز آثار تاريخي و فرهنگي و بقاع متبركه بوده كه از نوادگان امام موسي كاظم مي باشد و يكي ديگر از آثار تاريخي و مذهبي ميتوان به داش مسجد واقع در روستاي سيد بيگلو و قشلاق مير سبحانلو اشاره كرد كه همه ساله مخصوصا در روزهاي تاسوعا و عاشورا پذيراي خيل عظيمي از مردم منطقه و شهرستانهاي ديگر مي باشد

يكي ديگر از مناطق تاريخي و ديدني كاروانسراي شاه عباس صفوي واقع در روستاي قانلي بلاغ مي باشد كه در زمان شاه عباس بعنوان قلعه امنيتي استفاده مي شده كه در حال حاضر نيز از طرف سازمان ميراث فرهنگي مرمت و بازسازي مي شود و همچنين قلعه هاي ارشق و قهقهه از قلاع استراتژيكي زمان صفويان بوده كه در حال حاضر نيز با گامتي سترگ قد بر افراشتند  از ديگر آثار تاريخي ميتوان به كوه ديگه بر موسوم به شهر بربر با قدمت 500 ساله در قسمت جنوبي شهر رضي و مناظر طبيعي آدام داشي در منطقه معروف به قوردلي با نام مستعار قورد اوليان يعني محلي كه گرگ زوزه ميكشد و باغات زيباي شهر رضي اشاره كرد

اين منطقه با وجود موقعيت ممتاز و عليرغم توجهات دولت محترم همچنان غبار محروميت از چهره اين منطقه زدوده نشده است كه بنظر اينجانب اهم مشگلات اين منطقه با چند روش حل شدني است

1-  تبديل شدن ارشق به شهرستان – كه در اين صورت اعتبارات اين منطقه افزايش مي يابد تا شايد بدين طريق جلو مهاجرتهاي بي رويه گرفته شود و روستاهاي اين منطقه خالي از سكنه نگردد

2-  توسعه بازارچه هاي محلي از جمله بازارچه قانلي بلاغ و منطقه آزاد آت توتان مي باشد كه در اين صورت نيز منطقه از رونق اقتصادي برخوردار بوده و سكونتها تثبيت ميگردد

 

نظر شما چيست ؟؟؟؟؟

اميدوارم اين امور مهم در سايه دولت محترم و عنايات ويژه اين بزرگواران جامه عمل پوشيده و مردم اين منطقه را از فقر و محروميت برهانند

مرجع : وبلاگ شخصی سلیم بیگ زاده

انتشار مطلب یک خبر نگار در خصوص خاطرات جنگ

نوشته زیر توسط خبرنگار معروف آقای رضا تقی پور در وبلاگ او با عنوان دست نوشته های من منتشر شده است ، بنده به عنوان یک شایقی همیشه یه اهل و دیار خود افتخار نموده و هر جا که باشم در راه اعتلای نام ایران ، استان اردبیل و روستای شایق ، روستای آبا و اجدادی ام تلاش خواهم کرد . در این راستا خاطرات ماندگاری از دوران دفاع مقدس تقدیم حضورتان می گردد .

از خاطرات پرویز ستوده شایق رزمنده گردان مقداد ، تیپ محمدرسول الله (ص ) در سال 1361

اینجا یکی از موقعیت های پس گرفته شده از دشمن در ارتفاعات سومار در غرب کشور ایران ، هم مرز با عراق و مشرف به شهر مندلی عراق در سال 1361 است .

ما از طرف بسیج به خط مقدم جنگ اعزام شده ایم . شب گذشته عملیات سنگین مسلم ابن عقیل در این منطقه به وقوع پیوست مواضع از قبل پیش بینی شده به همت بسیجیان دلاور یکی پس از دیگری تسخیر شد . ما مشغول تحکیم استحکامات خود هستیم .
نوجوانی را می بینم که توجه مرا به خود جلب کرده است . من حتی نام فامیلی او را هم به یاد ندارم ، درسهای بسیاری از شهامت و مردانگی و بزرگی او آموختم . صفحه زندگی ام مربوط به این نوجوان هیچگاه از خاطراتم پاک نشده و نخواهد شد . نام او حیدر و وظیفه اش در خط مقدم ، شکارچی تانک دشمن با سلاح آر-پی-جی 7 بود ، برای شکار تانک به جلو رفته بود . تانک تی 72 یکی از شکارهایش بود که سالم به دستش رسیده بود . در عملیات های قبلی چندین بار مجروح شده بود ، دست چپش هنوز توی کچ بود و انگشتان دستش را گویی به چارمیخ کشیده اند ، ولی از بیمارستان فرار کرده و دوباره خودش رو جهت ضربه زدن به دشمن بعثی عراق به خط مقدم جبهه رسانده بود .
من نام او را شیر مردکوچک گذاشتم ، او با سنی کم نترس بود و دل شیر داشت. نمی دانم می گفتند شناسنامه اش را دستکاری کرده است . به نظر بیش از 14 سال نداشت ولی گویا تجربه چند زندگی را به همراه دارد . یک تنه به خط دشمن می زد و تمام تلاش من برای جلوگیری از او جهت احتیاط بیشتر و رعایت قواعد و اصول جنگ همیشه ناکام می ماند . فرمانده ما چند ماه با حیدر تجربه جنگ داشت ، توصیه می کرد خودم را بابت نصیحت و توصیه حیدر خسته نکنم . من هم دیگر بجای نصیحت اوسعی کردم تا منش و رفتارهای او را الگو قرار دهم .
نمازهای شبانه اش همراه با هق هق گریه اش مانند بچه ایی می ماند که تک و تنها در تاریکی از والدین خود به دور مانده است . نمازهای اول وقت او باورهایش را تقویت می کرد و لبخند های روی لبانش به رایگان در اختیار همه بود ، کمک به دیگران و انجام کارهای مشترک او زبانزده همه شده بود .
باورم نمی شد که این گریه های شبانه او می تواند نیروی جنگندگی او را هزاران بار افزایش دهد . ولی من به چشم خود دیدم ، نمازهای سر وقت او را ، لبخندهای دائمی ،کمک به کارگروهی از او مردی ساخته بود بزرگ ، در آن سال شاید خود من هم سن و سال زیادی نداشتم ولی او را کامل تر از خویش یافتم و آرزو می کنم اگه این پیام بدستش می رسه بهش بگم که حیدر ، اون دکتره گروهان مقداد تیپ محمد رسول الله (ص) ، ( بعداً گروهان به گردان و تیپ به لشگر تبدیل شد )که به حرفاش گوش نمی دادی منم و شاید دیر فهمیدم بزرگیت را به همین خاطر آرزو می کنم هر جا که باشی سالم و تندرست باشی .

این داستان واقعی است . از خاطرات پرویز ستوده شایق در سال 1361

طوایف روستای شایق ، در سایت روستاهای ایران

http://iranvillage.ir/ftopict-3592.html

معرفی طوایف روستای شایق ، در سایت روستاهای ایران بطور گسترده ایی معرفی می شود ، جهت تکمیل اطلاعات ارائه شده از طایفه های روستای شایق به کمک شما نیاز داریم ، اگر شما هم از طایفه های روستای شایق عکس یا اطلاعات دیگری دارید خوشحال می شویم تا جهت تکمیل مطالب ارائه شده از آنها استفاده کنیم ، لطف از طایفه خودتون برامون مطلب بنویسید ، خواهش می کنم اگر می خواهید طایفه شما در روستا معرفی شود ، از آنها برامون بنویسید ، تمام بزرگان برایمان قابل احترام هستند و اگر اسم کسی یا کسانی را از قلم انداختیم یا مطلب در مورد آنها نوشته نشده است ، اطلاعات ما ناقص است ، برای همین شما دوست عزیز هم اگر می خواهی از افراد مورد نظرتان نوشته شود در قسمت نظرات برامون بنویسید

طايفه جعفرلي لر

جعفر نام شخصی بوده که از دشت مغان به روستای شایق مهاجرت کرده و در این روستا ساکن شده است . فرزندان پسر جعفر شش نفر بوده اند که با کمک حاج حیدر و کمال جعفر زاده اسم پنج تا از آنها را در اینجا می نویسم نام پسر ششم را پیدا نکردیم .
پسران جعفر عبارت بودند از :
محمد (ستوده شایق ) - سلطان جعفرزاده - آدی شیرین - بالاشیرین - آقاشیرین
محمد اسم پدر حاج محمود ستوده شایق و پدر بزرگ اینجانب پرویز ستوده شایق می باشد .علت تفاوت نام فامیلی او را هم قبلاً توضیح دادم که توسط مامور ثبت احوال برای کربلای محمد انتخاب شد .

کربلای آدی شیرین :
آد در زبان ترکی یعنی نام ، اسم ، آدی شیرین یعنی اسمش شیرین ، یک توضیح لازم است که برخی اسامی در منطقه ایی خاص بسیار جالب و جا افتاده می باشد و در زبان فارسی شاید آدی شیرین نام متعارفی نباشد .
کربلای آدی شیرین پنچ فرزند پسر و چهار فرزند دختر داشته است .
پسران کربلایی آدی شیرین : حاج رجب (روحانی روستای شایق و بعداً مهاجرت به تهران ) - حاج اسد ، مهاجرت به تهران و سپس ساکن در کرج - حاجی هاوار - حاجی مختار - حاجی خان لار
دختران کربلایی آدی شیرین : ساری گل - سرین گل - گل گید - جیران

کربلای سلطان :
کربلایی سلطان چهار پسر و سه دختر داشته است .
نام پسرهای کربلایی سلطان عبارتند از : نرچه - بیگلر - داوود - حسن آقا
نام دخترهای کربلایی سلطان عبارتند از : اصلی - کهلیک - سیمیزار

منبع:
http://shayeghkandimiz.blogfa.com


طایفه بایرامقلی ها ( بایرامقلی لار )

خوب یه طایفه دیگه روستای شایق را می خواهم براتون معرفی کنم . راوی آن بایرام وخشیدن می باشد و موقع تعریف تعصب خاصی داشته ولی اینقدر مسائل حاشیه ایی رو تعریف کرد که من آنچه تونستم از لابلای صحبت های او بدست بیاورم تقدیم حضورتان می نمایم . ولی می شود به تمام اسامی و گفته های او دوباره نگریست ، بدلیل اینکه در حالی که ایشان برای ختم برادرشان رحیم وخشیدن عازم روستای شایق بودند در منزل برادر دیگرشان حاج ابراهیم وخشیدن (داماد حاج محمود ستوده شایق ) صحبت کردم .
بایرام قلی نام نفر اصلی این طایفه می باشد که چهار پسر و چند دختر داشته که ما نام دو دختر او را می دانیم ، اسامی بقیه آنها را نمی دانیم .
پسرها :اسماعیل ، ابراهیم (عبیش ) ،رحیم و کریم
دخترها : شاه بیگیم (شابعیم ) که همسر جعفر رئیس طایفه جعفری لَر بوده است ،مینا(مینه )

اسماعیل : دو پسر به نامه های جبرائیل و مکائیل داشته و هیچ اطلاعاتی از دخترهایش نداریم

ابراهیم : سه پسر به نامهای اسلام ، قدرت و یولچی خان ( به معنای خان راه دار )و دو دوختر به نام های سوری و آغاجا ( آغجه ) داشته است .

رحیم : دوپسر به نام های ستار و یوسف ( اوسوب ) و چهار دختر به نامه های جیران ، بلقیس ، خانم ، و آغجه ( آغاجا ) بوده است .

کریم : دو پسر به نام های بلط ( blit ) نمی دونم درست می شه خوند یا نه و رحمان بوده است . و یک دختر به نام خانم ننه داشته است .

راوی این قسمت حاج بایرام وخشیده ، پسر حاج ستار می باشد و نام برادرانش کربلایی رحیم وخشیدن بود که به سوی رحمت حق شتافت و حاج ابراهیم وخشیدن و محمد وخشیدن می باشد


دمیرچیلر

یک طایفه بزرگ در روستای شایق می باشند که بیشتر شان آهنگر بوده وابتکار وخلاقیت خاصی در این عرصه دارندوباید قبول کرد که در صنعت وفناوری صاحب نام وشهرت عام وخاص هستند ریشه واصالت آنان خارج از روستای شایق بوده واز اردبیل و روستای حسن باروق (که یکی از روستاهای تابع بخش مرکزی اردبیل ودر 2کیلومتری آن است)حدود 80سال پیش به این دیار مهاجرت کرده اند وبا آمدن شان کاررگاههای کوچک از قبیل :چراغ سازی ،سماورسازی وآهنگری و... در روستا دایر شده است .

دمیر =آهن و دمیر چی=فردی که با آهن سر وکار دارد وتعریف او باآهن عجین شده است وبخاطر پیشینه این نسل بحرفه صنعت وهنر به این نام معروف شده اند البته ثمرات زیادی وخدمات ارزنده ایی بزرگان این طایفه به جامعه روستایی شایق و روستاهای دور ونزدیک مبذول داشته اند که در حال حاضر بعضی هایشان در قید حیات نیستند به ارواح پاک چنین انسانهای فعاّل وخدوم سلام وصلوات می فرستم واز خدای منّان طلب آمرزش دارم .
ذکر تک تک نام طایفه برای بنده مقدور نیست فقط جا دارد از مرحوم استاد رحیم پوررحیمی را به عنوان مثال عرض کنم :این هنر مند توانا کارگاه بزرگ بانام دمیر چی دکانی دایر کرده بود وعلاوه برخود چند نفر از اهالی وفامیلهایشان در آنجا مشغول خدمت به مردم روستا وقراء همجوار بودند وبا امکانات اندک آن روزها واقعا"از دست وپنجه آن پیرمرد وارسته هنر می بارید وبسیار کم حرف ودانا در عین حال ساده و مومن ومتقی بود .ونیازهای کشاورزان از لحاظ ابزارآلات مثل:داس درگز ،بیل، بیلچه ،خیش،نعل اسب والاغ وقاطر وصدها وسایل دیگر از طریق این صنعت گر ماهرساخته می شد.خلاصه بقول مردم ازآهن آدم می ساخت !آنهم بااندک دستمزد روستا به کانون هنر وصنعت تبدیل شده بود واین ارتباط دلهای ساکنان روستاها را بهم نزدیک می کرد ودر بعضی موارد منجر به ارتباط ازدواج وسفرهای زیارتی وتجارتی برای کشاورزان می شد وسوددهی فراوان برای شایق ایجاد می کرد وچند خانواده نیز از دست رنج آن بزرگوار امرار معاش می کردندویک نکته جالب اینکه:اسبهایی راکه برای نعل کردن به روستا می آوردند از روستاهای دور ونزدیک خود بهترین راه برای انتخاب اسب وتکثیر نسل اسبهای نجیب وخوب بود وکوره کارگاه خود دیدنی وبسیار عجیب بود واز طریق تکان دادن دسته باد بزن زغال سنگهای سفت ومحکم داخل کوره قرمز رنگ وباعث نرمی آهن ودر نتیجه تبدیل آن به شکل دلخواه وموردنظر استاد رحیم می شد.صدای ضربات چکش های آن مرد زحمت کش هنوز هم در گوشهایمان نقش بسته است ودستان سیاه وفرسوده امّا در عین حال بسیار مهربان وپر برکت رنج وتلاش او در اذهان مان وجود دارد که متاسفانه بعلت کهولت سن وپایان یافتن عمر پر افتخار آن مرد فرزانه در سال 1370 پرونده درخشان اوبسته شدوبه دیدار الهی نایل گشت وپس از آن باهزاران تاسف واندوه گارگاه تاریک وکسی از فرزندان ویا رقبای ایشان راه اورا ادامه ندادند ومرکز هنر وصنعت تعطیل شد ولی همه یاد وخاطر آن عزیز را گرامی می دارند وبه روحش صلوات می فرستند.امیدوارم چنین مراکز اشتغال در روستا احیا شده ودایر گردند وفرزندان صاحب هنر وعلم تحویل جامعه مان گردد وبه فکر سود های راحت وکلان کذایی نباشیم:

فرزند هنر باش نه فرزند پدر / فرزند هنر زنده کند نام پدر


طایفه ولی لی ها

با ایوب بخت در مورد طایفه شان سوال و جواب هایی داشتم که نتیجه آن ذیلاً تقدیم حضورتان می گردد . ایشان در مورد نام فامیلی بخت اینگونه توضیح دادند که نام فامیل آنها نخشب بوده بعدها با بخشی و سپس در ثبت احوال بخت شده است .

طایفه فرزندان ولی اینگونه آغاز شده است که ولی فردی بوده در مشکین شهر زندگی می کرده است . او چهار فرزند پسر داشته است که فرزندانش در اثر یک دعوایی که در مشکین شهر داشته اند مجبور می شوند از مشکین شهر مهاجرت نمایند که با اتفاق خانواده خود به روستای شایق می آیند .
اسامی این چهار برادر بدین شرح بوده است :
۱- بیگ علی نخشب
۲-خان علی بخشی
۳-شاه علی درستکار
4-محمدعلی (ممیش) مهاجری

همانطور که توجه دارید نام فامیلی چهار برادر با هم متفاوت می باشد که علت آن انتخاب نام فامیلی توسط خود آنها اعلام شده است .

1- بیگ علی نخشب:
ایشان دو فرزند پسر به نامهای داداش و قربان داشته است . در مورد قربان گویا ایشان فرزندی نداشته است و نسل او به خودش محدود می شود .
و اما فرزندان داداش نخشب که شامل پنج پسر و شش دختر بوده است به شرح زیر می باشد :
پسرها : ایوب ( نقل کننده این پست ) ، میرزا ، علی ، تراحم و فراهم همگی فامیلی شان بخت می باشد.
دختر ها : کبری ، گللر ، اطلس ، تازه گل (تزه گل ) ، مائده ، معصومه (معصوم )

2- خان علی بخشی:
ایشان یک پسر و سه دختر داشته که تماماً در دوران طفولیت فوت کرده ، نام هیچیک را نمی دانیم .

3-شاه علی درستکار:
ایشان چهار پسر داشته و از تعداد و نام دخترانش بی خبر هستیم .
پسر ها : قاچای ، محمد ، مختار ، نوروز و مصطفی

4-محمد علی ( ممیش ) مهاجری :
او دو پسر به نام های حسن و قلی و یک دختر به نام ایرانا داشته است .


در مورد طایفه خودتون برامون بنویسید ، ما به نام خودتون در سایت قرار خواهیم داد.....

1-ولی لی
2-جمیشدی      ................................................. آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
3-حاج محمّد یارلی(حاج محمّد کاری) ........................ آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
4-جعفرلی
5-دمیرچیلر
6-مهدی لی ....................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
7-فتحعالی لی ................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
8- حسین خانلی ................................................ آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
9- حسین لی .................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
10-دلّک لی ....................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
11-بایرامقلی لی
12-قارا بیرچک لی .............................................. آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
13- نصیر لی ...................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
14-استالی ...................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
15-محمد لی ................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
16- سربازلی ................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
17-نظر لی ...................................................... آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
18 -بدلیّ ........................................................ آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم
19-خداویرن لی ................................................. آماده دریافت اطلاعات این طایفه هستیم

----------------------------------------------------------------------

نظر همشهری عزیزمان در سایت روستاهای ایران ثبت شده است که بدینجا منتقل شده است ، ضمن تشکر از ایشان تقدیم حضورتان می گردد

توسط ميهمان در مورخه : دوشنبه، 11 مهر ماه ، 1390
باسلام خسته نباشی خدمت دوستان .من جزء طایفه هشتم شما هستم حسین خانلی،کاشکی پدربزرگم زنده بود تا ماهم گذشته اجدای خودمون نسل به نسل منتقل می کردیم ؛ افسوس.درهرصورت ازآقای مهندس ستوده کمال تشکردارم که باتاسیس سایت باعث شدن سرزمین آباواجدادیمون فراموش نکنیم.خانم س-فخرائی شایق

استان اردبیل

استان اردبیل :

موقعیت : شمال غربی ایران
مجاورت : شمال:جمهوری آذربایجان  جنوب:استان زنجان  شرق: استان گیلان  غرب: استان آذربایجان شرقی
آب و هوا: مطبوع و خنک این منطقه در فصول بهار و تابستان
وسعــــت: ۱۸۰۱۱ کیلومتر مربع  
تقسیمات: ۱۰ شهرستان و دارای ۱۷ شهر و ۲۱ بخش و ۶۳ دهستان
شهرستانها: اردبیل، بیله‌سوار، پارس‌آباد، خلخال، کوثر، گِرمی، مشگین‌شهر، نَمین ، نیر ، سرعین
مرکـــــز : اردبیل

مکان های دیدنی

·          مقبره شیخ حیدر - مشکین شهر

·          فندقلو - اردبیل

·          قلعه قهقهه - مشگین شهر

·          قلعه اولتان - پارس آباد

·          مقبره امین الدین جبراییل - اردبیل

·          مقبره شیخ حیدر - مشگین شهر

·          مقبره شاه اسماعیل صفوی - اردبیل

·          مسجد جامع (جمعه مسجد) - اردبیل

·          گورستان کرجان - اردبیل

·          گورستان انار - مشگین شهر

معرفی روستای زرج آباد در استان اردبیل

اطلاعات کلی از روستا زرج آباد

جـــــمـــــیــــــعــــت :

حدود 252 خانوار--> حدود 1100 نفر" البته این عدد در طول سال به دلیل مهاجرت دائمی

اهالی برای کار به شهرستان های مختلف متفاوت است."

پیش شماره تلفن روستا : 0452496

زبان : ترکی آذربایجانی

دين : اسلام ، شيعه (دوازده امامی)

وضیعت كشت و آب :

آبي و ديمي ، آب كشاورزي و آشاميدني از چشمه و چاه ژرف ( از طريق لوله كشي)

فرآورده ها کشاورزی و دامی :

گندم، جو ، يونجه ، بنشن ، سيب زميني ، سيب درختي ، آلبالو ، گيلاس ، گلابي ، گردو ،

آلوچه ، زرد آلو و چوب درختــان بيد و چــــنار ** لبنـــیات ، عسل ،گوشت قرمز و انواع

فرآورده ها دیگر.

پوشش گیاهی :

درخت زالزالك ، گياهان شيرين بيان ، گل گاوزبان ، گل ختمي ، پونه ، آويشن ، خاكشير ،

كاسني ، مريم گلي ، گل بنفشه و انواع گون  كه كاربرد داروئي و صــنعتي دارند و پوشش

گياهي براي چراي دام.

پوشش جانوران و پرندگان :

گرگ ، خوک و گراز وحشی ، شغال ، روباه ، خرگوش ، جوجه تیغی، گورگن (پرسوخ) ، كبك ، عقاب ، بلدرچین و غیره.

آب و هوا :

سرد کوهستانی " مناسب برای سفر در تابستان " .

کوه های اطراف روستا :

كوه چاه داغ در يك كيلــومتري شمال ، كوه آيلي داغ در 3 كيلــومتري شمال باختر ، كوه عباس

در يك كيلومتري جنوب باختر و كوه خان داغي در يك كيلومتري جنوب آبادي است. { البته

کوههای زرج آباد با ارتفاع  2300 متر از سطح دریا بلند ترین نقطه شهرستان کوثر محسوب میشود. }

امکانات روستا :

داراي آب ، برق ، تلفن ، ایستگاه دریافت کننده شبـــکه های تلـــویـــزیونی ، دبستان ، مدرسه

راهنمائي ، دبیرستان ، مغازه ، دو نانوایی ، خانه بهداشت ، مركز بـــهداشت ، درمان ، مسجد ،

دفتر مخابرات ، شركت تعاوني روستائي ، شعبه پخش نفت ، کتابخانه عمومی ، غسالخانه ،

دهیاری ، شوراي اسلامی ، سالن ورزشی چند منظوره ، زمين فوتبـــال خاكي ، دو كارگاه

نجاري ، كارگاه پنير سازي " البته فصلی "


 مشخصات جغرافیایی روستا زرج آباد


روستای زرج آباد یکی از روستاهای دهستان زرج آباد می باشد که البته خودش مرکز این

دهستان است این دهستان یکی از چهار دهســتان مهم شهرســـتان است و در بخش فیــروز

شهرستان کوثر واقع شده و این شهرستان نیز در استان اردبیل است.


** فاصله این روستا با مرکز شهرستان کوثر 25 کیلومتر **

** فاصله این روستا با مر کز استان اردبیل 70 کیلومتر **

** فاصله این روستا تا تهران 373 کیلومتر **

مشخصات این روستا از لحاظ طول ، عرض جفرافیایی و همچنین از لحاظ ارتفاء از سطح دریا

به شرح زیر است:


* عرض جغرافیایی: 37.6492  * طول جغرافیایی :48.0573 * ارتفاع از سطح دریا :1876

برای مشاهده روستا زرج آباد در گوگل مپ بر روی عکس زیر کیلک کنید:

منبع : وبلاگ روستای زرج آباد

سیزده بدر

     سیزده‌به‌در سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویم‌های رسمی ایران این روز روز طبیعت نامگذاری شده‌است و از تعطیلات رسمی است. برخی بر این باورند در این روز باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. اما برای اثبات اینکه ایرانیان قدیم هم این دیدگاه را داشتند هیچ روایت تاریخی و قابل استنادی وجود ندارد .

بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.

عقاید مردم
چند نسل پیشین ایرانیان، شاید از آنجایی که در مورد این روز آگاهی کمتری داشتند این روز را بدشگون می‌دانستند و بسیاری از آنان معتقد بودند که باید برای بیرون کردن بدشگونها از خانه و کاشانه خود کنار جویبارها و سبزه ها بروند و به شادی بپردازند.

این دیدگاه هنوز هم در بین عده‌ای از مردم ایران وجود دارد . اما امروزه بیشتر مردم، با رفتن به دامان طبیعت در جشن سیزده به در، جشن‌های نوروزی را به طور رسمی پایان می‌دهند .

فلسفه سیزده به در

به طور کلی در میان جشن های به جا مانده از دوره ی باستان جشن سیزده به در کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشن ها را ندارد. در کتاب‌های تاریخی اشاره‌ی مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشده‌است اما در منابع کهن اشاره هایی به روز سیزدهم فروردین داریم.

گفته می شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند. می توان گفت معقول ترین موردی که درباره ی سیزده به در گفته می شود همین است .

اما اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذشته اشاره ای به سیزده به در و هفت سین نمی یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است؟ سیزده به در رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. علاوه بر این می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده به در، رسمی خانوادگی و عام و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند (و نه شاه پسند) بود. از طرف دیگر، نوشتن رویدادهای روزی که رفتارها و گفتارهای خنده دار و غیر جدی، برای خود جایی باز کرده، توجه مورخ و شاعر را به خود جلب نمی کرد و شاید «نحس» بودن هم عاملی برای بیان نکردن بود و ...

تیر روز

در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژه ای دارد.به عنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده می شود و متعلق به ایزد تیر است. تیر در زبان اوستایی تیشتَریَه خوانده می شود، و هم نام تیشتر، ایزد باران می باشد . با توجه به اطلاق گرفتن نام ایزد باران، می توان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بوده است

تیر در کیش مزدیسنی مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه نیز که جشن تیرگان است به نام او می باشد .

نظریه‌هایی پیرامون نحوست سیزده

تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار سعد و فرخنده دانسته اند. برای مثال در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روز ها قرار دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، کلمهٔ سعد به معنی نیک و فرخنده آمده‌است.بعد از اسلام چون سیزدهم تمام ماه‌ها را نحس می‌دانند، به اشتباه سیزدهم عید نوروز نحس شمرده شد.

ارتباط با مسیحیت

برخی از محققان عقیده دارند که عقیده به نحوست عدد سیزده اثری است که از ارتباط و مجاورت با عالم مسیحیت به زرتشتیان و بعد از آنان مسلمانان انتقال یافته‌است. اصل این عقیده به این صورت است که یهودای اسخر یوطی یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را تسلیم مخالفانش کند و قرار گذاشت تا وقتی وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او بتوانند تشخیص دهند که کدامیک از افراد حاضر در محفل مسیح است. بدین ترتیب مسیح دستگیر شد و چون یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش در آمد و شمارهٔ آنان به سیزده رسید مسیح گرفتار و محاکمه و به دار آویخته شد. عیسویان بدین علت عدد سیزده را شوم می‌دانند.



واژه «سیزده به در»

مشهور است که واژه ی سیزده به در به معنای « در کردن نحسی سیزده» است . اما وقتی به معانی واژه ها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه می توان داشت. «در» به جای «دره و دشت» می تواند جایگزین شود .به عنوان مثال علامه دهخدا، واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» می داند.

چو هر دو سپاه اند آمد ز جای تو گفتی که دارد در و دشت پای
یکی از معانی واژه «به» ، « طرف و سوی » می باشد . مانند اینکه می گوییم «به فروشگاه» .

پس با نگاهی کلی می توان گفت واژه «سیزده به در» به معنای « سیزدهم به سوی در و دشت شدن» می باشد که همان معنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را می دهد.

پیشینه

در کتاب‌های تاریخی پیش از قاجار اشاره‌ی مستقیم و دقیقی به وجود چنین مراسمی نشده‌است اما مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود اشاره‌ای کوتاه به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی بی‌روپوش و روبنده در خیابان آمدن زنان در دوران صفوی می‌کند که این موضوع نزدیک به آیین های سیزده به در می باشد.

دورهٔ قاجار

عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من چگونگی انجام این مراسم در دورهٔ قاجار را با جزئیات شرح داده‌است. ادوارد یاکوب پولاک هم درباره مراسم سیزده‌به‌در چنین می‌نویسد:

سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرا می‌رسد. مطابق با یک رسم کهن گویا تمام خانه‌ها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از دروازهٔ شهر خارج می‌شوند و به باغ‌ها روی می‌آورند.

آیین‌های سیزده‌به در

این رویداد دارای آیین‌های ویژه‌ای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله می‌توان آیین‌های زیر را برشمرد.

گره زدن سبزه
سبزه به رود سپردن
خوردن کاهو و سکنجبین
پختن غذاهای متنوع به ویژه آش رشته
سبزه گره زدن

یکی از آیین های این روز سبزه گره زدن است که معمولا جوانان در این روز این کار را انجام می دهند .

فلسفه سبزه گره زدن

افسانه ی آفرینش در ایران و مسأله ی نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی کیومرث حائز اهمیت زیادی است . در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است . گفته های حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا صفحات 29 -23 و گفته های آثار الباقیه بر پایه ی همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد . مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند . در آن زمان چون عقد و نکاهی شناخته شده نبود آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی مورد، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را - بویژه دختران و پسران دم بخت - انجام می دادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت می کنند و علف گره می زنند .

مرجع : کیانانت

تصاویری از روستای ابربکو استان اردبیل

با سلام به دوستان

با کلیک کردن روی این خط تصاویری از روستای ابربکوه در نوروز 1391 را ببینید .


----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

افراد روستای شایق (51)
استان اردبیل (37)
آداب و رسوم و مراسم آیینی (30)
مذهبی روستای شایق (27)
گردشگری و ایرانگردی اردبیل (27)
روستاهای استان اردبیل (19)
معرفی روستای شایق (18)
سرعین (15)
طایفه های روستای شایق (14)
مشاغل روستای شایق (12)
فرهنگی روستای شایق (12)
عمرانی روستای شایق (11)
بایرامیز مبارک اولسون (11)
طبیعت روستای شایق (10)
نظرات دوستان در شایق کندیمیز (9)
اخبار روستای شایق (8)
مناسبت ها (7)
پیشینه تاریخی استان اردبیل (6)
بزرگان و مشاهیر (6)
خیرین روستای شایق (5)
ساوالان (5)
تاریخی روستای شایق (5)
غذاهای روستای شایق (4)
ورزشی روستای شایق (4)
محصولات کشاورزی روستای شایق (3)
شعر (3)
تسلیت (3)
صنایع دستی روستای شایق (3)
بازی های محلی روستای شایق (3)
هواشناسی روستای شایق (3)
آب و هوای روستای شایق (2)
آتا سوزلری (2)
پوشاک سنتی اهالی روستای شایق (2)
زلزله در روستای شایق (2)
قرآن دستنویس روستای شایق (2)
اقوام و عشایر اردبیل (2)
وسایل سنتی روستای شایق (2)
گیاهان روستای شایق (2)
هنری روستای شایق (2)
وسایل بازی کودکان (1)
مکان های مقدس (1)
متن ادبی (1)
تفریحی (1)
کوههای ایران (1)
عکس های قدیمی از روستای شایق (1)
آثار کوچ از روستای شایق (1)
تاریخ شکل گیری روستای شایق (1)
زائرین اهل بیت در روستای شایق (1)
نوشته های پیشین (1)
چشمه های روستای شایق (1)
آتاسوزلری (1)
طبیعت روستای شایق (1)
امکانات موجود در روستای شایق (1)
آداب و رسوم روستای شایق (1)
باورهای قومی روستای شایق (1)
مسجد روستای شایق (1)
جعفری لر (1)
حیوانات روستای شایق (1)
رودهای روستای شایق (1)
دره های روستای شایق (1)
تپه های روستای شایق (1)
زمین در روستای شایق (1)
حقابه روستای شایق (1)
شهدای روستای اردبیل (1)
انتخابات در روستای شایق (1)

نوشته های پیشین در وبلاگ شایق کندیمیز

فروردین 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهریور 1390
مرداد 1390
تیر 1390
خرداد 1390
اردیبهشت 1390
فروردین 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
دی 1389
آذر 1389
آبان 1389
مهر 1389
شهریور 1389
مرداد 1389
تیر 1389
خرداد 1389
اردیبهشت 1389
فروردین 1389
اسفند 1388
بهمن 1388
دی 1388
آذر 1388
آبان 1388
مهر 1388
شهریور 1388
مرداد 1388
تیر 1388
خرداد 1388
اردیبهشت 1388
فروردین 1388
اسفند 1387

از نظرات شما

دوشنبه 7 فروردین1391 ساعت: 10    توسط:علی 2

سلام

یک پیشنهاد: هر طایفه را در یک جدول مانندی همچون درخت ترسیم نمایید تا نفرات بعد هم قید شود مثلا نوگان ونتیجهگان و ....
اینجوری همه از هم مطلع میشوند
با سپاس منتظر نظر خود شما هستم

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جواب شایق کندیمیز :

دوست عزیز علی سلام ، تشکر از پیشنهاد شما
در همیجا از جوانان عزیزی چون شما درخواست می کنیم که شجره نامه درختی طایفه خودتان را تهیه کرده و برایمان ارسال کنیم ، به این ترتیب کسی از قلم نمی افتد و هر کسی می تواند به سلیقه خود بزرگان طایفه خود را تا آنجا که می تواند تکمیل و برای درج در وبلاگ شایق کندیمیز برامون ارسال کنه .

ضمن تشکر از پیشنهاد علی امیدوارم خود ایشون در مورد طایفه خودشون و دوستان دیگر در خصوص طایفه خودش شجره نامه کاملی تهیه و یرامون بفرستند تا با نام خودشان آنها را در وبلاگ روستای شایق ( شایق کندیمیز ) قرار دهیم .

منتظریم تا کار دوستان خوش ذوق را ببینیم ، اگر با نرم افزار خاص کامپیوتری هم تهیه کردید چه بهتر ولی الزامی نیست که کامپیوتری باشد می توانید دستی هم آنرا ترسیم نمایید ، اگر مشکلی در ترسیم داشتید به صورت نوشتاری آنرا تهیه کنید ........

فکر خوبی بود علی جان ممنون شما ، امیدوار با این پیشنهاد خوبت تمام دوستان شجره نامه فامیلی خودشون را تهیه کنند ..............

از نظرات شما  


چهارشنبه 9 فروردین1391 ساعت: 20:7           توسط:عضو روستا

شما ک مهندسید چرا بزرگ خاندانها را بترتیب نمینویسید و امار درست ارایه نمیکنید و فقط نام اعضای خود را میگویید و این سایت را برای تعریف از خود ایچاد کردید آقای مهندس ستوده.لطفا در ارایه امارها تجدید نظر کنید.
------------------------------------------------------------------------
جواب ستوده :
دوست عزیزم سلام علیکم
     ضمن تشکر از شما ، بنده درسته مهندس هستم در رشته تحصیلی خودم ، ولی دوست عزیزم بنده دسترسی به هیچگونه آمار دقیقی در خصوص بزرگ خاندان روستای شایق ندارم ، شما بفرمایید بزرگ خاندان را به چه ترتیبی باید بنویسیم ، اگر شما یا عزیز دیگر اینگونه آمار را در اختیار دارید بنده با کمال میل حاضرم آنها را به همان ترتیبی که شما می فرمایید در وبلاگ شایق کندیمیز قرار دهم . دوست عزیزم و همشهریان محترم چرا به جای تولید اطلاعات از روستا سعی داریم فقط انگشت اتهام را به سمت کسی یا کسانی بگیریم ، بیایید با کمک هم آنچه در سینه های اهالی روستا مانده به نگارش در آوریم تا دیگران هم مطلع شوند ، ما همه جای سایت اعلام می کنیم اینها تمام چیزی است که ما می توانیم نه تمام چیزی که می خواهیم . پس منتظر کمک شما و سایر افراد روستا هستیم که اطلاعات کاملی در سایت قرار دهیم ، منتظر نوشته های شما هستیم ...

دوستان گرامی و همشهریان عزیز
باز هم می گوییم این وبلاگ به صورت شخصی ایجاد شده ، هیچگونه بودجه ایی از هیچ جایی دریافت نمی کند ، بر حسب وظیفه لازم می دانیم برای نسل آینده اطلاعاتیاز روستای شایق را بنویسم ، ما هر آنچه در اختیار داریم می نویسیم و اطلاعات ما محدود است ، از شما تقاضا می کنیم اگر فکر می کنید جایی کم نوشته شده یا افرادی از بزرگان روستا از قلم افتاده شما برایمان ارسال کنید ، اگر آنرا عیناً در سابت قرار ندادیم آنوقت شما حق دارید بر ما خرده بگیرید ، دوست عزیز که فکر می کنی چیز از قلم افتاده یا نوشته نشده شما برامون بنویسید یا اگر عکسی از بزرگان روستا دارید یا مطلبی می خواهید در سایت قرار داد شود ، دست به قلم شوید ، ایمیل بنده و آقای سیفیان در اختیار شماست ، اگر به کامپیوتر هم دسترسی ندارید اشکالی ندارد به صورت دستنویس در تهران هستید به بنده و اگر در شایق هستید در اختیار آقای سیفیان قرار دهید تا ما به امانت در وبلاگ شایق کندیمیز قرار دهیم  . بیایید به جای ایراد گرفتن کمک کنیم  اطلاعات تکمیلی از اقوام ، افراد ، جاذبه های طبیعی و .... روستای شایق نوشته شود . یاعلی ما منتظــــــــــــریم

شهرستان های استان اردبیل

استان اردبیل با 17953 کیلومتر مربع وسعت در شمال غربی فلات ایران جای گرفته و حدوداً 09/1 درصد مساحت کل کشور را تشکیل می دهد. این استان از شمال با جمهوری آذربایجان، از جنوب با استان زنجان، از غرب با آذربایجان شرقی و از شرق با استان گیلان همسایه است. 4 شهرستان این استان حدود 382 کیلومتر با کشور جمهوری آذربایجان مرز مشترک دارد که در 159 کیلومتر آن رودهای ارس و بالهارود جریان دارد.
سه عامل شکل دهنده اقلیم آب و هوایی استان، توپوگرافی، زاویه تابش نور و جریانات هوایی می باشد. سبلان با وسعت حدود 6 هزار کیلومتر مربع و 4811 متر ارتفاع در بین دو دشت پهناور مشکین شهر و اردبیل واقع شده است. براساس آخرین تقسیمات کشوری استان اردبیل شامل 9 شهرستان، 25 بخش، 21 شهر و 66 دهستان است. این استان طبق آخرین سرشماری دارای بیش از 168000/1 نفر جمعیت است که شهر اردبیل بعنوان مرکز استان بیش از 395000 نفر از آن را در خود جای داده است.

شهرستان بيله سوار
شهرستان بيله سوار در ناحيه شمال شرقي استان با جمعيت 55026 نفر به مركزيت شهر بيله سوار در فاصله 200 كيلومتري از مركز استان قرار دارد . اين شهر ميان دو رود بالهارود و آب بيگلر قرار گرفته است و همين سبب در برخي منابع آن را به نام بيله رود يا ميان دورود ذكر كرده اند .به سبب ارتفاع كم از سطح دريا و مقدار بارندگي نسبتا خوب و خاك حاصلخيز از عمده ترين مناطق كشاورزي استان و داراي مرغوب ترين نو ع مرتع براي اطراق قشلاقي ايلات شاهسون مي باشد. از مهمترين محصولات كشاورزي آن گندم ،پنبه،جو ، دانه هاي روغني و فندق را مي توان نام برد.

شهرستان پارس آباد
شهرستان پارس آباد در ناحيه شمالي استان اردبيل با جمعيت 166131 نفر به مركزيت شهر پارس آباد و در فاصله 320 كيلومتري از مركز استان قرار دارد . مهمترين صادرات اين منطقه گندم، جو، بنشن، دانه هاي روغني، انگور، پسته و قند مي باشد. از مناطق گردشگري طبيعي اين شهرستان مي توان به درياچه پارس آباد شكارگاه هاي متعدد رود مرزي ارس ، باغ هاي ميوه و كشتزارهاي گندم اشاره كرد.

شهرستان خلخال
شهرستان خلخال در ناحيه جنوبي استان با جمعيت 95005 نفر، به مركزيت شهر خلخال، در فاصله 120 كيلومتري از مركز استان قرار دارد. سابقه سكونت در خلخال به هزاره دوم ق.م مي رسد . خلخال از مناطق قديمي و تاريخي آذربايجان است . برخي از نويسندگان به نام خلخال را با نام شهر قديم خلخال واقع در ناحيه اوتي در ماوراي قفقاز كه در منابع ارمني ميان قرن دوم و پنجم م . به عنوان اقامت گاه زمستاني شاهان ارمنستان و سپس آلباني (آران ) آمده است كه بيشتر اين صنايع توسط دستان هنرمند زنان و دختران محلي انجام مي گيرد.

شهرستان گرمي
شهرستان گرمي در ناحيه شمالي استان با جمعيت 91270 نفر، به مركزيت شهر گرمي،در فاصله 108 كيلومتري از مركز استان قرار دارد . آب و هواي اين شهر معتدل و نيمه مرطوب است . منطقه گرمي از كهن ترين مناطق دشت مغان يكي از مراكز اصلي قوم پارت بوده و به علت شرايط طبيعي جزو مناطق كشاورزي و دامپروري به شمار آيد.

شهرستان مشگين شهر
شهرستان مشگين شهر در ناحيه مركزي استان با جمعيت 159242 نفر، به مركزيت شهر مشگين شهر و در فاصله 108 كيلومتري از مركز استان قرار دارد. نام قديم منطقه مشگين شهر خياو بوده است. هنرهاي دستي اين شهرستان داراي قدمت و اصالت قابل توجهي است كه نشان دهنده ذوق و سليقه سرانگشتان هنرمند مردمان اين منطقه  مي باشد.مشگين شهر سرزميني با تمدن باستان است كه به سبب موقعيت جغرافيايي آن و ارتباط با مراكز مهمي همچون فقفاز و آناتولي جايگاهي ممتاز در تاريخ دارد.

شهرستان نمين
شهرستان نمين در ناحيه شرقي استان با جمعيت 59640 نفر،در فاصله 27 كيلومتري از مركز استان واقع شده است. اين شهرستان داراي جنگل هاي طبيعي فندق در شرق و جنوب و باغ فراوان ميوه مي باشد. محصولات درختي و باغي مانند گوجه درختي، آلبالو، گيلاس، گلابي، سيب، به، گردو و ساير ميوه ها نيز كم و بيش وجود دارد . از مهمترين محصولات كشاورزي نمين ، گندم ،جو ،عدس و علوفه دامي است . زنبور داري نيز در نمين رونق خوبي دارد . كندوها در باغچه نگهداري مي شود و عسلي كه از آن تهيه مي شو د از بهترين نوع عسل است.
شهرستان نير
شهرستان نير در ناحيه مركزي استان با جمعيت 24288نفر، به مركزيت شهر نير در فاصله 39 كيلومتري از مركز استان قرار دارد. آب وهواي اين شهرستان نسبتا سرد و خشك ونيمه خشك مي باشد.

شهرستان سرعین
اطلاعات این شهرستان قبلا بطور مفصل ارائه شده است   اطلاعات سرعین


داستانی از پیشینه تاریخی اردبیل

تاريخ بنا و پيدايش اردبيل به درستي معلوم نيست و به طور قطع نمي توان گفت اين شهر در چه تاريخي و به دست چه كسي به وجود آمده است . در خود شهر داستاني است كه از نسلهاي گذشته نقل گرديده است : سرزمين اردبيل ، به سبب آنكه دور آنرا كوه گرفته است در زمان قديم بر اثر ريزش برف وباران به شكل درياچه وسيعي بوده است روزي فرمانرواي آن حدود كه از كنار آن مي گذشت از مناظر دلرباي اطراف آن انبساط خاطري يافت وآرزوي خود را در امكان خالي كردن آب آن ، و بناي عمارتي درآن محل ، با اطرفيان خويش در ميان گذاشت. دو مرد پهلوان به نام "ارده " و"بيل" كمر همت بربستند و كندن مجرائي را براي خالي كردن آب آن به مسابقه قبول نمودند ، تا هريك بدين كار توفيق يابد پاداشي از فرمانروا دريافت دارد آن دو در دو نقطه دور از هم ، به كندن قسمتي از گدار كوه پرداختند . چون ارده كار خود را نزديك با تمام ديد با خود انديشيد كه مبادا تا وي مجرا را به پايان برساند بيل كار را انجام دهد و در مسابقه پيروز گردد ، اين بود حيلتي كرد و كسي نزد او فرستاد كه به دروغ اتمام كار ارده را به اطلاع او برساند و بيل را از ادامه آن باز دارد بيل چون اين خبر بشنيد غصه مرگ شد و هنگامي كه ارده از سرگذشت او آگاهي يافت از رفتار ناجوانمردانه خود پشيمان گرديد و با آنكه مجري را كنده و خروج آب را ديده بود خود را از كوه به زير انداخت و باكشتن خويش ، خويشتن را از عذاب وجدان راحت ساخت به هر حال مجري كنده شد و آب از آن طريق ، كه امروز به نام "دوجاق" بر سر راه شوسه اردبيل به مشکين قرار دارد ، خالي گرديد و شهري كه در جاي آن به وجود آمد به حكم فرمانروا ، به ياد آن دو پهلوان ناكام "ارده بيل" خوانده شد.

مرجع : پرتال سازمان میراث فرهنگی

تسلیت به اقوام و بستگان جوان نام کام  علی حسن زاده

مجلس هفتم مرحوم علی حسن زاده فرزند پرویز حسن زاده در روز دوشنبه 22 اسفند 1390


پسرم دست اجل زود تو را پرپر کرد     مادرت گریه کنان خاک عزا بر سرد کرد

اهل منزل همگی در غم تو مایوسند     اشک چشم همگی خاک مزارت تر کرد


بدینوسیله مصیبت وارد را به پدر بزرگ  ایشان حاج امیرعلی کیانی ، پدر ، مادر و کلیه بستگان و دوستانش تسلیت عرض می نمایم ... روحش شاد


دو روستا در اردبیل به شهر تبدیل شد

مطلب و خبر زیر توسط علی فرزانه به وبلاگ شایق کندیمیز در قسمت نظرات ارسال شده است ، ضمن تشکر از ایشان مطلب جهت استفاده خوانندگان محترم شایق کندیمیز تقدیم حضورتان می گردد .


دو روستا در اردبیل به شهر تبدیل شد


بر اساس مصوبه دولت، روستاهای "اسلام آباد قدیم" و "قصابه" از توابع استان اردبیل به شهر تبدیل شد.
به گزارش خبرنگار مهر،
بر اساس این مصوبه روستای اسلام آباد قدیم نیز به شهر تبدیل و به عنوان شهر اسلام آباد شناخته می شود.

بر این اساس، روستاها، مزارع و مکان های احمدآباد، حیق، مزارع مشگین شهر، قرخ بلاغ، مجنده، اندزق، عور، آلوج، مزرعه خلف، مشگین جوق، میرکندی و زیر زمین از دهستان مشگین غربی بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر در استان اردبیل منتزع و به دهستان دشت همین بخش الحاق می شود.

همچنین بخش قصابه به مرکزیت شهر قصابه از ترکیب دهستانهای مشگین غربی به مرکزیت روستای مزرعه خلف و دهستان شعبان به مرکزیت روستای شعبان در تابعیت شهرستان مشگین شهر استان اردبیل ایجاد می شود.

همچنین مرکز دهستان قشلاق شمالی از توابع بخش مرکزی شهرستان پارس آباد استان اردبیل از روستای اسلام آباد قدیم به روستای اولتان تغییر می یابد.

نام دهستان قشلاق شمالی تابع بخش مرکزی شهرستان پارس آباد نیز به اولتان تغییر می یابد.

بر این اساس، دهستان اسلام آباد به مرکزیت روستای اسلام آباد قدیم از ترکیب روستاها مزارع و مکانهای اسلام آباد قدیم، اسلام آباد جدید، دریچه تنظیم آب کانال یک، ایستگاه تحقیقات کشاورزی مغان، تویراق کندی، هاوار کندی، پاسگاه انتظامی سر بند، کارگاه بخش دو سربند، خلیل کندی، محتشم کندی، پاسگاه سوآباد، هزار کندی، رحیم کندی، حاج حسن کندی، اوزون تپه علیا، اوزون تپه سفلی، کارگاه بخش یک و پاسگاه اسلام آباد در تابعیت بخش مرکزی شهرستان پارس آباد ایجاد می شود.

دهستان اسلام آباد به مرکزیت روستای اسلام آباد جدید و دهستان شهرک به مرکزیت روستای شهرک غرب در تابعیت شهرستان پارس آباد ایجاد می شود.

این مصوبه پس از تأیید رئیس جمهور از سوی معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده است

طايفه جعفرلي لر

  جعفر نام شخصی بوده که از دشت مغان به روستای شایق مهاجرت کرده و در این روستا ساکن شده است . فرزندان پسر جعفر شش نفر بوده اند که با کمک حاج حیدر و کمال جعفر زاده اسم پنج تا از آنها را در اینجا می نویسم نام پسر ششم را پیدا نکردیم .
پسران جعفر عبارت بودند از :
محمد (ستوده شایق ) - سلطان جعفرزاده - آدی شیرین - بالاشیرین - آقاشیرین
محمد اسم پدر حاج محمود ستوده شایق و پدر بزرگ اینجانب پرویز ستوده شایق می باشد .علت تفاوت نام فامیلی او را هم قبلاً توضیح دادم که توسط مامور ثبت احوال برای کربلای محمد انتخاب شد .

کربلای آدی شیرین :
آد در زبان ترکی یعنی نام ، اسم ، آدی شیرین یعنی اسمش شیرین ، یک توضیح لازم است که برخی اسامی در منطقه ایی خاص بسیار جالب و جا افتاده می باشد و در زبان فارسی شاید آدی شیرین نام متعارفی نباشد .
کربلای آدی شیرین پنچ فرزند پسر و چهار فرزند دختر داشته است .
پسران کربلایی آدی شیرین : حاج رجب (روحانی روستای شایق و بعداً مهاجرت به تهران ) - حاج اسد ، مهاجرت به تهران و سپس ساکن در کرج - حاجی هاوار - حاجی مختار - حاجی خان لار
دختران کربلایی آدی شیرین : ساری گل - سرین گل - گل گید - جیران

کربلای سلطان :
کربلایی سلطان چهار پسر و سه دختر داشته است .
نام پسرهای کربلایی سلطان عبارتند از : نرچه - میرزابابا ،بیگلر - داوود - حسن آقا
نام دخترهای کربلایی سلطان عبارتند از : اصلی - کهلیک - سیمیزار

طایفه بایرامقلی ها ( بایرامقلی لار )

     خوب یه طایفه دیگه روستای شایق را می خواهم براتون معرفی کنم . راوی آن بایرام وخشیدن می باشد و موقع تعریف تعصب خاصی داشته ولی اینقدر مسائل حاشیه ایی رو تعریف کرد که من آنچه تونستم از لابلای صحبت های او بدست بیاورم تقدیم حضورتان می نمایم . ولی می شود به تمام اسامی و گفته های او دوباره نگریست ، بدلیل اینکه در حالی که ایشان برای ختم برادرشان رحیم وخشیدن عازم روستای شایق بودند در منزل برادر دیگرشان حاج ابراهیم وخشیدن (داماد حاج محمود ستوده شایق ) صحبت کردم .
بایرام قلی نام نفر اصلی این طایفه می باشد که چهار پسر و چند دختر داشته که ما نام دو دختر او را می دانیم ، اسامی بقیه آنها را نمی دانیم .
پسرها :اسماعیل ، ابراهیم (عبیش ) ،رحیم و کریم
دخترها : شاه بیگیم (شابعیم ) که همسر جعفر رئیس طایفه جعفری لَر بوده است ،مینا(مینه )

اسماعیل : دو پسر به نامه های جبرائیل و مکائیل داشته و هیچ اطلاعاتی از دخترهایش نداریم

ابراهیم : سه پسر به نامهای اسلام ، قدرت و یولچی خان ( به معنای خان راه دار )و دو دوختر به نام های سوری و آغاجا ( آغجه ) داشته است .

رحیم : دوپسر به نام های ستار و یوسف ( اوسوب ) و چهار دختر به نامه های جیران ، بلقیس ، خانم ، و آغجه ( آغاجا ) بوده است .

کریم : دو پسر به نام های بلط ( blit ) نمی دونم درست می شه خوند یا نه و رحمان بوده است . و یک دختر به نام خانم ننه داشته است .

راوی این قسمت حاج بایرام وخشیده ، پسر حاج ستار می باشد و نام برادرانش کربلایی رحیم وخشیدن بود که به سوی رحمت حق شتافت و حاج ابراهیم وخشیدن و محمد وخشیدن می باشد

اطلاعات روستای شایق از آمار 1385

نام استان نام شهرستان نام بخش نام دهستان نام آبادی وضع طبیعی آبادی فاصله از مرکز استان زبان دین / مذهب مسیر دسترسی سوغات
اردبيل اردبيل سرعين آب گرم شايق کوهستانی یا تپه ای

اطلاعات جمعیت :

تعداد خانوار 190
جمعيت 923
مرد 453
زن 470
مرد 6 سال وبيشتر 414
زن 6 سال وبيشتر 424
مرد 10 سال و بيشتر 378
زن 10 سال و بيشتر 376
مرد 10-14 ساله 139
زن 10-14 ساله 153
مرد 15-29 ساله 147
زن 15-29 ساله 149
مرد 30-64 ساله 132
زن 30-64 ساله 141
مرد 65 ساله و بيشتر 35
زن 65 ساله و بيشتر 27
زن 65 ساله و بيشتر 27

سطح سواد

مرد با سواد 309
زن با سواد 259
مرد محصل 129
زن محصل 142

اشتغال روستا

مرد شاغل 277
زن شاغل 112
مرد بیکار 0
زن بیکار 0

آموزشی /فرهنگی /ورزشی

دبستان دارد
مدرسه ی راهنمایی پسرانه دارد
مدرسه ی راهنمایی دخترانه دارد
مدر سه ی راهنمایی مختلط ندارد
دبیرستان پسرانه دارد
دبیرستان دخترانه دارد
کتابخانه عمومی ندارد
مکان ورزشی دارد

مذهبی

مسجد دارد
امامزاده ندارد
سایر اماکن مذهبی مسلمانان ندارد
اماکن مذهبی سایر ادیان ندارد

سیاسی و اداری

شورای اسلامی روستا دارد
مرکز خدمات جهاد کشاورزی ندارد
شرکت تعاونی روستایی ندارد

ارتباطات

صندوق پست دارد
دفتر پست ندارد
دفتر مخابرات دارد
دسترسی عمومی به اینترنت ندارد
دسترسی به وسیله ی نقلیه ی عمومی دارد
دسترسی به روزنامه و مجله ندارد

آب/برق/گاز

برق دارد
گاز لوله کشی ندارد
آب لوله کشی دارد
تصفیه آب دارد

بهداشت و درمان

حمام عمومی ندارد
مرکز بهداشتی و درمانی ندارد
داروخانه ندارد
خانه ی بهداشت دارد
مرکز تسهیلات زایمانی ندارد
پزشک ندارد
دندانپزشک ندارد
دندانپزشک تجربی یا دندانسازی ندارد
بهیار یا مامای روستایی دارد
بهداشتیار ندارد
بهورز دارد
دامپزشک ندارد
تکنسین دامپزشکی ندارد

بازرگانی و خدمات

فروشگاه تعاونی دارد
بقالی دارد
نانوایی دارد
گوشت فروشی دارد
قهوه خانه ندارد
بانک ندارد
تعمیرگاه ماشین آلات کشاورزی ندارد

توجه :

اگر دوستان آمار جدید ( سال 1390 )  را  در اختیار دارند لطفاً ارسال بفرمایید تا در سایت درج شود ، با داشتن آمار جدید میزان تغییرات نیز قابل مقایسه خواهد بود ........ با تشکر فراوان

منبع : اخبار روستا


یادی از آواهای ماندگار روستای شایق

با سلام ، نظر دوست گرامی جناب آقای بایرام دشتی ، نشان می دهد که نیاز است در خصوص بسیاری از زاویه های زندگی افراد روستای شایق مطالبی تهیه شود ، سوال این است ، چه کسی باید این مطالب را تهیه کند و در اختیار وبلاگ شایق کندیمیز قرار دهد ، یا در مورد موضوعات مشابه شما چه کمکی می توانید بکنید؟

با این مقدمه و تشکر از دوستانی که در این مکان مجازی دیدگاه خود را مطرح می سازند ،

    جناب آقای دشتی با تشکر از شما و اینکه احساس می کنی حرف هایی از روستای شایق هنوز نوشته نشده است ، و با اجازه جناب آقای سیفیان نکته ایی ضروری است در اینجا عنوان شود .

        دوست عزیز این وبلاگ به همه دوستان و کسانی که قلب شان برای روستای شایق می تپد تعلق دارد  و هر یک از شما بزرگواران می توانید با ارسال مطلب و تهیه گزارش در غنی تر کردن آن کم  ما را یاری دهید ، اینکه به چه موضوعاتی پرداخته نشده وظیفه همه علاقمندان ، شما و ما می باشد که با تهیه و ارسال گزارش یا هر نوع مطلبی که لازم می دانید در ارتقاء کیفی آن بکوشیم ، لطف کنید به جای اینکه بگید به موضوعی کمرنگ پرداخته شده یک گزارش تهیه کنید و بفرمایید ما آنرا با نام خودتان در وبلاگ قرار دهیم ، اگر این وبلاگ برای جوانان آگاهی به همراه داشته با کمک تک تک شماها غنی تر شده و با یاری خداوند در آینده به اطلاعاتی که در شایق کندیمیز منتشر شده افتخار خواهیم کرد . اکنون نیز مطالب این وبلاگ مرجع معتبری از گذشته و افراد بزرگواری روستای شایق می باشد ،

همانگونه که می بینید خیلی از دوستان از مطالب این وبلاگ استفاده می کنند بدون اینکه مرجع آنرا قید بفرمایند . یا مطالب این وبلاگ خوراک ایراد گیری آنها شده است . بهتر مسیر این است که هر کدوم از ما آنچه را که در حافظه داریم یا می توانیم مطالب را باز بزرگان روستا کسب نمایم آنها را بنویسم  و در اختیار خوانندگان گرامی قرار دهیم ، بی شک فقط نامه نا نوشته بدون اشتباه خواهد بود ، و ما نیز اگر به مطلبی کمتر پرداختیم  یا کمتر پرداختیم نداشتن اطلاعات مکتوبی است که در روستای شایق تولید نشده است ، اگر هم تولید شده است آنها در دسترس نیستند  و کسانی ممکن است در کنج خانه  خود یا اقوام عکس ها و اطلاعاتی  داشته باشند ولی تا وقتی  آنها اسکن نشود و مطلبی در مورد آن تهیه نشود خوانندگان نمی توانند در مورد آن بداننند .

دوست عزیز و بزرگوارن علاقمند به روستای شایق ، شما هم برای ما بنویسید تا در سایت قرار دهیم ، هر چیزی که فکر می کنید لازم است نوشته شود و ارزش نوشته شدن دارند .

 منتظر مطالب خوبتون هستیم


نظر آقای بایرام دشتی 

ای نام تو بهترین سر اغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
یادی از اواهای ماندگار روستا
با عرض سلام وخسته نباشید محضر تلاشگران بی ادعای دیار خوبان. صفالی شایق

برادر گرامی اقای سیسفیان وقتی سایث را مرور میکنیم به تمامی نکات ریز ودرشت بر میخوریم .ولی فکر میکنم در مورد افراد خوش صدایی که در روستا روزگاری دورانی داشتیند .واینک در دل خاک خفته اند کمی کمرنگتر پرداخته شده است.لذا در صورت داشتن اطلاعاتی از قبیل صدا تصویر ویا هر چیز دیگراز افرادی که صدایی ماندگارداشتند را در سایت برای بازدید کنندگان به نمایش بگزارید .ممنون میشم


با سپاس فراوان
ارزوی قلبی ما سربلندی نام ان دیار است

اردبیل

       مورخان قديمي ، مانند نويسنده « حدود العالم» ، اردبيل را واژه‌اي اوستايي دانسته‌اند كه از دو كلمه « ارتا» ( مقدس ) و « ويل» ( شهر ) به معني شهر مقدس تركيب شده است. بسياري از مورخان اسلامي، همچون ياقوت حموي و فردوسي شاعر نامدار ايران، بناي اين شهر را به فيروز پادشاه ساساني ( 489 ـ 457 م ) نسبت مي‌دهند و آن را « بادان پيروز» ناميده‌اند. 


فردوسي در شاهنامه آورده است:
دگر كرد بادان پيروز نام     همه‌ جاي شادي و آرام و كام
كه اكنون خواني همي اردبيل ك   ه قيصر بدو دارد از داد ميل

صاحب كتاب « روضه الصفا» مي‌نويسد:

« اردبيل از بناهاي كيومرث، پادشاه كيانيان بود». از آن‌جا كه نام اردبيل در داستان « ويس‌ و رامين» از آثار ادبي دوره اشكانيان آمده، چنين مي‌نمايد كه اين شهر بيش از 1500 سال قدمت تاريخي دارد. در زمان سلطنت هخامنشيان، در اطراف رود « بادي مريز» » كه رود كوراي امروز در قفقاز است،‌ براي حفظ و نگهداري مرز ايران اردويي مهم وجود داشت كه مركز آن اردبيل بود. اين موضوع، اهميت سياسي و نظامي اردبيل را ثابت مي‌كند.

  به روايت اوستا، زردشت پيامبر ايراني در كنار رود « دائي يتا» كه امروزه ارس ناميده مي‌شود، به دنيا آمد و كتاب خود را در سبلان نوشت و براي ترويج دين خود، روي به شهر « باذان پيروز» آورد. عده‌اي به او گرويدند و در اين ناحيه جنگي ميان زردشتيان و بت‌پرستان روي داد كه در اين جنگ بت‌پرستان بر همه روستاها و قصبه‌هاي اطراف اردبيل دست يافتند. به افتخار اين پيروزي، آتشكده‌اي در اردبيل بنا كردند كه امروزه آثار آن در سه فرسنگي اين شهر در دهكده‌اي به نام آتشگاه باقي مانده است.

   در زمان انوشيروان كه پيروان مزدك از ترس مجازات به گوشه و كنار ايران مي‌گريختند، اردبيل نيز جرو شهرهاي پناهندگان و فراريان مزدكي بود. اين گروه، از مخالفان حكومت ساساني و خلافت امويان در اردبيل بودند كه پيوسته عمال حكومتي ساساني و خلفاي بني‌اميه دستور پيگرد توقيف آنان را صادر مي‌كردند. اهميت مسأله مزدكيان ، خلفاي بني‌اميه را بر آن داشت مركز حكومت آذربايجان را از مراغه به اردبيل انتقال دهند.

    در زمان حمله اعراب به ايران و به ويژه هنگام فتح آذربايجان، بيشترين تلاش آنان متوجه مركز آن يعني اردبيل بود. هنگام فتح ايران به دست اعر اب ـ سال 22 هجري ـ اردبيل بزرگ‌ترين شهر آذربايجان بود كه به دست سپاهيان اسلام افتاد. اين شهر در زمان خلفاي بني‌اميه ( 41 ـ 33 هـ ـ ق ) مركز ايالت آذربايجان بود.

      در زمان هشام از خلفاي بني‌اميه، طوايف بارين خزر به آذربايجان حمله كردند. در اين حمله، اردبيل نيز غارت شد. اردبيل در زمان عباسيان كرسي‌نشين ايالت وسيع آذربايجان بود. در اين زمان، شهر داراي پادگان و برج و بارويي بود كه طول آن از هر طرف به چهار كيلومتر مي‌رسيد .

    بين سال‌هاي 317 ـ 267 هجري، اين شهر مركز حكمراني طايفه بني‌ساج بود كه حكومت را از مراغه به اردبيل انتقال داده بودند.

  اردبيل تا حمله مغول ، مركز حكومت آذربايجان بود. در سال 617 هجري، مغولان پس از حمله به ايران، اردبيل را غارت كردند. در زمان هلاكوخان ، مركز فرمانروايي از اردبيل به مراغه منتقل شد و در زمان آباقاخان، تبريز پايتخت حكومت ايلخانان شد. در دوره تيموريان، امير تيمور در اردبيل به خدمت شيخ صفي‌الدين رسيد و به درخواست شيخ، هزار نفر از اسيران را به او بخشيد.

  پس از فوت شيخ صفي‌الدين اردبيلي، اين شهر كعبه آمال و قبله صوفيان شد و انبوهي از پيروان طريقت روي به اين شهر نهادند. شاه اسماعيل براي تشكيل حكومت واحد ايراني، از اردبيل قيام كرد و همه ولايات را مطيع ساخت؛ شورش‌ها را خواباند و ملوك‌الطوايفي را از بين برد. وي سپس بر اوضاع آشفته ايران مسلط شد و تبريز را در سال 906 هجري پايتخت رسمي ايران كرد. از آنجا كه حكمران اردبيل از خاندان صفوي انتخاب شده بود و اين شهر مدفن اجداد صفوي هم بود، ديگر باره آن را مقدس خواندند.

به علاوه در زمان صفويان، هر كس گناهي مي‌كرد از ترس مجازات به اردبيل پناهنده مي‌شد و از هر گونه آسيبي در امان مي‌ماند از اين رو، به دارالامان نيز معروف بود. در برخي از كتاب‌هاي تاريخي، اين شهر را دارالارشاد هم ناميده‌اند.

     اردبيل در دوره صفوي از لحاظ سياسي و اقتصادي سرآمد شهرهاي ايران بود. اين شهر در مسير شاهراه تجارتي ايران و اروپا قرار داشت و ابريشم وارده از گيلان، از طريق اردبيل به اروپا صادر مي‌شد. اين امر، در پيشرفت اقتصادي و افزايش درآمد مردم تأثيري مهم داشت. در آغاز قرن 19 ميلادي، عباس ميرزا نايب السلطنه قاجار، مركز ستاد سپاهيان خود را در اردبيل قرار داد و به كمك افسران فرانسوي قلعه‌اي در برابر قواي مهاجم روس بنا كرد كه بعدها تبديل به زندان شد و آن را « نارين قلعه » ناميده‌اند.

    در جنگ ايران و روس در 1218 هجري قمري، قواي روسيه به اردبيل حمله كرد . تا تنظيم عهدنامه تركمانچاي، اين شهر در اشغال قواي بيگانه بود. در اين زمان ( 1245 هـ ق ) همه اشياي قيمتي و بي‌همتاي مقبره شيخ صفي‌الدين و زينت‌آلات ديگر مقبره‌ها و كتاب‌هاي مهم كتابخانه اردبيل كه شاه عباس وقف كرده بود و از كتاب‌هاي خطي نفيس و بي‌نظير و بي‌همتا بود غارت شد. اين اشياء و كتاب‌هاي نفيس هم اكنون در موزه‌هاي مسكو و لنينگراد نگهداري مي‌شود.

    پس از انتقال قدرت و امور وليعهد نشين قاجار به تبريز، اردبيل كه تا اين موقع داراي اهميت و اعتبار ويژه بود، از رونق افتاد و راه‌هاي تجارتي روسيه از اردبيل به تبريز تغيير مسير داد. با احداث راه‌آهن تبريزـ جلفا، ارتباط اقتصادي اين شهر قطع شد و از آن همه تجارت و صادرات و واردات مهم، جز كاروان‌‌سراهاي متروك چيزي باقي نماند. از رونق افتادن تجارت اين شهر سبب مهاجرت انبوهي از مردم آن به تهران و تبريز شد. در زمان ضعف سلسله قاجار، به ويژه پس از جنگ جهاني اول، برخي از افراد ايلات و شاهسون‌ها شهر اردبيل را بارها غارت كردند و خسارت فراوان به مردم شهر وارد آوردند.

      رويدادهايي مانند زمين‌لرزه‌هاي پياپي، هجوم قبايل و اقوام گوناگون، و تاخت و تاز بيگانگان رفته‌رفته سبب شد اردبيل از پيشرفت و ترقي بازماند. در سال‌هاي گذشته ، اين شهر توسعه يافته و بر اهميت و وسعت آن افزوده شده است. به گونه‌اي كه امروزه، يكي از شهرهاي آباد و پرجمعيت و فعال اقتصادي استان است. هم‌چنين اين شهر به خاطر وجود‌ آثار تاريخي و به ويژه مقبرهاي خاندان شيخ صفي و همجواري‌اش با آب‌هاي گرم سرعين يكي از كانون‌هاي جلب جهانگرد است كه هر ساله هزاران نفر را از استان آذربايجان شرقي و ديگر استان‌هاي همجوار و تهران به خود جلب مي‌كند.

روستاها و بخش های اردبیل :

 

  سردابه بالغلو ارشق شرقي  
  كردكندي گل مغان چاغونگنش  
  خيارك قاسم قشلاقي تقي ديزج  
  چناقرود ماديه طالب قشلاقي  
  علي اباد ملاباشي بيگلراباد  
  گنسول كندي حسن باروق اكملو  
  كمرلي شام اسبي قوش قيه سي  
  ديولق وره نو خواجه بلاغي  
  قلعه جوق سبلان زيوه پيرالوان  
  سيدلر بنفشه درق جمايران  
  شالي كندي نوران شريف بيگلو  
  اميدچه ملايوسف گل تپه  
  عموقين الماس لله لو  
  شفيع گوني پيرالقير دليكلي داش  
  سردابه حكيم قشلاقي سرخانلو  
  باروق روشنق ابدارلو  
  حسنعلي كندي زردالو قشلاق اوچ بلاغ  
  ديجوجين خرابه كهل اق قلعه  
  حمل اباد قليچي الماس كندي  
  شهريور گلي ايمير  
  گرجان شرقي بايرام بدني  
  ميرني نيار چات قيه  
  جمادي اقبلاغ اقاجان خان خلج  
  خشكه رود حميداباد داشلوجه  
  دومه كمي اباد ساوج بلاغ  
  شيشه گران اقبلاغ رستم خاني طهماسب اباد  
  قره تپه سبلان چنذانق كفتاره  
  وكيل اباد اقاباقر محمدجان لو  
  اروانق رضي اباد نقدي كندي  
  ديوله سر پيراقوم غربي  
  ينگجه رضابيگلو تپراقلو ثمرين  
  اوزون بنه كلخوران جبه دار  
  بنه خرمندلي كلخوران شيخ چوخوريورد  
  جينقرلو صومعه حسين خانكندي  
  چهل گز سلطان اباد كمركندي  
  شمشيرخانه اردي ميجندي  
  عزيزلو كركرق هاچاكندي  
  بنه قارداش خانلو گيلان ده اميراباد  
  بنه قباداباد انزاب عليا علي قشلاقي  
  بندمهدي خانلو تازه كندرضااباد گنديشمين  
  الگشاد قره لر ينگجه ملامحمدحسن  
  فولادلوي جنوبي ساميان مختاراباد  
  انطاق /شاهبلاغي اقچه كند معصوم اباد  
  اينلو تازه كندشريف اباد مياندرق / تقي كندي  
  بودالالو هير چراپا  
  جياوان اهوقلعه شيخ احمد  
  چيملو بقراباد كردقشلاقي  
  حفظاباد كريق كولانكوه  
  داشبلاغ قزل قيه ابربكوه  
  سيداباد قشلاق محمدبيگ سفلي اسماعيل خان كندي  
  محموداباد كلخوران تازه كندمحمديه  
  نيورسفلي كرگان رويندزق  
  پيله گلين بيله درق شندرشامي  
  الماگلن خانقاه /خانگاه فولادلوي شمالي  
  دليلو شبلو ارالوي كوچك  
  عباس اباد كوهساره خليل اباد  
  فيروزاباد چنذاب قره داغ لو  
  قره ولي دمدمه گورادل  
  قيه چمن قشلاق محمدبيگ عليا الوچه فولادلو  
  گورقلعه كردعلي گل تپه ملالي  
  مسجدلو يايچي نوشهر  
  هل اباد دويل ارالوي بزرگ  
  سبلان ابگرم حصار  
  ارديموسي الوارس ايوريق  
  كلور شايق    
  ايران دره سي گازير    
  اندراب كرده ده    
  شمس اباد كلخوران ويند    
  ارجستان كنزق    
  بنمارسبلان اسب مرز    
  سامانلوي بزرگ اوجور    
  سيين لاطران    
  الوچه سبلان ورگه سران    
  دراباد اق قلعه    
  تازه كندسبلان بيله درق    
    ورنياب    
    ويندكلخوران    
    الداشين


برگرفته از : موسسه روستا شناسی

مرحوم حاج اله قلی سیف اله زاده

نویسنده بزرگ و بنام آذربایجان حبیب ساهر پدر شعر نو ترکی

حبیب ساهر،دراردیبهشت ماه ۱۲۸۲ شمسی درتبریز به دنیا آمد، پدربزرگ وی مدتی قبل همراه با خانواده از روستای ترك میانه به تبریز مهاجرت کرده ودر محله دوه چی ساکن شده بود. پدرساهر"میر قوام" در آشوب های داخلی شهر تبریز در روزهای پیروزی انقلاب مشروطیت در سنگر سرخاب کشته شد و ثروت قابل توجه پدرش را برادر بزرگ عیاشش بالا کشید،کودکی حبیب در فقر گذشت.تحصیلات مکتبی اش را در شاگردی ملائی طی کرد که مجبورش می کرددر حالیکه زبان فارسی را خوب نمی دانست ، گلستان و بوستان سعدی را از برکند.دوران دبیرستان را با استاد شهریار هم مدرسه شد و به گمان بسیاری ، منظور شهریار از «شهریارا بی حبیب خود نمی كردی سفر»، ساهر بوده است . بعد از دوران دبیرستان و مراودت ادبی با شهریار ، به كردستان رفت .
اودر سال 1306 برای کسب تحصیلات عالی به استانبول رفت و در سال 1312 موفق به اخذ لیسانس جغرافیا شد، در شش سالی که درکلوپ آمریکائی های استانبول اقامت داشت با دو کشیش کاتولیک فرانسوی دوستی پیدا کرد که اطلاعات گسترده ای از ادبیات نوی فرانسه داشتند، و چیزهای زیادی از آن ها آموخت ، به خصوص در مورد شعر مدرن فرانسه ، و تعدادی از آثار شعرای نوپردازی مثل بودلر را به فارسی ترجمه کرد. در استانبول با موج شعر نوی ترکی( و افکار" ترک های جوان") آشنا شد ، ولی استاد اصلی خودش در شعر را ، تقی رفعت می داند که در تبریز دوره ی خیابانی ، با خانم شمس کسمائی نشریه ی آزادیستان را به عنوان ارگان تجدد ادبی چاپ می کردند. ساهر پس از 6سال زندگی در استانبول عازم باکو شد و پس از مدتی به تهران رفت . وی در اداره معارف تهران به عنوان معلم استخدام شده ودر سال1313برای تدریس جغرافیا به زنجان فرستاده میشود، به دلیل تدریس به زبان مادری کودکان در زنجان(ترکی) و عدم توجه به تذکرات ساهر به مازندران تبعید میشود، در مازندران به دلیل ابتلا به مالاریا به تهران بازگردانده میشود، بعد به قزوین رفته ودر نهایت در تبریز مشغول تدریس میشود، بعد سال 1320 و سقوط خفقان رضاشاهی فعالیت های فرهنگی و ادبی فراوانی در ایران و مخصوصاً آذربایجان شروع میشود، ساهر هم به نوبه خود فعالیت های ادبی خود را گسترش داده و تعدادی از کتابهای خود را پخش میکند. در دوره ی حکومت پیشه وری در تبریز، حبیب ساهر کتاب های درسی را به ترکی نوشت، اما وقتی در دوره حکومت ملی آذربایجان
از او خواستند اشعار ایدئولوژیک بسراید عذر خواست:"شعر از درون می تراود و نمی تواند سفارشی باشد، من شاعرم نه تبلیغات چی."

اما اواخر سال1325 وبعد از بازگشت استبداد سیاه شاهنشاهی پهلوی به آذربایجان ساهر را از تبریزش جدا کرده و به اردبیل تبعید میکنند، ساهر سیاه بختی خود و همزبانانش را اینگونه با زبان شعر بیان میکند:


بیزه یاد كابوسو باخ كؤلگه سالیب

بو اؤلومدور، بو اؤلوم كؤلگه سىدیر!
یاد دیلی اؤلسا دا خوش سسلی، یئنه
بیزجه ارباب سسی، جلاد سسىدیر...

خانلیغین باخما دونو قیرمیزىدیر
او بویا، ائل اوبانین آل قانىدیر
او بیزیم وارلیغیمیزلا دؤیوشور

او بیزیم شئعریمیزین دوشمانىدیر...


     ساهر در اردبیل به معلمی میپردازد و بدون توجه به تحت نظر بودنش مجموعه شعر فارسی با نام "اشعار جدید" را در نسخه های محدودی پخش مکند، پس از 3سال زندگی در اردبیل باردیگر به قزوین فرستاده میشود ودر آنجا مشغول تدریس میگردد، در همان سالها کتابهای ترکی ((كؤوشن)) و ((لیریك شئعرلر)) بصورت پنهانی پخش میکند، پس از آن هم کتابهای شعر فارسی ((خوشه ها))، ((اساطیر)) و ((اشعار برگزیده)) راپخش میکند، ساهر پس از 13 سال زندگی در قزوین به تهران منتقل شده و تا پایان عمر در تهران زندگی میکند، وی در تهران کتابهای ((كتاب شعر1))، ((كتاب شعر2))، ((میوه ی گس))، ((نمونه هایی از ادبیات منظوم ترك))، ((سحر ایشیقلانیر)) را پخش میکند، بعد از انقلاب شعرهای بسیاری از ساهر در مجله های منتشره در تبریز، زنجان، تهران و...چاپ میگردد، اما متأسفانه به گفته خودش بسیاری از آثار وی هیچگاه چاپ نشد...
از ساهر در مطبوعات فارسی تنها با امضای ساهر (ساهر حبیب ساهر، میر حبیب ساهر، ساهر تبریزی) و در مطبوعات تركی با امضاهای ساهر، اولكر، لاادری، آیدنی، آقجانابلی و سرخابلی، مقالات، اشعارو نوشته هایی به چاپ رسیده است.
ساهر، داستان نویس و شاعری توانا بود. از او آثاری به سه زبان تركی ، فارسی و فرانسوی منتشر شده است . هم زمان با میرزا تقی خان رفعت و قبل از ظهور نیما، ساهر شعر نو فارسی سرود و سبك جدیدی را در شعر تركی بنیان گذاشت و عنوان «پدر شعر نو تركی ایران » را از آن خود كرد. نوآوری‌های‌ حبیب‌ساهر، به‌ رغم‌ آنكه‌ در فضای‌ ادبیات‌ معاصر، انعكاس‌ چندانی‌ نیافته‌، از نقطه‌ نظر تاریخ‌ تطور شعر فارسی‌ حائز اهمیت‌ است‌.چرا كه‌ از یك‌ طرف‌، بدعت‌های‌ او در شكستن‌ قالب‌های‌ كلاسیك‌، مستقل‌ از تجربة‌ نیما یوشیج‌ بود و از طرف‌ دیگر، اقتباس‌ و ترجمه‌هائی‌ كه‌حبیب‌ ساهر از آثار ادبی‌ شاعران‌ تركیه‌ به‌ عمل‌ آورده‌ است‌، از حیث‌ حجم‌ و كیفیت‌، خود خدمتی‌ در راستای‌ غنا بخشیدن‌ به‌ ادبیات‌ فارسی‌محسوب‌ می‌شده‌ است‌. اگرچه‌ كوشش‌های‌ حبیب‌ ساهر و نیما یوشیج‌ در نهایت‌ به‌ یك‌ راه‌ ختم‌ شده‌ است‌ ولی‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ در مورد حبیب‌ساهر، نوعی‌ اجحاف‌ صورت‌ گرفته‌ و تجربیات‌ و تلاش‌های‌ وی‌ به‌ نوعی‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌ است‌. شاید اگر حبیب‌ ساهر، همچون‌ نیما یوشیج‌،كارهای‌ خود را در زمان‌ مناسب‌ انتشار می‌داد، در تاریخ‌ تكامل‌ شعر نو جایگاهی‌ دیگر گونه‌ می‌یافت‌ و پژواك‌ فریادش‌ در هیاهوی‌ تبلیغات‌ دیگرمدعیان‌ به‌ فراموشی‌ سپرده‌ نمی‌شد.
اكنون در دانشكده های ادبیات تركیه و جمهوری آذربایجان ، دانشجویان دوره های عالی ادبیات تركی ، برای فارغ التحصیل شدن ، باید در كنار سایر دروس خود، درسی سه واحدی به نام «ساهر شناسلیق »را هم بگذرانند. ظرایف ادبی اشعار تركی ساهر، همچون «حیدربابایا سلام » شهریار، آن چنان گسترده و غنی است ،كه تاكنون قریب ۶ موضوع پایان نامه دوره دكترا و كارشناسی ارشد را به خوداختصاص داده است .
وی ، جزء آخر قرآن كریم ، بخشی از غزلیات حافظ، شصت رباعی اصیل و ناب از خیام ، گلستان سعدی و بسیاری آثار دیگر را به صورت منظوم به زبان تركی معاصر ترجمه كرده است .
نمونه هائی از ترجمه ی رباعیات خیام:

خیام:
ساقی گل و سبزه بس طربناک شدست
دریاب که هفته ی دگر خاک شدست
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شدست و سبزه خاشاک شدست

ساهر:
ساقی! چمن ایچره باخ! آچیب گول و چیچک
گوللر سولاجاق گونشده بیر هفته یه دک
گل، توک شراب ایچ کی سن باخینجا ، بو یاشیل
اوتلار قورویوب ،گول ده غوبارا دؤنه جک!

خیام:
این کوزه چو من عاشق زاری بوده ست
در بند سرزلف نگار ی بوده ست
وین دسته که در گردن او می بینی
دستیست که در گردن یاری بوده ست.

ساهر:
من تک اوره یی باغلی اولان قارا تئله
بو مئی کوزه سی عاشیق ایمیش بیر گؤزه له
اول قولپلارا باخمایین، کی عاشیق قولودور
واختىیله دولارمیش اونو بیر اینجه بئله.

خیام:
هنگام سفیده دم خروس سحری
دانی که چرا کند همی نوحه گری؟
یعنی که نمودند در آئینه ی صبح
کز عمردمی گذشت و تو بی خبری.

ساهر:
هر صوبح اوجالار خوروزلارین اینجه سسی
اول اینجه سسین بودور درین فلسفه سی:
سن آنلامادان آیناسی ایچره سحرین
بیر سایه گؤروندو...کئچدی عؤمرون نفسی.

  هر چند از رحلت حبیب ساهر، با روز و ماه و تاریخ و حتی محله در گذشت (طرشت تهران) و تشییع پیكر و مجالس ترحیم بسیار با شكوه وی، اطلاعات جامعی در دست است، ولی در قرآنی كه از پدر بزرگوار وی – سیدی كه در قیام مشروطیت و به گاه كودكی میر حبیب ساهر ربوده شد و دیگر نشانی از او به دست نیامده – به جای مانده، تاریخ ولادت استاد ساهر، سال 1282 ذكر شدخه و از ماه و روز تولدش، هیچ كفته نشده است. بعدها، ساهر در اشعار خود، بارها، از زمان ولادت و كودكی اش سخن گفته و می توان از روی این اشعار دریافت كه وی، احتمالا در ماه دوم از فصل بهار 1282 – آن گاه كه زمین و زمان با عطر گل و ریحان و شقایق و یاسمن درهم آمیخته می شود، از مادر زاده شده،

ودر نهایت شاعر مبارز و مردمی ملت آذربایجان بعد از یک عمر مبارزه در راه استیلای حق و خدمت به خلق خویش
در شب 24 آذر1364 چشم از جهان فروبست ودر بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی

صدای پای عید می آید

صداي پاي عيد مي آيد
عيد قربان پاک ترين عيدها ست

عيد سر سپردگي و بندگي است

عيد بر آمدن انساني نو

از خاکسترهاي خويشتن خويش است
عيد قربان عيد نزديک شدن

دلهايي است که به قرب الهي رسيده اند
عيد قربان عيد بر آمدن روزي نو و انساني نو است
روز اوج بندگی و تجلی ایثار ابراهیمی مبارک...

یاد ما هم باش....

اومد پيشم حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه فرق ميکنه

گفت :حاج آقا يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهمه

گفتم :چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال ميشم بتونم کمکتون کنم

گفت: من رفتني ام!
گفتم: يعني چي؟
گفت: دارم ميميرم

گفتم: دکتر ديگه اي رفتی، خارج از کشور؟

گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاري نميشه کرد.

گفتم: خدا کريمه، انشاله که بهت سلامتي ميده

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بميرم یعنی خدا کريم نيست؟

فهميدم آدم فهميده ايه و نميشه گل ماليد سرش

گفتم: راست ميگي، حالا سوالت چيه؟

گفت: من از وقتي فهميدم دارم ميميرم خيلي ناراحت شدم از خونه بيرون نميومدم

کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن

تا اينکه يه روز به خودم گفتم تا کي منتظر مرگ باشم

خلاصه يه روز صبح از خونه زدم بيرون مثل همه شروع به کار کردم

اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار اين حال منو کسي نداشت

خيلي مهربون شدم، ديگه رفتاراي غلط مردم خيلي اذيتم نميکرد

با خودم ميگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن

آخه من رفتني ام و اونا انگار موندنی

سرتونو درد نيارم من کار ميکردم اما حرص نداشتم

بين مردم بودم اما بهشون ظلم نميکردم و دوستشون داشتم

ماشين عروس که ميديم از ته دل شاد ميشدم و دعا ميکردم

گدا که ميديدم از ته دل غصه ميخوردم و بدون اينکه حساب کتاب کنم کمک ميکردم

مثل پير مردا برای همه جوونا آرزوي خوشبختي ميکردم

الغرض اينکه اين ماجرا منو آدم خوبي کرد و مهربون شدم

حالا سوالم اينه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آيا خدا اين خوب شدن منو

قبول ميکنه؟

گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم ميرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون
واسه خدا عزيزه

آرام آرام خدا حافظي کرد و تشکر، وقتی داشت ميرفت گفتم: راستي نگفتي چقدر وقت داري؟

گفت: معلوم نيست بين يک روز تا چند هزار روز!!!

يه چرتکه انداختم ديدم منم تقريبا همين قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه
بيماريت چيه؟

گفت: بيمار نيستم!
گفتم: پس چي؟

گفت: فهميدم مردنيم، رفتم دکتر گفتم: ميتونيد کاري کنيد که نميرم گفتن:
نه گفتم: خارج چي؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجي

مارفتني هستيم وقتش فرقي داره مگه؟ باز خنديد و رفت و دل منو با خودش برد

 دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب...

تسلیت درگذشت مادری دلسوز

روز سه شنبه 5 مهر ماه 1390 چراغ مادری مهربان ، همسری زحمتکش ، حاجیه خانم نساء وخشیدن همسر مرحوم حاج ستار وخشیدن و مادر حاج بایرام ، حاج ابراهیم ، حاج محمد و مرحوم رحیم وخشیدن و دخترانش در شهر تهران به خاموشی گرایید ، بدینوسیله ضمن عرض تسلیت به فرزندان آن مرحومه و بازماندان صبر و بردباری و از خداوند منان علو درجات را برای آن مرحومه خواستاریم .
روحش شاد

دوستی ها ارزشمندند

رها مکن


روستای زرج آباد در استان اردبیل

اطلاعات کلی از روستا زرج آباد

جـــــمـــــیــــــعــــت :

حدود 252 خانوار--> حدود 1100 نفر" البته این عدد در طول سال به دلیل مهاجرت دائمی

اهالی برای کار به شهرستان های مختلف متفاوت است."

پیش شماره تلفن روستا : 0452496

زبان : ترکی آذربایجانی

دين : اسلام ، شيعه (دوازده امامی)

وضیعت كشت و آب :

آبي و ديمي ، آب كشاورزي و آشاميدني از چشمه و چاه ژرف ( از طريق لوله كشي)

فرآورده ها کشاورزی و دامی :

گندم، جو ، يونجه ، بنشن ، سيب زميني ، سيب درختي ، آلبالو ، گيلاس ، گلابي ، گردو ،

آلوچه ، زرد آلو و چوب درختــان بيد و چــــنار ** لبنـــیات ، عسل ،گوشت قرمز و انواع

فرآورده ها دیگر.

پوشش گیاهی :

درخت زالزالك ، گياهان شيرين بيان ، گل گاوزبان ، گل ختمي ، پونه ، آويشن ، خاكشير ،

كاسني ، مريم گلي ، گل بنفشه و انواع گون  كه كاربرد داروئي و صــنعتي دارند و پوشش

گياهي براي چراي دام.

پوشش جانوران و پرندگان :

گرگ ، خوک و گراز وحشی ، شغال ، روباه ، خرگوش ، جوجه تیغی، گورگن (پرسوخ) ، كبك ، عقاب ، بلدرچین و غیره.

آب و هوا :

سرد کوهستانی " مناسب برای سفر در تابستان " .

کوه های اطراف روستا :

كوه چاه داغ در يك كيلــومتري شمال ، كوه آيلي داغ در 3 كيلــومتري شمال باختر ، كوه عباس

در يك كيلومتري جنوب باختر و كوه خان داغي در يك كيلومتري جنوب آبادي است. { البته

کوههای زرج آباد با ارتفاع  2300 متر از سطح دریا بلند ترین نقطه شهرستان کوثر محسوب میشود. }

امکانات روستا :

داراي آب ، برق ، تلفن ، ایستگاه دریافت کننده شبـــکه های تلـــویـــزیونی ، دبستان ، مدرسه

راهنمائي ، دبیرستان ، مغازه ، دو نانوایی ، خانه بهداشت ، مركز بـــهداشت ، درمان ، مسجد ،

دفتر مخابرات ، شركت تعاوني روستائي ، شعبه پخش نفت ، کتابخانه عمومی ، غسالخانه ،

دهیاری ، شوراي اسلامی ، سالن ورزشی چند منظوره ، زمين فوتبـــال خاكي ، دو كارگاه

نجاري ، كارگاه پنير سازي " البته فصلی "


 مشخصات جغرافیایی روستا زرج آباد


روستای زرج آباد یکی از روستاهای دهستان زرج آباد می باشد که البته خودش مرکز این

دهستان است این دهستان یکی از چهار دهســتان مهم شهرســـتان است و در بخش فیــروز

شهرستان کوثر واقع شده و این شهرستان نیز در استان اردبیل است.


** فاصله این روستا با مرکز شهرستان کوثر 25 کیلومتر **


** فاصله این روستا با مر کز استان اردبیل 70 کیلومتر **


** فاصله این روستا تا تهران 373 کیلومتر **

مشخصات این روستا از لحاظ طول ، عرض جفرافیایی و همچنین از لحاظ ارتفاء از سطح دریا

به شرح زیر است:


* عرض جغرافیایی: 37.6492  * طول جغرافیایی :48.0573 * ارتفاع از سطح دریا :1876

عکس های قدیمی

مرحوم حاج رجب جعفرزاده نجفی

مرحوم حاج الله قلی سیف اله زاده

مرحوم حاج امیرخان ستوده شایق و مرحوم حاج محمود ستوده شایق ، دو برادر

مرحوم حاج محمود ستوده شایق ( پدرم )

مرحوم حاج آقابابا جمشیدی

رضا جعفرزاده ( حاج رضا ) ، هم اکنون ساکن تهران منطقه خاک سفید در شرق تهران

سولدوز همرنگی ، ساکن تهران ، منطقه نارمک خیابان سراج

بخشعلی جمشیدی ، ساکن تهران منطقه خاک سفید

حیدر ستوده شایق (برادرم) ساکن تهران ، منطقه نارمک ، سیمتری دوم اوقاف

ابراهیم وخشیدن فرزند مرحوم حاج ستار ، ساکن تهران منطقه خاک سفید

حاج اسد جعفرزاده 


عهدالله

شکور فکری ، ساکن تهران منطقه شمیران نو

استاد ابوالفضل

حاج عزیز جمشیدی ، ساکن تهران منطقه خاک سفیدپ

حاج بخشعلی جمشیدی ساکن تهران

مرحوم حاج محمود ستوده شایق و همسرش مرحومه قزتمام سیف اله زاده
جایشان در این ایام ماه مبارک زمضان خالی که همیشه مجالس قرآن خوانی وسفره های افطاری شان گشوده بود ( روحشان شاد )


تشکر از وحید وطن پور

salam
Aksaye gadimi khoobi to weblog Shayeg gozashtin. Khasteh nabashin.

ابتکار یک روستایی در تبدیل روستایش به قطب گردشگری

با سلام خدمت دوستان و جوانان روستای شایق ،گزارشی که در زیر می خوانید یک تجربه موفق از اشتغال زایی اکوتوریستی در یکی از روستاهای ایران عزیزمان است ، تجربه ایی که می تواند در بسیاری از روستاهای دیگر کاربردی شود ، لازم نیست به همین طرح بیاندیشیم ، طرح های بسیاری که به سلیقه شما می تواند در روستای شایق اجرایی شود ،  به فضایی فکر کنید که در اختیار دارید ، مراسم های سنتی غنی که  خیلی ها شیفته دیدن آن هستند . آداب و رسوم ما گنجینه گوهرباری است که نیاز به معرفی دارد و ....

امیدوارم با ایجاد جو صمیمیت و مسئولانه در راستای شکوفایی روستای عزیزمان شایق گام برداریم .


۹ سال پیش در یک شب بارانی دو گردشگر موتور سوار آلمانی در راه ماندند و برای اینکه بتوانند در یک جای امن شب را به صبح برسانند به خانه یک روستایی پناه بردند. عباس یک کارگر ساده روستایی همراه خانواده اش تلاش کرد تا به شیوه خودش از مهمانان خارجی به خوبی پذیرایی کند

0_149069001291284475_1278748420.jpg

کلبه آنها محقر بود و به جز چای آتشی و غذای روستایی چیز دیگری نداشتند. مهمانان عباس خارجی بودند و امکانات او برای پذیرایی اندک. سادگی پذیرایی خانواده عباس و زندگی یکروزه در روستای خوش آب و هوا رضایت حداکثری دو مهمان آلمانی را جلب کرد آنقدر که سه ماه بعد یک گروه هفت نفره آلمانی به پیشنهاد دوستانشان به خانه عباس رفتند. آنها خواستند تا با همان دم پختک و چای آتشی که دوستانشان تعریف کرده بودند در خانه روستایی عباس پذیرایی شوند. صبح عباس راهنمای آنها شد تا بتوانند مناطق دیدنی و طبیعی روستای بزم شهر بوانات فارس را ببینند.

موقع برگشت مهمانان آلمانی ۲۰۰ هزار تومان به عباس هدیه دادند. این پول در آن زمان برای عباس زیاد بود و او را به این فکر انداخت که بهترین راه برای کسب و کار می‌تواند پذیرایی از گردشگران در یک روستای با صفا باشد. بنابراین شروع به کار کرد. طوری که از نه سال پیش تا امروز ۱۸ هزار گردشگر خارجی به روستای بزم در منطقه بوانات فارس آمده‌اند و عباس هم به عنوان کارآفرین برتر در صنعت گردشگری توانسته ۱۲۶ لوح سپاس بگیرد و درآمد روزانه اش از روزی سه هزار تومان به ۶ میلیون تومان برسد. عباس ۳۵ ساله به ۲۸ کشور دنیا سفر کرد و خانه ۸۰ متری او الان به ۱۲۰ هزار متر رسیده است!

زهرا و نیلوفر دو دختر کوچک او کوچکترین راهنمایان ایرانی معرفی شده‌اند و تا کنون هم شبکه‌های تلویزیونی آلمان، روسیه، تایلند، شبکه ۲ و ۴ ایران فیلمهای مستندی با موضوع رونق گردشگری در روستای بزم بوانات پخش کرده‌اند.

0_966608001291284475_1278748358.jpg

او تعریف می‌کند که روزهای اول به آژانسهای مسافرتی شیراز و اصفهان سر زدم و گفتم که می‌توانم از گردشگران شما در روستا پذیرایی کنم. آنها هم گفتند باید مجانی بیایند روستا تا ببینند آیا اوضاع برای پذیرایی مناسب هست. آرام آرام مهمانان من از هفت نفر به چند هزار گردشگر خارجی رسید و به یک حمام خانه ام ۱۲ حمام دیگر اضافه شد تا جایی که می‌توانم الان تا چند هزار گردشگر را در روستا اسکان بدهم و برای پنج هزار نفر در منطقه بوانات اشتغالزایی کنم.

عباس برزگر قصد دارد تا یک هتل عشایری در ارتفاعات روستا بنا کند. او می‌گوید: این هتل یکی از گرانترین مراکز اقامتی ایران خواهد شد. این کار را با کمک ایل عشایری انجام می‌دهم.

برزگر معتقد است که در ایران مسئولان فقط شعار می‌دهند گردشگری صنعت درآمدزایی است. اما من یکی از کسانی بودم که توانستم هم برای خودم و هم اهالی روستای بزم بوانات درآمدزایی کنم. هر روز از یک مغازه خرید می‌کنم تا همه مغازه داران از این کار سود ببرند.

او فهمیده که اصالت و نوع غذا و چارچوب خانواده روستایی بسیار با ارزش است و می‌توان از راه معرفی آن به دیگران هم ارزشها را حفظ و هم برای خود و دیگرن درآمدزایی و اشتغال زایی کرد.

برزگر از گردشگران خارجی در روستا با محصولات کشاورزی خود پذیرایی می‌کند. خانواده و اهالی روستای بوانات همگی در امر کشاورزی موفق هستند و صبحها با عسل طبیعی و گردوی زمینهای خودشان از مسافران پذیرایی می‌کنند.

برزگر ادعا می‌کند که در موفقیتش هیچ سازمان و مرکزی دخالت نداشته است.” سازمان میراث فرهنگی پروانه گردشگری به من نمی‌داد و می‌گفت که باید تحصیلات عالیه داشته باشی. اما زمانی که کارم رونق گرفت پروانه افتخاری گردشگری دادند و در همایش هایشان از من و دخترانم تقدیر کردند.”

او می‌گوید که همه تجربیاتش را در برخورد با گردشگران به دست آورده است.” به عنوان یک گردشگر به کشورهای اروپایی سفر کردم تا ببینم یک توریست به چه چیزهایی نیاز دارد و آنها برای گردشگران چه کاری انجام می‌دهند. این موضوع کمک زیادی به من کرد. من متوجه شدم که بهترین راه پذیرایی از مهمان خارجی رفتار درست با اوست. نباید مصنوعی به آنها خوشامد بگویید. درست است که زبان شما را متوجه نمی‌شود اما می‌فهمد که از او برای چه منظوری پذیرایی کرده اید. گردشگر خارجی فقط می‌خواهد به او توجه شود، همه چیز بهداشتی باشد، دروغ نشنود و احساس نکند که می‌خواهید جیب او را خالی کنید. این سادگی در رفتار و گفتار باعث شده تا آنها از زندگی روستایی لذت ببرند. ما مسافران را به خانه مان راه می‌دهیم نه برای چاپلوسی بلکه می‌دانم آنها می‌خواهند یک زندگی واقعی روستایی را ببینند و با همان آدمها زندگی کنند. هر کدام از ما که از مسافر خارجی پذیرایی می‌کنیم مانند یک سفیر ایرانی هستیم که ایران را به کشورهای دیگر معرفی می‌کنند. بنابراین باید بهترین رفتارها را با گردشگر خارجی داشته باشیم.

برزگر در زمینه طبیعت گردی هم فعالیت می‌کند و با اینکه در ۸۰ کیلومتری پاسارگاد قرار دارد می‌تواند با استفاده از دو آژانس مسافرتی خود تورهای طبیعت گردی، پرنده نگری، عشایر و بازدید از جاذبه‌های تاریخی را راه‌اندازی کند.

عباس برزگر می‌گوید: وقتی فعالیت من و خانواده ام مورد استقبال دیگران قرار گرفت و بسیاری از کشورها به استفاده از خدمات ما علاقه نشان دادند کارشناسان داخلی و خارجی حوزه گردشگری پیشنهاد کردند که پس از این می‌توانیم در برگزاری تورها و دعوت از مسافران و گردشگران خارجی با افراد متخصص همکاری کنیم تا بتوانیم موفقتر از گذشته عمل کنیم و علاوه بر آن خودمان مجری تورها باشیم؛ این شد که به فکر را ه‌اندازی شرکت خدمات مسافرتی بوان گشت افتادم و با همکاری دوستان این شرکت تشکیل شد. البته این را هم بگویم که من از روزی که متوجه شدم بوانات قابلیت جذب گردشگر را دارد، به گونه‌ی برنامه ریزی کردم که از ورود تور مردم روستایی و شهری و حتی عشایر از مزایای اقتصادی تورها و ورود گردشگران به منطقه بهره مند شوند.

برزگر می‌گوید: مشکل ما ایرانیان این است که می‌نشینیم تا دیگران برای ما برنامه ریزی کنند. در حالی که جوانان کشور ما می‌توانند به راحتی با کمی ذوق و سلیقه کاری کنند که هم خودشان درآمد خوبی داشته باشند هم دیگران از کنار آنها سود ببرند.

او می‌گوید: کمتر کسی دنبال کارآفرینی می‌رود. مطمئن باشید هر روستایی در ایران به تنهایی می‌تواند از ابیانه بهتر و پر رونق تر باشد.

0_667788001291284476_1278748398.jpg
همه اهالی منطقه بوانات و روستای بزم از دهکده گردشگری عباس درآمد دارند. دیگران هم می‌توانند بیایند و ببینند که چطور یک پسر ساده روستایی با سواد بسیار کم توانست کارآفرینی کند و از صنعت گردشگری به معنای واقعی درآمد زایی کند.

روستای بزم در ۱۷ کیلومتری شهر بوانات به سمت استان یزد و کرمان آخرین نقطه استان فارس است که به منطقه گردشگری بوانات معروف شده است. فاصله این منطقه از شیراز و یزد دو ساعت و نیم است.

مجموعه گردشگری بوانات سه اتاق قدیمی دارد که هرکدام حدود ۷۰۰ سال قدمت دارند و ۵۰۰ دلار هزینه یک شب اقامت در این اتاقها است.

<

هزینه وبلاگ شایق کندیمیز

با سلام خدمت خوانندگان و همشهریان محترم

هر چند مطلب زیر توسط دوست ارجمندم تحت عنوان ادبیات نوشتاری یک منتقد در وبلاگ شایق کندیمیز درج شده بود ولی لازم بود توضیحات فنی در خصوص رایگان بودن وبلاگ شایق کندیمیز خدمت شما ارائه نمایم .

هر از چندگاهی ، دوستانی در قسمت نظرات می نویسند که این وبلاگ با بودجه روستای شایق اداره می شود یا در خصوص اینکه هزینه وبلاگ به طریقی به اهالی محترم روستای شایق تحمیل می شود .
البته نمی دانیم این دوستان که خود را آگاه به موارد اینترنت می دانند ، و با توجه به اینکه رسانه وبلاگ در همه جای دنیا رایگان ارائه می شود ، هدف شان از طرح کردن این موضوعات چیست ؟
شاید بتوان گفت ارزشمند ترین چیزی که بنده و آقای سیفیان صرف می نمایم وقتی است که جهت به روز رسانی و تامین اطلاعات و نوشتن و حضور داشتن در محیط فعال اینترنت صرف می کنیم و سایت شایق کندیمیز یکی از افتخارات ما برای دیده شدن روستای شایق ،  تقدیر و تشکر از بزرگان و آشنا نمودن جوانان شایق و جوانان وابسته ایی که پدرانشان از روستای شایق مهاجرت نموده اند می دانیم .

   برای اطلاع شما بزرگوان اعلام می کنیم که بنده و جناب آقای اسد سیفیان بر حسب وظیفه و دینی که به مردم روستای شایق در خود احساس می کنیم ، سعی کردیم بدینوسیله روستای شایق را در محیط مجازی اینترنت مطرح کنیم تا نسل های جوان هم روستایی مان از اوضاع و احوال گذشته و حال روستای شایق مطلع شده و رگ و ریشه های خود را بشناسد ، بسیار از افرادی که از روستای شایق مهاجرت کرده اند ، نیاز به آگاهی دارند تا به فرزندانشان بگویند ، روستای شایق چه گذشته ایی داشته ، افراد تاثیر گذار در آن چه کسانی بوده اند و طوایف مختلف چگونه با مهر و صمیمت در کنار هم به زندگی خویش ادامه داده اند .
من به شخصه یکی از افتخاراتم این است که پسوند فامیلی خودم نام روستای شایق را به همراه دارد ( ستوده شایق ) و باراها این کلمه را به نیکی یاد کرده ام و تا جان در بدن دارم نیز بر آن فتخار خواهم نمود . 

هر چند چنین نوشتاری به گونه ایی هرز نامه محسوب می شود  و کسانی که حتی نمی توانند نام واقعی خود را اعلام کنند ولی برای اینکه بدانید که این سایت با بودجه روستا گردانده نمی شود و ارزش تلاش ما را دوستانی خواهند دانست که در اینترنت هیج اطلاعاتی قبل از راه اندازی سایت روستای شایق کندیمیز نخواهند یافت می دانند .

به نمونه ایی از این نظرات که توسط افراد مجهول ارائه می شود توجه فرمایید  ... و خودتان قضاوت کنید

یکشنبه 12 تیر1390 ساعت: 22:17 توسط:منتقد
سلام

...  این سایت شخصی وخصوصی نیست و با بودجه روستا گردانده میشود .در صورت تکرار و عدم جواب با سایت شما برخورد خواهد شد .

پاسخ آقای علیرضا فکری شایق


   در قسمت نظرات دوست عزیز و همشهری محترم مان جناب آقای علیرضا فکری شایق نظر داشتند که ممکن است این نظر در ذهن شما یا برخی از جوانان روستای شایق و یا وابستگان آنها در شهرهای

دیگر باشد . بنده عیناً نظر ایشان را نقل کرده و توضیحاتی را در ادامه خدمت این برادر محترم و سایر عزیزانی که به وبسایت شایق کندیمیز مراجعه می کنند می دهم . و امیدوار هستم به یاری هم بتوانیم اطلاعاتی جامع از روستای شایق و منطقه خودمان به دوستداران منطقه آبا و اجدادی و پدری و مادری

مان ارائه نماییم .
ارائه یک نوشته مکتوب و ماندگار نیاز به اطلاعات دقیق و ذوق نوشتاری و احساس م

سئولیت دارد ، خیلی از افراد حرف و حقایقی در سینه دارند که تا نوشته نشود فقط خود ایشان صندوقچه اصرار خواهند بود ، امیدوارم دوستانی که حرفی برای گفتن دارند دست بکار شده و به جای ایراد و انتقاد ، خودشان مسئولانه عمل کنند و در راه غنی سازی اطلاعات ارائه شده بکوشند .


نظر آقای علیرضا فکری شایق :

دوشنبه 30 خرداد1390 ساعت: 14:52 توسط:عليرضا فكري شايق
جناب آقاي ستوده
سلام
وبلاگ شما براي معرفي روستاي عزيزمان به نظر اينجانب هنوز كامل نيست و اينكه اين روستا از طوايف ديگري نيز تشكيل شده‌اند نسبت به معرفي آنها اقدام نماييد.
با تشكر

جواب شایق کندیمیز ( ستوده )
علیرضا جان


دوست و همشهری بسیار عزیز و ارجمندم ، ضرب المثلی هست که مضم

ون آن به این صورت می باشد :
اگر قرار باشد کار کاملی در دنیا انجام شود هیچ کاری در دنیا شروع نمی شود .
بنده و آقای سیفیان هیچگاه به کامل بودن سایت ادعا نکرده ایم ، خواهش ما از همش

هریان و دوستان تحصیل کرده و جوانان شایقی و وابستگان محترم که در تهران یا شهرهای دیگر ساکن هستند این بوده که شما هر نوع مطلب ، عکس ، گزارش ، به خصوص اطلاعات از طوایف دیگر در اختیار دارید به آدرس ایمیل بنده یا آقای سیفیان ارسال بفرمایید بنده به شما قول می دهم آنرا به

نام خودتان در سایت درج نمایم .این وظیفه ایی است که به دوش همه آنهایی است که اهل فکر و اندیشه هستند ، اینکه خداوند این توفیق را بما عنایت کرده خداوند را هزاران بار شاکر هستیم ولی این مورد به این معنا نیست که ما تلاش داریم سلیقه ایی بنویسم ، از اهداف سایت روستای شایق آنرا از زوایای مختلف معرفی نماید ، شما خودتان قضاوت نمایید مگر ما چقدر اطلاعات مکتوب و مدون در اختیار داریم که آنرا در سایت بنویسم ، اگر شما و افراد چون شما هریک فقط یک مطلب یا عکس و گزارش و دانسته های خود را روی کاغذ آورده و جهت درج در سایت همکاری نمایید شاهد شکوفایی و ارتقاء سطح زندگی در روستای شایق خوهیم بود .

در ادامه ...

درخواست ما این است که اگر مطلبی قابل درج در سایت می دانید دست بکار شوید ، ایراد گرفتن بدون ارائه راهکار عملی و مسئولانه نه تنها کمکی به وضعیت زندگی اهالی رو

ستای شایق نخواهد داشت بلکه اثرات منفی بر جای می گذارد .
شما خودتان قضاوت کنید قبل از راه اندازی این سایت ببینید اگر یک مطلب در دنیای مجازی اینترنت در مورد روستای شایق منتشر شده اعلام کنید ، در حال حاضر در هر موتور جستجو گری روستای شایق در بسیار موارد در صدر توجهات واقع شده ، حداقل کاربرد وبسایت شایق کندیمیز اینکه دوستان جوان که در روستای شایق نبوده اند ، می توانند از این طریق اطلاعاتی را کسب نمایند . حال اگر فکر می کنید حرف های گفته نشده ، خیلی خوب بفرمایید از زبان شما و دوستان دیگر حرف های گفته نشده را در  سایت روستای شایق منتشر خواهیم کرد .

در پایان .

بنده به نوبه خودم و آقای سیفیان افتخار می کنیم که با راه اندازی این وبسایت توانسته ایم ، به معرفی روستای زیبای شایق ، مردمان مهربانش و صفای روستا و طبیعت بسیار چشم نوازش را به شیفتگانش ارائه نماییم . روستای شایق جایی است که تمام خاطرات کودکی ام ، اصلیت پدری و مادری ام می باشد و بنده به نوبه خودم با کمال افتخار فریاد خواهم زد " یاشاسین شایق کندیمیز " در کوچه پس کوچه های این روستا صدای پدرم مرحوم را که مظلوم حسین (ع) را از حنجره خسته اش فریاد بر آورده است . بنده تا عمر دارم بر سرزمین مادری ام افتخار خواهم کرد .......

شاد و با نشاط باشید
با احترام
پرویز ستوده شایق

خدایا شکرت

شیطان

هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال می كند
هی با شماره‌های غلط ، زنگ می‌زند،‏
آن وقت من اشتباه می كنم و او با اشتباه های دلم حال می كند.
دیروز یك فرشته به من می‌گفت: تو گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها كه خدا به تو زنگ می‌زد
(حی علی الصلوة ).
چرا جواب ندادی ؟؟!!؟!

حجکم مقبول

با سلام و درود خدمت دوست و برادر ارجمندم حاج اسد سیفیان
درود و سلام خدا بر زائرین خانه خدا ، حجکم مقبول ، امید که از لحظات زلال حضور در سرزمین وحی بهره کافی را برده و دعای های جنابعالی مورد تاییدات الهی قرار گرفته باشد . بسیار جای خوشبختی است که جنابعالی را در این مسیر الی الله می بینم ، همواره تندرست و فعال در راستای اهداف معنوی و یاری به همنوعان باشید که خدمت به خلق تنها پشتوانه ایی است که خواهد ماند .
                                                        با احترام
                                                 پرویز ستوده شایق

از نظرات خوب شما

یکشنبه 15 خرداد1390 ساعت: 10:18 توسط:محمدعلی خدادادی شایق
حجکم مقبول و سعیکم مشکور
آمد ازبیت خدا زائر گلزار بقیع
ازوصالش شده دلهاهمه زوار بقیع
دمبدم هدیه نمایید سلام و صلوات
چون نسیم سحری برگل بی خاربقیع
برادرارجمندحاج آقاسیفیان آب زمزم
گوارای وجودتان وخاک بقیع توتیای
چشمانتان محمدعلی خدادادی

تیم مشترک استان تهران و اردبیل به خانه بازگشت


تیم مشترک كوه نوردان استان تهران و اردبیل که موفق به صعود قله 8136 متري ماناسلو شده اند، پنج شنبه شب گذشته (5 خرداد ماه)، در میان استقبال جمعی از مسئولين كوه نوردي كشور و هيات استان تهران و همچنين هم نوردان و دوستداران خود به میهن بازگشت.

اعضاي اين تيم که عبارتند از آقايان دكتر علي رضا بهپور (رئيس كارگروه پزشكي كوهستان هيات استان تهران)، محمود هاشمي (عضو تيم ملي و تيم منتخب هيات استان تهران) و ايراج معاني (عضو تيم ملي) از استان اردبيل، پس از تلاشی 1 ماه، توانستند روز 19 اردیبهشت ماه هشتمین قله مرتفع جهان را صعود نمایند.
هیات کوه نوردی و صعودهای ورزشی استان تهران ضمن عرض خیرمقدم به این غیورمردانِ پرتلاش برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت های روزافزون دارد.

به آقای ایرج معانی فرزند سبلان و استان زیبای اردبیل این صعود موفقیت آمیز را تبریک عرض می نماییم و امیدواریم فرزندان سربلند سبلان قلل رفیع را یکی پس  از دیگر فتح نمایند . یاشاسین اردبیل جوانلاری

از : سایت هیئت کوهنوردی استان تهران

سایتها و  و وبلاگهای روستاهای استان اردبيل

مرجع سايت :  روستاهاي ايران

سایتها و  و وبلاگهای روستاهای استان اردبيل

1-     شهرستان اردبیل

عنبران علیا - درآباد - حور - ایردموسی - اواشانق - ثمرین - گندشمینجبه دار

2-   شهرستان نمین

نوجه ده - سولا - پیله رود - نیارق - دودران - سوها - جید - گلشن - سقزچی - جابلو - اورنج - کله سر

3-  شهرستان سرعین

شایق - الوارس - لاطران - گنزق

4-   شهرستان پارس آباد مغان

اولتان - تقی دیزج

5-  شهرستان خلخال

ماجلان - بلیل - طولش - خمس - شمس آباد - نوده - هشی - کزج - گلشن - کجل - درو -  خانقاه - خوجین - نساز - چنارلق - نمهیل - سوسهاب - تیل - گورانسراب - کرین - گندم آباد - لرد - میانرودان - پیریک -  طویستان

6-   شهرستان مشکین شهر

جاموش اولن - اونار - پریخان - بیجق - لمبر - آلنی

7-  شهرستان گرمی

تولون - خانکندی - هزان

8-  شهرستان گیوی

زاویه

9-   شهرستان نیر

قره تپه

10- شهرستان کوثر

تشکر از دوست خوبم اسد سیفیان و تقدیم به همشهریان عزیزم در روستای شایق

بدينوسيله از آقای اسد سیفیان و همه عزيزان بابت ابراز احساسات و نگراني ها و شادي هايشان سپاسگزارم .
 گروه اعزامی به هیمالیا در کشور نپال در مورخه 22 فروردین 90
به تهران بازگشت و از كليه عزيزاني كه در این مدت جوياي احوال بودند تشکر می کنم . اميدوارم همواره شاد و با نشاط باشيد .
بنده نمایندگی از گروه کوهنوردی سازمان فضایی ایران در برنامه شرکت کرده بودم که خدا را شکر موفق شدیم به عنوان اولین نفر گروه کوه نوردی سازمان فضایی در مورخه 12 فروردین 1390 بر بلندای قلعه آیلندپیک قرار گرفته و پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز در آورم .
در این برنامه قلل چوگونگ ، چوگونگری ، کالاپاتار صعود گردیده و کوهنوردی بسیار خوبی در بیس کمپ اورست داشتیم .
افتخار این صعود تقدیم همشهریان محترم به خصوص اهالی محترم روستای شایق که همیشه مهرشان را در هر کجای دنیا به همراه خواهم داشت و از  زادگاهم در هر زمان و مکانی به نیکی یاد خواهم کرد .









تعطیلات عید را چگونه بگذرانیم ... !!!!

مژده ای دل که دگرباره بهار آمده است

خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است

به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی

این پیامی است که از دوست به یار آمده است

شاد باشید در این عید و در این سال جدید

آرزویی است که از دوست به یار آمده است

بدینوسیله حلول سال نو و فرا رسیدن بهار طبیعت را بر تمامی همشهریان عزیز و شایقی های گرامی تبریک عرض می نماییم ، امیدواریم  سال جدید سالی توام با تندرستی ، سلامتی و برکت برای همه عزیزان باشد .
وبسایت شایق کندیمیز افتخار دارد تا انعکاس دهنده  نوشته ها و مطالب شما در این محیط مجازی باشد . 

      تعطیلات عید نوروز فرصت مناسبی است تا پای صحبت بزرگان نشسته قصه های قدیمی و تاریخی و سرگذشت بزرگان این منطقه را که در سینه های هریک از آنها به صورت کتابی نا نوشته حک شده بشنوید و به رشته تحریر درآورید . این فرهنگ باید نوشته شود تا باقی بماند ، هر یک از دوستان جوانی که به دنبال مطلبی برای ارائه در سایت روستای خودشان هستند ، در مورد اوضاع و احوال گذشته ، افرادی که بودند و کارهای مثمر ثمری انجام داده اند می توانند در ایام دید و بازدید از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها بخواهند تا قصه جوانی شان را برایتان تعریف کنند ، به خصوص اگر در روستای شایق به سر می برید می توانید حرف ها و نظرات سایر دوستانی که حرفی از آنها به میان نیامده بشنوید ، از هر طریق که بتوانید در اختیار سایت قرار دهید تا با نام خودتان در این سایت درج گردد .

بی شک هر یک از شما می توانید در مورد افراد و طایفه های خود ، اداب و رسوم و فرهنگ غنی منطقه ، جاذبه های طبیعی و تاریخی ، کار و کاسبی و اشتغال ، محصولات کشاورزی و زمین ، رستنی های طبیعت ، گل های زیبای بهاری ، طریقه زندگی و معیشت ، وسایل و ابزارآلات قدیمی ، بازی های کودکانه دختران و پسران در زمان های گذشته ، باورها و اعتقادات مردم منطفه ، پوشاک مردان و زنان منطقه روستای شایق ، خوراک و تغذیه مردمان این دیار ، روش های مبارزه با سرما در خانواده ها ، دلایل مهاجرت و راههای جلوگیری از آن ، میزان نفوذ اینترنت و دست آوردهای نوین در روستا ، روش های اداره روستایی ، مشکلات و راه حل های برای برطرف نمودن آنها ، آینده نگری در روستا ، شناساندن کوه های اطراف منطقه ، استعداد ها و پتانسیل های جوانان منطقه ، تیم های ورزشی ، افتخارات ، ضعف و کاستی ها ، آیین های ایام مختلف در روستا ، کلاس ها و دوره های آموزشی در روستا ، هنرهای روستایی ، مسابقات ورزشی ، و .................

از همین امروز با تهیه یک دفترجه یاد داشت ، دست به قلم شوید ، بنویسید ، بنویسید و بنویسیم تا ماندگاری آن تضمین گردد ، فردا روزی اگر دیگران نوشتند جای شما خالی نباشد .

عید بر شما مبارک

آمار بازدیدکنندگان وبسایت شایق کندیمیز

آمار کشور بازديدکننده ها
رتبهکشورتعداد ورودیدرصدنمودار
1 ج. ا. ايران

13718

89.24%


2 آمريکا

446

2.9%


3 کانادا

179

1.16%


4 برزيل

146

0.94%


5 انگلستان

118

0.76%


6 آلمان

96

0.62%


7 نروژ

89

0.57%


8 بلژيک

77

0.5%


9 روسيه

73

0.47%


10 ژاپن

56

0.36%


11 لهستان

38

0.24%


12 امارات

35

0.22%


13 کويت

24

0.15%


14 هلند

23

0.14%


15 استرالیا

23

0.14%


16 سوئد

22

0.14%


17 اوکراين

19

0.12%


18 افغانستان

18

0.11%


19 فرانسه

15

0.09%


20 ترکيه

14

0.09%


21 مالزي

13

0.08%


22 دانمارک

11

0.07%


23 فلسطين اشغالی

9

0.05%


24 ايتاليا

9

0.05%


25 اتريش

8

0.05%


26 پاکستان

8

0.05%


27 عربستان

7

0.04%


28 چين

6

0.03%


29 کلمبيا

6

0.03%


30 قطر

5

0.03%


31 هند

4

0.02%


32 بحرين

4

0.02%


33 گرجستان

4

0.02%


34 کرواسی

4

0.02%


35 جمهوري چك

3

0.01%


36 لبنان

3

0.01%


37 عراق

3

0.01%


38 رومانی

2

0.01%


39 کره جنوبي

2

0.01%


40 فنلاند

2

0.01%


41 اسپانيا

2

0.01%


بقيه کشورها

27

0.17%


مجموع

15371

100%


توجه داشته باشید :

آمار فعلی 26580 بازدید میباشد که 15371 بازدید مورد محاسبه قرار گرفته است .

تعزیه حسینی شایقی ها در تهران

با سلام و دورد بر سرور و سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) ، همه ساله واقعه عاشورای حسینی توسط عاشقان و شیفتگان آن حضرت با زبان نمایش تعزیه به تصویر کشیده می شود ، اهالی روستای شایق نیز در منطقه تهرانپارس و خاک سفید تهران و  در مقابل حسینه شایقی های مقیم تهران ،همه ساله خود را مهیای اجرای نمایش تعزیه می نمایند ، شاید از لحاظ علوم نمایشی هیچ گونه آموزشی ندیده باشند ولی با ارادت و عشق حسینی که در دل دارند ادای دین می نمایند و از صمیم قلب می گویند واقعه روز عاشورا را ، امسال نیز تعزیه روز عاشورا با شکوه و جلال خالصانه ایی اجرا گردید تا شعایر حسینی همچنان استوار و با پرجا بمایند . خداوند به همه این عزیزان و زحمت کشان اجر جزیل عنایت فرماید .

خواهرم و من ( پرویز ستوده شایق )

محـــــــــــــــرم پرچمی

مطلب زیر توسط جناب آقای خدادادی ارسال شده است ، تقدیم عاشقان و شیفتگان محرم حسینی .....

گلورمحرم آچیلدی پرچم کیمون وارعشقی عزایه گلسون

مریض اولانلاردخیل اولانلار قراگینسون شفایه گلسون

****************

شیعیان دیگرهوای نینوادارد حسین                روی دل باکاروان کربلا دارد حسین
ازحریم کعبجدش باشکی شست دست    مروه پشت یر نها داما صفاد دارد حسین
میبرد درکربلاهفتادودو ذبح عظیم              بیش ازاینها حرمت کوی منا داردحسین
بسکه محملهارودمنزل به منزل کوبه کو        کس نمیداندعروسی یاعزاداردحسین
بردن اهل حرم دستوربود سرغیب ورنه         این بی حرمتی هاکی رواداردحسین
اووفای عهد را با سرکند سودا ولی              خون بدل ازکوفیان بی وفاداردحسین
آب خود بادشمنان تشنه قسمت میکند          عزت وآزادگی بین تاکجادارد حسین
شمر گویدگوش کردم تاچه خواهدازخدا      جای نفرین به لب دیدم دعا دارد حسین

    بدینوسیله به اطلاع عموم همشریان عزیز ومحبان اهل بیت عصمت وطهارت(ع)میرساند
مراسم طشت گذاری سروروسالارشهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)روز پنجشنه مورخه11/9/89درمسجدعلی ابن موسی الرضا(ع)واقع درخیابان کرمان جنوبی کوچه شهید عادل زاده ازساعت 21الی 24برگزارمیگردد
التماس دعا:برادران خدادادی

شما هم صدای شایق کندیمیز باشید

دوشنبه 8 آذر1389 ساعت: 0:25 توسط:شمس الدین خدادادی شایق
باعرض سلام وخسته نباشیدخدمت جناب آقای مهندس ستوده وجناب آقای سیفیان.
من شمس الدین خدادادی شایق فرزندمرحوم حاجی نورعلی هستم .اززحمات شماعزیزان نهایت تشکررادارم که باایجاد این وبلاگ باعث شدیدتاماازطریق مجازی بازادگاه خوددرارتباط باشیم
اگرازدست اینجانبان برادران خدادادی کمکی درجهت رونق بخشیدن به وبلاگ برآیدباکمال میل آمادهءهمکاری میباشیم.
----------------------------------------------------------------------------------
شایق کندیمیز :
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت جناب شمس الدین خدادادی شایق
دوست و همشهری گرامی ، نخست از حضورتان در سایت روستای شایق سپاسگزاریم و از اظهار لطفتون به سایت خودتون تشکر می کنیم .
شما همشهریان به خصوص خانواده محترم خدادادی و سایر عزیزان تاج سر ما هستید ، تلاش همه ما این است که برای مکان آبا و اجدادیمان افتخار نماییم و از فرهنگ و آدب و سنن و گذشتگان پاک و پاکدامن آن بگوییم تا هر جا فرزندی از فرزندان شایق در این دیار پای نهاد سر بلند کرده و به گذشته خویش افتخار نماید که بی شک این مهم افتخار آفرین است . بر من و شماست که با نوشتن مطالبی در خصوص روستای شایق این آگاهی را اول به خودمان و بعد به فرزندان و جوانان ارائه نماییم . در این راستا دست شما و برادران محترم و تمام علاقنمندان به روستای شایق را می فشاریم و منتظر مطالب ارزشمندتان در مورد موارد قابل طرح در سایت می باشیم ، هر چیزی که ارزش نوشتن و خواندن داشته باشد .
بی صبرانه منتطر شما هستیم .
با احترام
مدیریت سایت روستای شایق = شایق کندیمیز

شایق کندیمیز سیزوین دیلوزدن


پنجشنبه 4 آذر1389 ساعت: 16:20 توسط:محمد خدادادی
عشقون ایلوبدی منی دهریده دیوانه وطن شایقم شمع اولاسان من سنه پروانه وطن باعرض سلام وخسته نباشیدخدمت جناب آقای مهندس ستوده ودوست ارجمندم جناب آقای سیفیان اززحمات بی دریغ شما کمال تشکررادارم که خاطرات کودکی رابرای ماتازه میکنیدمحمدعلی خدادادی

سلام دوست گرامی جناب آقای خدادادی
با عرض تبریک عید سعید قدیر خم بر شما  و خانواده محترمتان
از نظرات ارزشمندتون در سایت روستای شایق ، روستای آبا و اجدادی مان ، روستای مهر و صفا و ریشه و اندیشه مان
از شما سپاسگزاریم
هر چند افراد بسیاری از روستای شایق ، عشق این سرزمین پاک را در سینه دارند ، ولی هنوز از این طریق نتوانسته اند آنچه را که در سینه دارند جهت ارائه در اختیار سایر همشهریان قرار دهند  این نقص نوشتاری همواره بوده است  ،  آرزو داریم تمام همشهریان محترم از این طریق در جریان اتفاقات و وقایع روستای شایق قرار گیرند . این جا مکانی است که همه ما به آن افتخار می کنیم ، دوست بسیار ارزجمندم جناب اقای اسد سیفیان زحمات بسیاری در این مسیر متقبل شده اند که از خداوند منان سلامتی ، سعادت و بهروزی را برای ایشان خواستاریم .
منتظر مطالب و نظرات ارزشمندتان در سایت روستای شایق " شایق کندیمیز " هستیم
ارادتمند شما 
پرویز ستوده شایق

عطر بوي گل محمدي در كربلاي معلا گواران وجودتان

  سفر زيارتي به سرزمين حسيني سعادت و لياقت مي خواهد ،‌ در اين لحظه دوست گرانقدرم جناب آقاي اسد سيفيان در كربلاي معلا در محضر آقا امام حسين (ع ) و ابوالفضل العباس و ساير بزرگ پرچم داران و پاكان اسلام قرار دارد . ضمن آرزوي صحت و سلامت ،  قبولي زيارت و عبادت ايشان را از خداوند منان آرزومنديم . اميد كه به سلامت و تندرستي به آغوش خانواده مراجعت فرمايد

چراغي كه ايزد بر افروزد

کشیشِ بد زبان ، نیشش بسـوزد                 یهود پَست ، هم کیشش بسوزد

مسلمان کِی شود خصمِ مسیحی                بعـالم دشمنِ خویشش بسـوزد

هـر آنکه آتشی را شعـله ور کـرد                 همان شعـله در آتیشش بسـوزد

کسی کـه می زند آتـش بقـرآن                   شـود “بـوزیـنه” و پیـشش بســوزد

                       « چـراغی را کـه ایـزد بـرفروزد

                       هر آنکس پُف کند ریشش بسوزد »

محمود ژولیده

 با اجازه شاعر بگيم سُبلش يا همان سيبيل بد تركيبش بسوزد

بایرامیز مبارک اولسون

عزیز شایخلی قارداش باجی لاریم ، هم کتلی لریم
الله اروش نمازیزی قبول الیه سین ،
 اله سیزین هاموزَ صحت بدن عطا اله سین
بو کتدن اسیر خاک اولانالارا رحمت الیه سین

فیطر بایرامیز مبارک اولسون

هاميزين گلن گونلريز خير اولسون. نئچه بئله بايراملارا گوره سیز،آللاه بوتون دردي غمي غصه ني تمام اينسانلاردان اوزاق ائلسين بيزيم کتی لریميز ده اولارين ايچينده.

بني آدم اعضاء يك پيكرند ...

وشنبه 15 شهریور1389 ساعت: 18:23 توسط:masoumeh
خوش حال میشم به وبلاگم سری بزنیدوگوشه چشمی به درددل هام بندازید

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نویسنده: شايق كنديميز - ستوده شايق
سه شنبه 16 شهریور1389 ساعت: 12:37
سلام
دعوت كردي من اومدم ،‌ اومدم بگم كه روستائيان هر چند در فقر زمانه غوطه ورند ولي دنيايي از پاكي و صداقت را در دلهاي پاكشون جا دادن ،‌ اومد بگم چهره هاي سوخته مردمان جنوبي از بي آبي و تشنگي در عين اينكه ميان آب باشي چه سختي ها را به خود ديده است . اومدم تا بگم من شاهد گذران سخت روستائيان جنوب هم بودم ولي آنچه را كه در اين سختي ها ساخته مي شود گوهر ايمان و پاكي هاست ....
.............
مي دوني كه خيلي دوست دارم اهالي روستا را سر افراز و سربلند ببينم
مي دوني من عشق عجيبي به سرزمين جنوب كشورم دارم هر چند فرزند سبلانم كه خود را فرزند جنوب هم مي دانم و مگر فرق مي كند كه كجا باشم ، مگر بني آدم اعضاء يك پيكر نيستند ...
چند وقت پيش ديداري از بندر خمير و بندر پل و بندر قشم ، جزيره هنگام و جزيره ناز و بنادر ديگر داشتم
آشنايي من با جنوب كشورم از گنو شروع شد ، كوهي در بندرعباس ، بهانه ايي شد گشتي در جنوب بزنم و چقدر مردماني خونگرم و مهربان دارند . من خاك پاك تمام مردمان روستاي نيمه كار و بندر خمير و بندرعباس ام
راستي ممنون كه شايق كنديميز ( يعني روستاي شايق ما )‌ تشريف آورديد

علی بود


تا صورت پیوند جهان بود، علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود
سلطان سخا و کرم و جود، علی بود
هم آدم و شیث و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود
هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود، علی بود
مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد
آدم چو یکی قبله مسجود، علی بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود، علی بود
آن لحمک لحمی بشنو تا که بدانی
آن یار که او نقش نبی بود، علی بود
موسی و عصا و ید بیضا و نبوت
در مصر به فرعون که بنمود، علی بود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
ازروی یقین در همه موجود، علی بود
آن شاه سر افراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکی بود، علی بود
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود، علی بود
کلیات شمس مولوی

سخنی چند در مورد وجه تسمیه "اردبیل"  

   با پست قبلي در مورد معناي لغوي اردبيل دوستي در قسمت نظرات آدرس مطلب زير را  در سايت اردبيل ارائه  نموده  كه  عيناً تقديم حضورتان مي نمايم . اميد كه مورد توجه قرار گيرد .

در سايت اردبيل اطلاعات بيشتري وجود دارد كه علاقمندان در خصوص اين موضوع مي تونن به اون مراجعه كنند .

پیشینه تاریخی اردبیل


سخنی چند درمورد وجه تسمیه اردبیل
نوشته : "مهدی شاهوردی اوغلو"

    اردبیل یا ارده بئل شهری است که درمورد قدمت ومعنی لغوی آن سخنان زیادی گفته شده است . گروهی این شهررادارای سابقه 1500ساله دانسته اند که یک اشتباه محض تاریخی است ومعنی لغوی آنرابه کلمه جعلی آرتاویل منسوب داشته اند. درزبان اوستایی آرتامعنی مقدس و ویل معنی شهر نمی دهد، قبل ازورود زرتشت به شهراردبیل ، اردبیل شهری آباد وبزرگ بوده است ودلیل اینکه زرتشتیان این شهررامقدس می دانند به این علت است که زرتشت اولین بار درشهر اردبیل به تبلیغ دین زرتشتی پرداخته است .
     درمورد معنی لغوی اردبیل وتاریخ ساخته شدن این شهر می توان به قدیمیترین سنگ نوشته هاومتون قدیمی به زبان ترکی سومری مراجعه کردکه درآنها شهر آرآتا اشاره شده است که بزرگترین ایالت آن دوران بوده است که درزبان ترکی به معنی پدر قهرمان می باشد.
   ترکان سومری دارای تمدنی والا وباقدمتی درحدود 7 الی 8 هزارسال می باشند. سومر یک کلمه مرکب ترکی است که ازدوواژه" سوم"به معنی کامل، خالص، توپر، تنومند ودرشت و"آر" به معنی مرد قهرمان وجنگنده تشکیل شده است . سومر به زبان ترکی باستان معنی مرد کامل می دهد این واژه هنوزهم دراردبیل کاربرد دارد. مثلا طایفه ای دریکی ازروستاهای حوالی اردبیل زندگی می کنند که سومرین ( که به غلط ثمرین نوشته می شود.) نام دارد که به شجاعت ودلیری شهره اند، کلمه سومرین ازدو واژه سوم+ارین (آره ن) تشکیل شده که که درزبان ترکی اره ن به معنی مردان می باشد وسومرین معنی مردان کامل می دهد. همچنین درکلمه سومو یا سومی که یک نان محلی دراردبیل می باشد به این واژه برمی خوریم که درزبان ترکی به معنی نا ن کامل ، توپر است . ازاشتراک لغوی زبان ترکی امروزی شهر اردبیل باترکی سومری کلمه چیبین به معنی مگس می باشد که درترکی سومری نیز به صورت زیبین به همان معنا آمده است.
کلمه اردبیل یا ارده بئل ازسه واژه "ار" که در زبان ترکی به معنای مرد قهرمان وجنگجو و "ده" در اصل به صورت "دا" و "آدا" بوده است که در اثر قانون هماهنگی اصوات در زبان ترکی، صوت کوتاه و ظریف فتحه را به خود گرفته و به شکل کنونی درآمده. درزبان ترکی سومری به معنی پدرمی باشدکه درترکی امروزی نیز به صورت آتا ، تاتا وده ده درآمده است. کلمه "بئل" درسرزمینهای ترک نشین بسیاربه کاررفته است :
شوربیل ( یاشورقان بئل به معنی کمره شوره زار) ، بئلاساغون ( پناهگاهی درکمره کوه)، اربیل ( اربئل به معنی دامنه کوه مرد قهرمان) ، بئلداشی ( سنگ دامنه کوه) ، بیله دره ( بیله درق به معنی دماغه کوه وگندمی که در دامنه کوه سالها بماند و مزه اش ازبین برود) و بئلو (نام شهرکی است درسرزمین آرغوی ترکستان که بردامنه کوه آمده است. در نتیجه معنی کلی ارده بئل درزبان ترکی یعنی دامنه کوه پدر قهرمان یا" سرزمین پدرقهرمان" می باشد. به نقل ازنشریه آوای اردبیل شماره 54 – 11 اردیبهشت 1378
منابع:
1 – دیوان اللغات الترک – محمود کاشغری – 466 ه. ش
2 – فرهنگ زبان آذربایجانی به فارسی – بهزاد بهزادی 1369 ه . ش
3 – تاریخ قدیم ترکان ایران ( ایران تورک لرینین اسکی تاریخی) دکترمحمد تقی زهتابی- 1377 شمسی
4 – نوشته های دکترمحمد علی سجادیه درمجله دانستنیها . 


تاريخ پيدايش اردبيل

در مورد تاريخ پيدايش اردبيل گفته‌هايي چند ، نقل شده كه درپي مي‌ايد :

اردبيل و پادشاهي كيخسرو كياني

مولف  روضه الصفا  نوشته است : گويند كه در مبداء الحال كه كاووس  از سلسله پادشاهان كياني  زمام حل و عقد مصالح عباد را در قبضه درايت و كفايت  كيخسرو بن سياووش  نهاد , طوس نوذر  به هوا خواهي فريبرز  , كه پسر صلبي  كاووس  بود , در اين باب منازعت آغاز كرد و نزديك بود كه ميان او و  گودرزيان  مهّم به جدال و قتال انجامد و كارها به زيان رسد . عاقبت الامر مقرر بر آن شد كه از اين دو شاهزاده هر كدام بهمن دژ اردبيل را , كه سالهاي دراز , كمند تسخير هيچ ذوشوكتي بر شرفات آن نيفتاده بود , فتح نمايد بر سرير سروري متمكن گردد . نخست  فريبرز و طوس  متوجه محاصره آن شدند و هر چه كوشيدند و مقدمات ترتيب دادند نتيجه اي مترتب نشد . ناچار محروم و مايوس بازگشتند . وچون پرتو مهابت شاهزاده كامكار بر آن قلعه و حصار افتاد اركان آن , كه بسان بنيان هرمان راسخ و راسي بود , از هم فرو ريخت و كيخسرو , دولتكام به نزد كاووس باز آمد و اورنگ شاهي را به وجود همايون خويش مزيّن گردانيد   حمدالله مستوفي  , صاحب  نزهت القلوب  , هم اردبيل را از  كيخسرو  پسر  سياووش  و نوه  كاووس مي‌داند . فردوسي هم در شاهنامه به اين داستان اشاره كرده است و در باب پادشاهي  كيكاووس  و آمدن  كيخسرو  از توران  به ايران , و سخن گفتن  گودرز  و  طوس  درباره كيخسرو  و  فريبرز پيش كاووس شاه  چنين آغاز سخن مي نمايد :

        دو فرزند ما را كنون با دو خيل                     ببايد شدن تا در اردبيل

               بمرزيكه آنجا دژ بهمن است                      همه ساله پرخاش اهريمن است 

نظريه‌هاي ديگري درباره پيدايش اردبيل

ياقوت حموي  در  معجم البلدان, بناي اين شهر را به فيروز ساساني, كه به سال 139-  163 ( 459-483 م)  قبل از هجرت سلطنت مي كرده نسبت داده و آنرا   فيروز گرد   ناميده است . وي در كتاب خود اردبيل را از مشهورترين شهرهاي آذربايجان خوانده و گفته است كه  پيش از اسلام كرسي ناحيه بود  . و در جاي ديگر اظافه كرده است كه : (گويند : اردبيل از بناهاي فيروز موسوم به  باذان فيروز  بوده است) . فردوسي و ياقوت اشارات ديگري نيز در اين مورد داشته‌اند و اين شهر را به‌نام‌هاي  ( باذان فيروز ) يا ( اباذان فيروز ) يا ( فيروزگرد ) ناميده‌اند .

از: سلطان ساوالان

اردبيل شهر مقدس

   اردبيل يا همان شهر مقدس ، شهري سرد سير ، كه اينك مركز استان اردبيل مي‌باشد ، با پيشينه‌اي كهن بر پهنه وسيعي خفته است كه قله هميشه پر برف سبلان چشم و چراغ آن است . شهر اردبيل از شما به ( گرمي ) و دشت مغان ، از مشرق به جنگل‌هاي طوالش و آستارا و قسمتي از خلخال ، از جنوب به خلخال و قسمتي از شهرستان ميانه و از مغرب به مشگين‌شهر و سراب محدود است . اردبيل شهري است باستاني ، همراه با رازها و نهفته‌هايي زياد ، كه مانند پيري شكيبا ، اين رازها را در دل نهفته ، و انساني جوياي حقيقت را مي‌طلبد كه آن‌را به او باز گويد .

نقش اردبيل در آذربايجان باستان

موسي خورن  يكي از نويسندگان باستان ارمني بود , كه د ر قرن چهارم ميلادي مي زيسته و نوشته هاي او نزد تاريخ نويسان از اسناد مورد اعتبار مي باشد . او فهرستي از استانهاي ايران در عهد ساسانيان باقي گذاشته كه به قول مولف كتاب ايران باستان , و نقل از كتاب ماركوارت  دانشمند آلماني , كه آنرا ترجمه و به نام  ايرانشهر  چاپ ومنتشر كرده است . طبق اين فهرست , ايران در آن دوران به چهار ايالت بزرگ يا  پاذكس  تقسيم مي شد . ونظر به اهميت واعتباري كه داشت به استانداران آنها تخت نقره از طرف پادشاه اعطاء مي گرديد . قسمت سوّم اين استانها , در فهرست مذكور , باختر  ذكر شده و شامل  آذربايجان  و  اَراّن و  ارمنستان  و ولايات جنوبي وغربي درياي خزر بوده است . آذربايجان به قول  خورن  , دو پايتخت يا  كرسي  داشت , يكي  اردبيل  و ديگري گنزك يا  شيز  قرون اسلامي , كه امروزه به نام  تخت سليمان  خوانده مي‌شود . در نوشته اين مورخ ارمني , مركز ايالات چهارگانه ذكر نشده است ولي در تشكيلات اداري ساسانيان  مورخان نوشته اند كه , استانداري كه قلمرو حكومت وي سرحدخزر ها قرار داشت , به جاي تخت نقره , تخت طلا به وي داده مي شد . خود  ماركوارت  آلماني در سخنراني خود راجع به اين قسمت از ايران باستان , گفته است كه در تشكيلات دوران  انوشيروان, آذربايجان مركز شمال بود و شمال را در آن عهد كوستي آپاختا  يعني  به سوي شمال  مي ناميدند و حاكم نشين آن  آرتاويد  يا  اردبيل  بوده است . بدين‌گونه مي‌توان به اهميت اين شهر مقدس در دوران باستان پي برد .

معناي لغوي كلمه اردبيل

     برخي از محققين اردبيل را يك شهر كهن و تاريخي مي دانند و وجود آنرا پيش از زرتشت به‌حساب مي‌آورند. . به عقيده اين عده لفظ اردبيل در اصل  آرتاويل  بود , كه از دو جزء  آرتا  يعني مقدس و ويل يعني شهر تركيب يافته است . وبدين عبارت اردبيل شهر مقدّسي  بود كه احياناً رشد و تكوين  اوليه كيش زرتشت در آن صورت گرفت . كاظم رجوي  از شعراي عصر ما چكامه بلندي در اين باره سروده است :

           آرت ويل باستاني كَنزَق ديرين بود                        اردبيل و گَنزه حالاي آذربايجان

          معني آرتا مقدس معني ويل است شهر                  در زبان كهنه شيواي آذربايجان

          چون مقدس بود اين شهر از زمان زردهشت             آن گرامي بخرد داناي آذربايجان

          آرت ويل وگنزق پيشين زماني بوده اند                     پايتخت قسمت بالاي آذربايجان

مرحوم  سيد جمال الدين صفوي  , طي مقاله اي و از صاحب حدودالعالم  گفته است : (  اردويل  از دو كلمه اَرد  و  ويل  تشكيل شده است كه ارد  نام بيست و پنجم از هر ماه و نيز نام يكي از فرشتگان زرتشتي است  و به معني قانوني ومقدس و متشرع  مي‌باشد . چنانكه در كلمات  اَرديبهشت  , اَردشير  و  اَرداويراف آمده و  ويل  كه ريشه بسيار كهن آريايي دارد وهنوز هم در زبانهاي اروپايي استعمال مي‌شود به معني  شهر  است ,  لذا اردبيل با تحريف از  ارد ويل  به معني شهر مقدس خواهد بود .

از : سلطان ساوالان

خان ننه

خان ننه،هایاندا قالدین
بئله باشیوا دولانیم
نئجه من سنی ایتیردیم!
دا سنین تایین تاپیلماز

سن اولن گون،عمه گلدی
منی گتدی آیری کنده
من اوشاق، نه آنلایایدم؟
باشیمی قاتیب اوشاقلار
نئچه گون من اوردا قالدیم

قاییدیب گلنده، باخدیم
یئروی ییغیشدیریبلار
نه اوزون، و نه یئرین وار
«هانی خان ننم؟» سوروشدوم
دئدیلر کی: خان ننه نی
آپاریبلا کربلایه

کی شفاسین اوردان آلسین
سفری اوزون سفردیر
بیر ایکی ایل چکر گلینجه

نئجه آغلارام، یانیخلی
نئچه گون ائله چیغیردیم
که سسیم، سینم توتولدی

او، من اولماسام یانیندا
اوزی هئچ یره گئدنمز
بو سفر نولوبدی، من سیز
اوزی، تک قویوب گئدیبدی؟

هامیدان آجیغ ائدر کن
هامییا آجیخلی باخدیم
سونرا باشلادیم کی: من ده
گئدیرم اونون دالینجا

دئدیلر کی سنینکی تئزدیر
امامین مزاری اوستده
اوشاغی آپارماق اولماز
سن اوخی، قرآنی تئز چیخ
سن اونی چیخینجا بلکه
گله خان ننه سفردن

تله سیک، روانلاماقدا
اوخویوب قرآنی چیخدیم
کی یازیم سنه: گل ایندی
داها چیخمیشام قرآنی
منه سوقت آل گلنده
آما هر کاغذ یازاندا
آقامین گوزی دولاردی
سنده کی گلیپ چیخمادین
نئچه ایل بو انتظارلا
گونی، هفته نی سایاردیم
تا یاواش یاواش گوز آچدیم
آنلادیم کی سن، اولوبسن!

بیله بیلمز هنوزدا
اوره گیمده بیر ایتیک وار
گوزوم آختارار همیشه
نه یامان بو ایتیک لر

خان ننه جانم، نولیدی
سنی بیرده من تاپایدیم
او آیاقلار اوستده، بیرده
دوشه نیب بیر آغلایایدیم
قولی حلقه سالمیش ایپ تک
او آیاغی باغلیایدیم
کی داها گئدنمیه ایدین

گئجه لر یاتاندا، سن ده
منی قوینووا آلاردین
نئجه باغریوا باساردین
قولون اوسته گاه سالاردین

آخی دنیانی آتار کن
ایکیمیز شیرین یاتاردیق
یوخودا( لولئی)آتارکن
سنی من بلشدیرردیم
گئجه لی، سو قیزدیراردین
اوزیوی تمیزلیه ردین
گئنه ده منی اوپردین
هئچ منه آجیخلامازدین

ساواشان منه کیم اولسون
سن منه هاوادار دوراردین
منی، سن آنام دوینده
قاپیب آرادان چیخاردین

ائله ایستیلیک او ایستک
داها کیمسه ده اولورمی؟
اوره گیم دئییرکی: یوخ یوخ
او درین صفالی ایستک
منیم او عزیرلیگیم تک
سنیله گئدیپ، توکندی

خان ننه، اوزون ائییردین
کی: سنه بهشت ده، آلله
وئره جک نه ایستیورسن
بو سوزون یادیندا قالسین
منه قولینی وئریبسن

ائله بیر گونوم اولورسا
بیلیسن نه ایسترم من؟
سوزیمه درست قولاخ وئر:
« سن ایلن اوشاخلیق عهدین»

خان ننه آمان نولیدی
بیر اوشاخلیغی تاپایدیم
بیر ده من سنه چاتایدیم
سنیلن قوجاغلاشایدیم
سنیلن بیر آغلاشایدیم
یئنیدن اوشاق اولور کن
قوجاغوندا بیر یاتایدیم
ائله بیر بهشت اولورسا
داها من ئوز اللهیمدان
باشقا بیر شئی ایستمزدیم

بیوگرافی شاعر شهریار

شهریار به‌سال ۱۲۸۵ در شهر تبریز متولد شد. دوران کودکی را در روستای مادری‌اش -قیش‌قورشاق- و روستای پدری‌اش -خشگناب- در بخش تیکمه‌داش شهرستان بستان‌آباد در شرق استان آذربایجان شرقی سپری نمود. پدرش حاج میرآقا خشگنابی نام داشت که در تبریز وکیل بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامهٔ تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسهٔ دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشتهٔ پزشکی ادامهٔ تحصیل داد.

حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری به‌علت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیش‌آمدهای دیگر ترک تحصیل کرد. پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. در سال ۱۳۱۳ که شهریار در خراسان بود، پدرش حاج میرآقا خشگنابی درگذشت. او به‌سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکدهٔ ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود.

در سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ اثر مشهور خود -حیدربابایه سلام- را می‌سراید. گفته می‌شود که منظومهٔ حیدربابا به ۹۰ درصد از زبان‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترجمه و منتشر شده‌است. در تیر ۱۳۳۱ مادرش درمی‌گذرد. در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز آمده و با یکی از بستگان خود به‌نام «  عزیزه عبدالخالقی » ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج سه فرزند -دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی- می‌شود.

شهریار پس از انقلاب ۱۳۵۷ شعرهایی در مدح نظام جمهوری اسلامی و مسئولین آن -از جمله روح‌الله خمینی، سید علی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی- سرود که این اشعار پس از مرگ وی انتشار یافتند. وی در روزهای آخر عمر به‌دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از مرگ در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷ بنا به وصیت خود در مقبرة‌الشعرای تبریز مدفون گشت.

درخواست يك همكاسي در سرعين

چهارشنبه 27 مرداد1389 ساعت: 11:16 توسط:kiomars sefidi
man chanta hamkelasi az shayegh dashtam . dust drama azashun khabar begiram. man KIomars Sefidi hastam va dabirestaneh Sarein ba Hasanzade va mohebi va chanta az bache haye shahr shoma refigh budam khabari azashun nadram ageh khabari darin baram komment bezarin.

===============================================================

در خواست توسط كيومرث سفيدي

من چند تا همكلاسي از شايق داشتم . دوست دارم ازشون خبر بگيرم . من كيومرث سفيدي هستم و دبيرستان سرعين با حسن زاده و محبي و چند تا از بچه هاي شهر شما رفيق بودم خبري ازشون ندارم ،‌اگه خبري دارين برام كامنت (‌پيام ) بزارين

===============================================================
شايق كنديميز :
خوب پيام رو دريافت كرديد
اگه دوستان گرامي خبري دارن مي تونن به ايميل آقاي سيفيان يا بنده ارسال نمايند و يا در قسمت " نظر بدهيد " بنويسند ما عيناً آنرا در سايت شايق كنديميز قرار خواهيم داد .
منتظر هستيم

بناهاي تاريخي و طبيعي اردبيل به روايت تصوير

تصاوير زير را در سايت مخابرات اردبيل ديدم ، اگر علاقمند به ديدن تصاوير از اردبيل هستيد روي عكس ها كليك كنيد


[اندازه 800 در 1153 ] 239034 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 105774 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 53601 بايت


[اندازه 800 در 1122 ] 134761 بايت


[اندازه 800 در 602 ] 65529 بايت


[اندازه 800 در 602 ] 101023 بايت


[اندازه 800 در 602 ] 81437 بايت


[اندازه 800 در 1065 ] 165481 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 130927 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 125679 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 101416 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 81468 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 77597 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 78738 بايت


[اندازه 800 در 559 ] 92183 بايت


[اندازه 800 در 600 ] 175103 بايت


[اندازه 800 در 1122 ] 134761 بايت


[اندازه 800 در 511 ] 59136 بايت


[اندازه 800 در 514 ] 79974 بايت


[اندازه 800 در 507 ] 61494 بايت


[اندازه 533 در 695 ] 54397 بايت

زحمت بزرگ كردن فرزندان

     شايد بتوان گفت بزرگ كردن فرزند براي همسراني كه شوهران خود را در اوان جواني از دست داده اند يكي از دشوارترين مراحل زندگي باشد ، درك اين مسئله را كساني خواهد فهميد كه ساليان سال فرزندان خود را از موانع ريز و درشت روزگار به سلامت عبور داده باشند . براي مهاجرت و اسكان آنها خون دل خورده باشند و ...........
 همسر حاجي اللهقلي سيف اله زاده  يكي از همسران وفاداري است كه با وجود از دست دادن همسر خود در اوان جواني ، عمر با بركت خويش را براي بزرگ كردن فرزندان خود صرف نمود و يكي از بانواني است كه بايد حرمت و كرامت او را پاس داشت . درود و سلام خداوند بر آناني كه صبر پيشه كردند و در مقابل اتفاقات روزگار هم چنان راست قامت ايستاده اند .

نعمت سيف اله زاده و دخترش

بهشتی به نام جنگل فندقلوی اردبیل

با سلام ،
استان اردبيل مناطق ديدني بسياري داره كه اگه فرصت نكرديد سري به آنها بزنيد حتماً براي ديدن آنها برنامه ريزي نماييد ، همه جاي ايران سراي من است ، استان اردبيل با مردماني صميمي و مهمان دوست پذيراي شما در سفر به اين استان خواهد شد ، اگه به دنبال مكان هاي طبيعي متفاوت هستيد ما ديدار از استان اردبيل و روستاي اطراف آنرا برايتان پيشنهاد مي كنم . جنگل فندقلو يكي از اين مناطق ديدني است كه مي شود سفر خانوادگي و سبك براي اقامت در آنجا طراحي كرد .

بفرماييد ..........

  جنگل فندقلو در 25 كيلومتر شهر اردبيل و در 10كيلومتري جنوب شهر نمين قرار گرفته است . اين منطقه بخاطر داشتن جاذبه هاي منحصر به فرد جنگلي – مرتعي و گردنه زيباي حيران با جذابيتهاي طبيعي متنوع ، قابليتي بسيار ممتاز براي توسعه در صنعت اكوتوريسم دارد .

عرصه جنگلي فندقلو بخشي از جنگلهاي شرق استان اردبيل بشمار مي رود كه دنباله جنگلهاي نيمه گرمسيري استان گيلان مي باشد . اين جنگل در سطحي به طول تقريبي 25 كيلومتر پراكنده است و در شرق از روستاي خانقاه عليا در مسير جاده نمين آستارا شروع و با جهت شمال غربي – جنوب شـرقي در شـرق روستاي حـور خاتمـه مـي يابـد مختصات جغـرافيايـي آن َ 26 / ْ ‏‎38 و َ 12 / ‎ْ 38 عرض شمالي و طول شرقي است . جنگل فندقلو در سرتا سر گستردگي خود از جانب غرب به اراضي مزروعي و با فاصله كوتاهي به روستاهاي كوهپايه اي منتهي مي شود اين روستاها عبارتند از : خانقاه عليا – آرپاتپه – ننه كران – كله سر – كريم كندي – مهدي پستي – دورجين – آلاديزگه – گرم چشمه – نيارق – سوها – حور اين موقعيت باعث شده تا اين جنگل از راههاي مختلف قابل دسترسي باشد ولي راه اصلي آن كه آسفالت هم مي باشد از سه راهي جاده اردبيل – آستارا نزديكي شهر نمين منفك مي شود و به مركز تفريحي و توريستي كه داراي امكانات رفاهي كامل مي باشد وصل مي شود .
مساحت منطقه فندقلو 16 هزار هكتار مي باشد كه در حدود چهار هزار هكتار آن تحت پوشش عرصه هاي جنگلي قرار دارد و بقيه را مراتع تشكيل مي دهد .
منطقه كوهستاني و نوسان ارتفاع در محدوده عرصه هاي جنگلي كم و گستردگي آنها عموما بين رقوم ارتفاعي 1400 الي 1600 متر از سطح دريا مي باشد بلندترين نقطه ارتفاعي مربوط به كوه سنگر (محل تاسيسات و دكلهاي مخابراتي و صدا و سيما ) به ارتفاع 2120 متر از سطح دريا است دامنه انتشار گونه هاي جنگلي و تراكم آنها و نوع گونه غالب در نقاط مختلف متفاوت بوده و در مجموع 19 گونه جنگلي متعلق به 8 تيره و 17 جـنس در ايـن منطقه شناسايـي شده اند در بيـن انواع شناسايـي شده گونه هاي نادري نظير فندق ، ممرز ، راش ، بلوط ، بلند مازو ) و بيدمشك وجود دارد كه به ارزش منطقه مي افزايد .
در منطقه فندقلو حيواناتي نظير خرس قهوه اي و سمور و پرندگاني چون قرقاول ، كبك و عقاب طلايي يافت مي شود .
وجود پيست اسكي روي چمن كه براي برپايي اردوهاي تيم ملي روي چمن از آن استفاده مي شود . وجود قابليت فراوان براي توريسم ييلاقي از جمله قابليتهاي اين منطقه براي جذب توريست در كليه فصول سال است.

ماه رمضان ماه ميهماني خداست

حلول ماه مبارك رمضان ماه رحمت و غفران الهی بر مردم ایران اسلامی به خصوص اهالي محترم روستاي شايق و رستائيان استان اردبيل مبارک باد .

ساحل دلت را به خدا بسپار ، خودش قشنگ ترین قایق را برایت می فرستد  . . .

ماه بخشش گناهان بر شما مبارک

مرحوم اسرافيل مجيديان ، محمد رضا و امير مهدي

    تصاوير رسيده از دوست بزرگوار آقاي محمد رضا مجيديان در زير تقديم حضورتان مي گردد . هر يك از خانداني كه به طريق وابستگي به روستاي سر فراز شايق دارند افتخار ما و استان سر بلند اردبيل مي باشد . استاني كه مردمانش به مهرباني و ميهمان نوازي شهره هستند . اميدوارن نسل جوان به ارزش هاي نياكان خويش آگاهي داشته و ادامه دهنده راه آن بزرگواران باشند .
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جناب آقای ستوده  ضمن عرض ارادت وخسته نباشید خدمت حضرتعالی  درصورت امکان 3تا عکس

مربوط به پدرم مرحوم اسرافیل وخودم  وپسرم امیر مهدی را درسایت قراردهید ممنون




معرفي سايت روستاي كله سر

مطلب زير از وبسايت روستاي كله سر تقديم حضورتان مي گردد .

وبسايت روستاي كله سر

از تمامی اهالی کله سر که  عکس های تاریخی از این روستا و آلبوم های تاریخی دارند و همینطور  حکایت های قدیمی از این روستا ررا دارند می توانند آنها  را به ما بفرستند تا با نام آن ها نمایش داده شود  ایمیل ما:hamidta15@yahoo.com

شوراهای روستا: آقایان شا پور قدرتی و بهزاد شیخی

 

دهیار:بهرام حقی

 

 طایفه های موجود در روستا:

قدرتی – عزیزی- نجف زاده – عابدی – طالعی – طهماسبی – شیخی – ایمانی – شهسواری – نورزاده – واحدی – دولتی – خانزاده – ایزدی – طلعتی  -  شامحمدی  و....

 

امکانات رفاهی: دارای آب وبرق وتلفن وگاز شهری و..

 

امکانت ورزشی:این روستا دارای یک زمین چمن طبیعی به اسم (تاختا)  که به غیر از زمستان ها قابل استفاده است و یک سالن ورزشی که قرار بود سالن فوتسال بشود به دلایلی به سالن کشتی تبدیل شده است

 

نقد ها وانتقادات :  نبود کار مناسب برای جوانان  این روستا که عمدتا جوانان این روستا در سنین پایین به شهرهای خارج استان ودورتر از محل زندگی خود رفته و دچار آسیب های اجتمکاعی وفرهنگی ومادی و معنوی می شوند که در سال های اخیر این موضوع بسیار به چشم می خورد که باید راهکاری برای حل این معضل اجتماعی اندیشید بطوری که جوانان این روستا می توانند با افزایش میزان گردشگر به این منطقه درآمد زایی کنند به امید روزهای بهتر برای جوانان این روستا 

 

از آثار موجود در روستا بخصوص در بالای کوه اجاق داغی که در قدیم به عنوان قلعه مورد استفاده بوده واشراف کاملی به منطقه داشته وهمچنین حایل میان اردبیل و بخصوص  بخش شمالی گیلان بوده از اهمییت فراوانی برخوردار بوده است وقدمت آن به 1800سال قبل از اسلام برمی گردد که پادشاهی بسیار قدرتمند در این منطقه حکمرانی می کرده