سفر نامه طریق الاحرار (2)
ازکربلای معلی -سامرای غریب :
صبح ساعت 8تصمیم گرفتیم به شهر مقدۤس سامراء عزیمت کنیم
ترکیب همان 4نفر بود خیلی مصمموبا روحیه ی فوق العاده ولایی که حس غربت وغریبی قابل لمس بود چون به زیارت دو امام معصوم (حضرت امام هادی وحضرت امام حسن عسگری علیهما السلام )بعلاوه مرقد شریف حضرت نرجس خاتون (س)مادر امام عصر (عج)وحکیمه خاتون (س)عمۤه امام زمان (عج)وخواهر امام حسن عسگری (ع)که مجموعادر یک ضریح نورانی بزرگ وبا صفا قرار دارند البته سرداب غیبت امام زمان (عج)هم در حیاط حرم مطهر واقع است که آخرین مکان غیب شدن وغیبت طولانی امام مهدی (عج)است که محل زیارت مشتاقان اهل بیت (علیهم السلام )ودلهای سوخته در فراق یار می باشد .
با یک دستگاه مینی بوس ائو کو 21نفره که کرایه هر نفر 50000تومان عازم شهر مقدس سامراشدیم درابتدا راننده کلی مارا در کوچه پس کوچه های کربلای معلی چرخاند با مسیر های خاکی وناشناخته که احتمالا عدم اشراف کامل بر جاده ها عامل این اتلاف وقت بود چون مسیر های اصلی تحت شرایط امنیتی محدود وترافیک بود همسفران مان اهل شهر مقدس مشهد الرضا (ع)بودند با سیدی جوان وباصفا که به اتفاق هسر مکرمه اش آمده بود آشنا شدیم چیزی که بسیار مرا مجذوب خود می کرد سادگی این بزرگوار بود وخنده های شیرینش که روحیه ی عالی داشت طول مسی بسیار خسته کننده بود ورانندگان عراقی که جوان بودند اندکی ناسازگار ومدام بند کرده بودند که کرایه ها را بپردازید این موجب تردید وشک زائران می شد گرچه مسئله مهمی نبود ولی حساسیت نشان می دادند بالاخره قرار شد بزرگی زحمت جمع آوری کرایه ها را بکشد وپیش خود محفوظ دارد ودرزمان لازم که انتهای مسیر بود یک جا بدهد همین طور هم شد
15کیلومتر مانده به سامرا زائران را تخلیه نمود چون مسیر ها بسته بود ومی بایست بقیه راه را پیاده می پیمودیم هوار شمال عراق سرد وکوهستانی وریز گردها جلوی پرتوهای خورشید را گرفته بود ومثل مه خاکستری همه جارا فراگرفته بود طول مسیر سرسبز وپر از درختان انگور وخرما وسبزیجات بود چون از بغدادمی گذشتیم گند بارگاه ملکوتی شهر مقدس کاظمین مشخص بود وبا سلام به پیشگاه امامان هفتم ونهم بطرف سامرا ادامه مسیر دادیم وقت اذان مغرب به وقت محلی به ایستگاه سامرا رسیدیم وپس از ادای فریضه واجب نماز روی خاک بقیه مسیر را پیاده رفتیم طول مسیر به کجا می نگریستی زائر می دیدی گویا قیامت شده وهر کس بطرف معشوق خویش با علاقه ایی سر شار از عشق ومحبت در حرکت بود .طول مسیر بخاطر خاکی بودن گردوغباری بسیاری داشت بطوری که نفس کشیدن در چنینی فضایی دشوار بود.
خلاصه درساعت 24شب به ابتدای شهر مقدس سامرا رسیدیم که تا حرم حدود 4یا 5کیلومتر هم فاصله داشت در موکب خراسان رضوی که خدمات شایانی به زائران می نمود وغذاهای ایرانی خوبی می دادند شام خوردیم وتجدید وضو وبسوی حرم شتافتیم پس از گذشتن از بازرسیهای پی درپی سرانجام به خانه امام زمان (عج) رسیدیم درحیاط حرم عیسی نیک بخت مواظب ساکهاو کوله ها ماند وما به زیارت رفتیم خیلی باصفا ونورانی با آرامش بی نظیر از میهمانان خود استقبال نمودند ودل آرام شد چون درخانه ایی ساکن هستی که پادشاه جهان است احساس مظلومیت اهل بیت خیلی نمایان بود گرچه میلیونها زائر ودلباخته دارد شهر سامرا داستانی غم انگیزی دارد واهل شهر کلا اهل سنت آنهم وهابیون تند هستند وحرم بعنوان نگینی نورانی مثل خورشید در میان ابرهای سیاه غریب است !!!
فعالیت های فرهنگی نشده وعدم سکونت اهل علم تشییع در زمانهای قدیم وحال حاضر سامرا غیر قابل نفوذ ودست نخورده از اهل بیت بیگانه اند ونگرش منفی دارند باید راهکارهای لازم برای اصلاح این معضل ونقیصه حتما وحتما علمای اعلام ومجتهدین تدابیر لازم اتخاذ نمایند تا فضای سامرا به نقطه مطلوبی برسد !
شب میهمان امام زمان (عج) بودیم واز حمام حرم هم استفاده کردیم ودر همان جا خوابیدیم ونماز صبح را درحرم بصورت جماعت اقامه وپس از زیارت اجازه مرخصی گرفتیم وبطرف شهر مقدس کاظمین حرکت کردیم .
بايد قصه اي تازه آغاز كنم و نشان دهم كه هنوز ميتوانيم به روستای شايق عشق بورزم ، این وبسایت یه هیچ گروه یا ارگان و تشکیلاتی وابسته نبوده و با هزینه شخصی اداره می شود .